کتاب «قدرت نامحدود» نهتنها به شما ابزارها و تکنیکهای لازم برای موفقیت را میدهد، بلکه به شما انگیزه میدهد تا به پتانسیلهای خود پی ببرید و از آنها بهرهبرداری کنید. با خواندن این کتاب، شما قدمی بزرگ در راستای تغییر زندگیتان برمیدارید و به سمت آیندهای روشنتر و موفقتر حرکت میکنید. با مطالعه خلاصه کتاب قدرت نامحدود، متوجه خواهید شد که قدرت تغییر در دستان شماست و هیچچیزی نمیتواند مانع پیشرفت شما شود. اگر به دنبال بهبود کیفیت زندگیتان هستید، «قدرت نامحدود» میتواند بهترین همراه شما باشد.
درباره نویسنده: آنتونی رابینز متخصص خودیاری و یک انسان بشردوست است که به افراد بیشماری مشاوره داده، از جمله کارمندان شرکتهای مهمی چون IBM و امریکن اکسپرس، ورزشکاران برجسته و سلبریتیها. اجراهای زنده او شهرت جهانی دارند.
قدرت کامل ذهن و جسم خودتان را بارور کنید
آیا خواستههایی دارید که هنوز به آنها نرسیدهاید؟ پاسخ شما قطعاً مثبت است. بسیاری از افراد با احساس ناکامی زندگی میکنند، اما در عین حال بر این باورند که چیزی برای رسیدن به آن وجود ندارد. در بدترین حالت، چنین احساساتی میتواند منجر به افسردگی و دست کشیدن از عمیقترین خواستههای فردی شود. اما چه میشد اگر راهی برای رسیدن به رویایی که همیشه در سر میپرورانید وجود داشت؟ در این خلاصه کتاب متوجه میشوید که شما خودتان پاسخها را در اختیار دارید. ذهن انسان موجودی خارقالعاده است و رسیدن به کامیابی در گرو متجلی کردن پتانسیلهای خفته درونی است. با استفاده از این خلاصه کتاب میتوانید به قدرت نامحدود خود نفوذ کنید.
درخلاصه کتاب قدرت نامحدود میآموزید که چرا الگوبرداری کردن از فرد دیگر به رسیدن به خواستههایتان کمک میکند، چرا هر حرکت دادن چشمان به سمت گوشه سمت راست بالایی در به خاطر سپردن موضوعات به شما کمک میکند و چگونه تغییر وضعیت بدنی باعث کاهش افسردگی میشود. چیزی به اسم شکست وجود ندارد. هر گامی که میپیمایید، موقعیتی برای رشد و یادگیری به شما میدهد. اگر تا به حال دچار افسردگی شدید، احتمالاً میدانید که یکی از قویترین عوامل محرک افسردگی، داشتن احساس شکست است. شاید در آزمونی رد شدید یا سرمایهگذاری تجاری ضعیفی کردید و ناگهان وارد چرخه تاریکی شدید.
در واقعیت، چیزی به نام شکست وجود ندارد. البته که اگر تعریف شما از شکست به دست نیاوردن نتایج مورد انتظارتان باشد، آنگاه میتوانید موفقترین افراد جهان را بازنده بنامید. تفاوت بین افراد موفق و بقیه افراد این است که افراد موفق شکست را به عنوان موقعیتی برای رشد و یادگیری میبینند.
یادگیری از اشتباهات و امتحان دوباره
در طول تاریخ، افراد موفق از اشتباهاتشان آموخته و از امتحان دوباره نهراسیدهاند. این پیشنهاد برای سوء تفاهمات شخصی نیست، بلکه صحت دارد. گاهی اوقات حتی وقتی تلاش میکنیم مثبت و مهربان باشیم، کارهای ما منجر به آسیب رساندن به احساساتمان میشود. در این شرایط، به جای موضع گرفتن یا سرزنش کردن فرد دیگر برای سوء تعبیر کردن کلمات یا کارهای خود، سعی کنید متوجه شوید چرا پیام شما باعث سوء تفاهم شده است. شاید مشکل کلمات شما نباشد، بلکه نحوه بیان آنها باشد. لحن صحبت کردنتان را بررسی کنید و اینکه چطور منظور خود را بیان کردهاید.
وقتی متوجه ریشه مشکل شدید، حتماً از نو شروع کنید. برای غلبه بر افسردگی، ذهنتان را کنترل کنید و نحوه پردازش احساساتتان را تغییر دهید. سنگهای جواهر قبل از اینکه تراشیده و صیقل بخورند، شبیه به سنگهای معمولی هستند. شرایط سخت در زندگی مانند سنگهای تراشنخوردهاند. این به شما و مغزتان بستگی دارد که آنها را صیقل دهید و جلوهای درخشان به آنها بدهید. به بیان دیگر، نمیتوانید جلوی وقوع شرایط دشوار را بگیرید، اما میتوانید نحوه پردازش آنها توسط ذهنتان را انتