خلاصه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد توصیههایی کاربردی و مفید برای زندگی عاشقانه، حرفهای و شخصی شما ارائه میدهد. این کتاب به شما نشان میدهد که با نوشتن اهدافتان و تجسم ترسها و امیدهایتان، میتوانید بر محدودیتها غلبه کرده و رویاهایتان را محقق کنید. ایده اصلی کتاب این است که اهدافتان را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید و سپس با گامهایی مستمر به سمت آنها حرکت کنید. نویسنده از شما میخواهد که به عنوان نویسنده داستان زندگیتان عمل کنید و به این فکر کنید که اگر قصه زندگیتان یک رمان بود، چگونه آن را آغاز میکردید؟
قدرت نوشتن و تجسم رویاها
تصور کنید که این ایده را به معنای واقعی کلمه در نظر گرفتهاید؛ شروع به نوشتن کردهاید و عمیقترین آرزوها و خواستههایتان را روی کاغذ آوردهاید. ممکن است در ابتدا این کار به نظرتان احمقانه بیاید، اما نوشتن رویاهایتان میتواند به تحقق آنها کمک کند. وقتی شروع به نوشتن میکنید، متوجه میشوید که چطور ذهن و رفتار شما تغییر میکند و فرصتها به شما نزدیکتر میشوند.
داستانهای واقعی از موفقیت با نوشتن اهداف
مثالهای زیادی از قدرت نوشتن رویاها وجود دارد. جیم کری یکی از معروفترین نمونههاست. او یک چک ۱۰ میلیون دلاری برای خودش نوشت، در زمانی که تازه وارد دنیای بازیگری شده بود. چند سال بعد، جیم کری به ازای هر فیلم ۱۰ میلیون دلار درآمد کسب کرد.
مثال دیگری از یک بازیکن فوتبال است که در سال ۱۹۶۶، زمانی که فقط ۲۸ ساله بود و بیکار، ۱۰۷ هدف برای زندگیاش تعیین و همه آنها را یادداشت کرد. او اهدافی مانند ملاقات با رئیسجمهور آمریکا و مربیگری یک تیم فوتبال داشت. به طرز شگفتآوری، ۵۰ سال بعد، او به تقریباً تمام اهدافش دست یافت. حتی او موفق شد در گلف توپ را به گودال بزند، آن هم نه یک بار، بلکه دو بار.
سیستم فعالساز شبکه (RAS) – مغز شما در جستجوی فرصتها
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که وقتی برای اولین بار با چیزی آشنا میشوید، ناگهان آن را همهجا ببینید؟ این اتفاق به خاطر سیستم فعالساز شبکه (RAS) رخ میدهد. RAS همان مکانیسم مغزی است که به شما کمک میکند به مسائل خاص توجه کنید. به عنوان مثال، اگر مادرتان یک تویوتا یاریس نقرهای خریده باشد و شما تا آن لحظه به این مدل توجه نکرده باشید، ناگهان شروع به دیدن این خودرو در همهجا میکنید. این سیستم نه تنها در توجه به مسائل جدید موثر است، بلکه میتواند به شما کمک کند تا به اهدافتان برسید. وقتی اهداف خود را دقیقاً مشخص و آنها را روی کاغذ مینویسید، مغز شما شروع به شناسایی فرصتهایی میکند که به شما کمک میکند به این اهداف دست یابید.
برای مثال، اگر هدفتان باز کردن یک رستوران باشد و این هدف را نوشته باشید، مغز شما آماده میشود تا صحبتهای افرادی که تجربه سرمایهگذاری در این حوزه دارند را شناسایی کند. در واقع، بدون نوشتن اهداف، شاید هرگز متوجه چنین فرصتهایی نمیشدید.
غلبه بر ترسها و محدودیتها
در قسمتهای بعدی خلاصه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد، به بررسی این موضوع پرداخته میشود که چگونه نوشتن میتواند به شما کمک کند بر ترسهایی که مانع از رسیدن به رویاهایتان میشوند غلبه کنید. وقتی اهداف و ترسهایتان را روی کاغذ میآورید، به تدریج قدرت آنها را کاهش میدهید و مسیر را برای خودتان هموار میکنید.
مشخص بودن اهداف اولین قدم است
افراد زیادی ایدههای مبهمی درباره آنچه که میخواهند دارند: پول بیشتر، شغل بهتر، فردی که عاشقشان باشد یا فرصتی برای سفر. اما اگر میخواهید این رویاها به واقعیت تبدیل شوند، باید دقیق باشید. مثلاً به جای اینکه بگویید “پول میخواهم”، بگویید “من دقیقاً به اندازهای پول میخواهم که بتوانم یک رستوران راهاندازی کنم.”
وقتی صحبت از عشق میشود، باید دقیقاً بدانید چه میخواهید؛ شاید شخصی را بخواهید که بامزه، مهربان باشد و به تصمیم شما برای نداشتن فرزند احترام بگذارد. هرچند که این سطح از دقت ممکن است به نظر افراطی برسد، اما تنها راه برای رسیدن به خواستههایتان این است که دقیق بدانید چه میخواهید. بعد از مشخص کردن اهداف، آنها را روی کاغذ بنویسید. داستانهایی از موفقیت وجود دارد که قدرت نوشتن رویاها را نشان میدهد، مانند جیم کری که چک ۱۰ میلیون دلاری برای خودش نوشت و بعدها این مبلغ را به دست آورد.
مغزتان را برای شناسایی فرصتها آماده کنید
بعد از نوشتن اهداف، مغز شما به دنبال اطلاعات و فرصتهایی خواهد بود که به تحقق این اهداف کمک کند. همانطور که سیستم فعالساز شبکه (RAS) به شما کمک میکند تویوتا یاریس نقرهای را بارها و بارها ببینید، نوشتن اهداف باعث میشود مغزتان به فرصتهای مرتبط توجه کند. برای مثال، وقتی هدفی مانند راهاندازی رستوران دارید، بعد از نوشتن این هدف، مغزتان آماده است تا در یک مهمانی حرفهای شخصی را که سابقه سرمایهگذاری در رستوران دارد، بشنود.
تمرینهای عملی برای نوشتن رویاها
یک لیست دقیق از اهداف و رویاهایتان تهیه کنید.
هر روز چند دقیقه وقت بگذارید و به این اهداف فکر کنید و آنها را بهروزرسانی کنید.
به دنبال نشانهها و فرصتهایی باشید که به شما کمک میکنند به این اهداف دست یابید.
درباره نویسنده: هنریت آن کلاوسر
خلاصه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد که هنریت کلاوسر در سال 2000 میلادی آن را منتشر کرده است. او رئیس موسسه منابع نوشتاری است. این سازمان کارگاههایی را برای نویسندگان در سراسر کشور ارائه میکند. او در دانشگاههای واشنگتن و ایالتی کالیفرنیا تدریس میکند و کتابهای دیگری مانند “نوشتن در دو طرف مغز” و “قلبت را روی کاغذ بنویس” نیز از او منتشر شده است.
نوشتن ترسها – راهی برای پذیرش و شکستن طلسم
نوشتن ترسها روی کاغذ، راهی برای پذیرش و شکستن طلسمی است که در زندگیتان سایه انداخته است. این عمل نشاندهنده این است که فعالیتهای ناخودآگاه چگونه میتوانند به تحقق رویاهایمان کمک کنند. همه ما ترسهای ناخودآگاهی داریم که اغلب مثل موانع بزرگ، گرههایی بر سر راه اهدافمان ایجاد میکنند. اما با نوشتن ترسها میتوانید به خودتان کمک کنید تا آنچه که بر سر راهتان قرار گرفته را بشناسید و بر آن غلبه کنید.
برای نویسندگان مشتاق، بزرگترین مانع اغلب اوقات ترس از رد شدن توسط ناشر است. به خاطر همین ترس، بسیاری از نویسندگان آثارشان را به تعداد کمی از ناشران ارسال میکنند. وقتی دو یا سه نامه رد دریافت میکنند، امیدشان را از دست میدهند و بلافاصله به این باور میرسند که به اندازه کافی خوب نیستند و باید نویسندگی را رها کنند. اگر نویسندگان این ترس از رد شدن را قبل از نوشتن بپذیرند، هرگز این اتفاق نخواهد افتاد. چون میدانند که چندین بار رد شدن فقط یک عقبگرد موقتی است.
بسیاری از نویسندگان پرفروش مانند فردریک فورسایت و جی.کی. رولینگ قبل از رسیدن به موفقیت، دهها نامه رد دریافت کردند. البته ترس از طرد شدن فقط مخصوص نویسندگان نیست. بسیاری از ما هم این ترس را داریم و همین ترسها دلیل کنار گذاشتن رویاهایمان هستند. وقتی ترسمان را نمیشناسیم، این احساس ناخوشایند در درونمان جا خوش میکند. آنگاه مثل طلسمی عمل میکند که مانع از خلاقیت و اعتماد به قدرت پیگیری ایدههایمان میشود.
نوشتن ترسهایتان میتواند این طلسم را بشکند. باید بهقدر کافی دقیق باشید تا بهتدریج این ترسها قدرتشان را نسبت به شما از دست بدهند. وقتی این کار را انجام دهید، میبینید چقدر خوب میتوانید تشخیص دهید که از چه چیزی میترسید و پتانسیل واقعیتان را شکوفا کنید.
استفاده از تند نویسی برای مقابله با موانع ذهنی
وقتی ترستان را شناسایی کردید، میتوانید به مقابله با نگرانیها و اضطرابهایی بروید که میتوانند همراه با این ترسها باشند. یکی از بهترین راهها برای رهایی از نگرانیها، بیان آنها از طریق تکنیکی به نام تند نویسی است. این تکنیک به تفصیل در یکی دیگر از کتابهای نویسنده به نام “نوشتن در دو طرف ذهن” آمده است. این شیوه، روشی برای دسترسی به گوشههای عمیق ذهنتان است. تند نویسی همانطور که از نامش پیداست، نوشتن سریع و بیوقفه برای مقابله با مشکل، رفع نگرانی، عصبانیت یا هر مشکلی است که ممکن است مانع از خلاقیت ذهنی شما شود.
در این تکنیک، هرگز برای دیدن چیزی که نوشتهاید مکث نمیکنید و فقط به نوشتن ادامه میدهید. اولین جملهتان میتواند چیزی شبیه به این باشد: “نمیدانم چه بنویسم و فکر میکنم احمقانه است.” اما چند جمله بعد، احتمالاً قلبتان را روی کاغذ خالی کردهاید.
به عنوان مثال، یکی از دوستان نویسنده نگران جلسهای بود که قرار بود با رئیسش برای بررسی امور کاری داشته باشد. این جلسه مثل آن بازدیدهایی بود که در آن رئیستان به حرفهایتان درباره کار گوش میدهد و نظراتش را مطرح میکند. طبیعتاً این موقعیت میتواند استرسزا باشد. بنابراین، این نویسنده با استفاده از تند نویسی برای این جلسه آماده شد. جملاتش را با این عبارت شروع کرد: “باورم نمیشود بعد از این همه وقت که اینجا بودم، این اتفاق بیفتد.” اما بعد از نوشتن سه صفحه، او مثالهایی داشت که به وضوح نشان میداد چقدر وجودش برای شرکت حیاتی است و چقدر کارش به موفقیت مالی شرکت کمک میکند.
مهم نیست زندگی چه چیزی سر راهتان قرار دهد، اگر انعطافپذیر باشید میتوانید به اهدافتان برسید
متمرکز ماندن بر اهداف، اگرچه غیرممکن به نظر میرسد، اما معنای واقعیاش انعطافپذیر بودن است. رسیدن به هدف را مثل پرواز یک هواپیما به مقصد در نظر بگیرید. آمارها نشان میدهد که ۹۰ درصد مواقع هواپیما مجبور است برای دور شدن از شرایط جوی بد یا خارج شدن از مسیر پروازهای دیگر، مسیرش را کمی تغییر دهد. با این حال، این تغییرات هرگز خلبان را از تمرکز بر رسیدن به مقصد نهایی منحرف نمیکند.
این همان فلسفهای است که شما هم باید در زندگیتان به کار ببرید. زمانی که زندگی اتفاقات غیرمنتظرهای را سر راهتان قرار میدهد، باید بتوانید انعطافپذیر باشید و در عین حال روی اهدافتان متمرکز بمانید.
به عنوان مثال، فرض کنید هدفتان پیدا کردن یک آپارتمان جدید است. قبل از هر چیز، بودجهتان را مشخص میکنید و دقیقا میدانید چه چیزی میخواهید؛ مثلاً یک خانه دو خوابه ویلایی با فاصله نزدیک به مرکز خرید. این دقت به شما کمک میکند تا بهسرعت گزینههایی که با معیارهایتان همخوانی ندارند را فیلتر کنید.
حالا فرض کنید آپارتمانی را پیدا میکنید که تمام نیازهایتان را برآورده میکند، اما چیزی غیرمنتظره سر راهتان قرار میگیرد: این خانه نزدیک خط راهآهن است. در حالی که نزدیکی به مسیر قطار میتواند قیمت آپارتمان را کاهش دهد، اما قطار فقط دو بار در روز از آنجا عبور میکند. شما میتوانید این نکات مثبت را نادیده بگیرید و به آن ویژگی منفی توجه کنید، اما در نهایت ممکن است خانهای عالی را به خاطر همین مسئله از دست بدهید.
شروع کردن با کارهای کوچک و همسو با کارهای نیک بزرگتر
عوامل انگیزشی فوقالعادهای هستند. تقریباً غیرممکن است که فقط یک کباب فرانسوی بخورید! حتی اگر کباب عالی نباشد، معمولاً بعد از خوردن یک عدد از کباب ها وسوسه میشوید که کباب بعدی را هم بخورید. این روش همان روشی است که برای رسیدن به اهدافتان نیز کار میکند. از بهترین راههای انگیزش برای رسیدن به اهداف، شروع با موفقیتهای کوچک است. وقتی به یک هدف از اهداف کوچک خود میرسید، میتوانید از انرژی و روحیه به دست آمده برای دستیابی به اهداف بزرگتر استفاده کنید.استراتژی واضح این است که با اهداف کوچک شروع کنید و کمکم به سمت اهداف بزرگتر پیش بروید. بهعنوان مثال، اگر هدفتان شنا کردن در کانال انگلیس است، ابتدا با دریاچههای کوچکتر شروع کنید و کمکم خودتان را برای مسافتهای بزرگتر آماده کنید. این روش اعتماد به نفس و قدرتتان را افزایش میدهد.
نکته جالب خلاصه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
این است که اهداف کوچک شما لزوماً نباید با هم مرتبط باشند. موفقیت در یک هدف میتواند به شما کمک کند تا به هدف دیگری دست یابید، حتی اگر این دو هدف کاملاً بیربط باشند. برای مثال، ادنا، یکی از دوستان نویسنده، در تلویزیون فردی را دید که روی یک تکچرخه رانندگی میکرد. ادنا تصمیم گرفت که او هم تکچرخه سواری یاد بگیرد. پس از یادگیری، او با تکچرخه به مدرسه رفت. این موفقیت انگیزهاش را برای انجام وظایف دشوارتر، مانند یادگیری زبان فرانسه، افزایش داد.
راه دیگر برای افزایش شانس دستیابی به هدف، همسو کردن آن با کارهای نیک است. منظور تغییر دادن هدفتان نیست، بلکه اضافه کردن هدفی است که به دیگران نیز کمک میکند. برای مثال، اگر هدف شما انتشار یک رمان است، میتوانید تصمیم بگیرید که بخشی از سود فروش رمانتان را به خیریه اهدا کنید. این نوع اهداف، علاوه بر نفع شخصی، به شما انگیزه بیشتری میدهند، زیرا در این صورت تنها خودتان نیستید که از رسیدن به هدف بهرهمند میشوید، بلکه جامعه یا گروهی از افراد نیز از آن بهره خواهند برد.
آب و آتش – قدرتهای اصلی که از آنها میتوانید به نفع خود استفاده کنید
آب و آتش از دیرباز در مراسمات انسانی جایگاه ویژهای داشتهاند. این دو عنصر همچنان میتوانند به ما کمک کنند تا موفقیتهای خود را رقم بزنیم.
آب یکی از مهمترین منابع الهام و خلاقیت است. روانشناس مشهوری به نام جولیان جینز معتقد است که اغلب انسانها بهترین ایدههای خود را زمانی که در حمام، اتوبوس، یا رختخواب هستند، پیدا میکنند. نویسنده نیز از قدرت الهام بخشی آب بهرهمند شده است و معتقد است که آب میتواند خلاقیت را بیدار کند.
از طرف دیگر، آتش نیز میتواند به شما کمک کند تا نیتهایتان را تقویت کنید. قبایل بومی آمریکا نسلهاست از آتش در مراسمات خود برای تقویت آرزوها و نیتهایشان استفاده میکنند. در آغاز سال، قبایل تیرهایی از چوب و پر درست میکردند و آنها را به عنوان نماد آرزوهایشان میسوزاندند. این عمل به آنها کمک میکرد تا آرزوهایشان را با وضوح بیشتری تعیین کنند و در نهایت آنها را به واقعیت تبدیل کنند.
شما هم میتوانید این روش را امتحان کنید. سه هدفی که امیدوارید به آن دست یابید و سه چیزی که میخواهید از شرشان خلاص شوید را روی کاغذ بنویسید. سپس کاغذ را در یک جای امن آتش بزنید و بگذارید این شعلهها به آرزوهایتان قدرت بدهند.
سخن پایانی پیام اصلی خلاصه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
پپام کلیدی خلاصه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد این است که تا زمانی که نگرش درستی داشته باشید، هیچ رویایی دور از دسترس نیست. بیشتر اوقات، ترسهایمان مانع از رسیدن به اهدافمان میشود. با نوشتن این ترسها و مواجهه با آنها، میتوانید قدرت ضمیر ناخودآگاهتان را آزاد کنید و خودتان را در مسیر درستی قرار دهید.
نوشتن کاری قدرتمند است. این عمل بیشباهت به دعا نیست و میتواند شما را به آهنربایی برای چیزهایی که در زندگی میخواهید، تبدیل کند.
یک توصیه کاربردی: روزتان را با نوشتن هدفتان شروع کنید. هر صبح زمانی را به نوشتن چیزهایی که دوست دارید در طول روز به آنها برسید اختصاص دهید. این کار برای وظایف روزمره مثل شستن لباس نیست، بلکه برای تمرکز بر روی اهداف احساسی و معنوی است. مثلاً “بهترین مادری که میتوانم باشم”. نوشتن هدفتان باعث میشود که در طول روز احساس مثبتی داشته باشید و قدردان لحظهها باشید.
پیشنهاد برای مطالعه بیشتر: کتاب “ایده داشته باشید تا اتفاق بیفتد” نوشته اسکات بلسکی.
این کتاب در مورد موانعی است که بین ایدهها و اجرا وجود دارد. اسکات بلسکی با ارائه مثالهایی از برندهای خلاق و موفق دنیا نشان میدهد که چگونه میتوان از این موانع عبور کرد و به موفقیت دست یافت.
خرید اینترنتی کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
با خرید نسخه اصلی کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد، در زندگی تان معجزه رخ می دهد.
نسخه اصلی کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد به ما میگه؛ وقتی خواستههامون رو روی کاغذ میاریم، در واقع درهای جهان رو به روی تحقق رویاها باز میکنیم.
فرصت را از دست ندهید! درصورت نیاز و برای خرید کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد با تخفیف از فروشگاه کتاب خلاصینو روی لینک زیر کلیک کنید.
میخواهم کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد را بخرم.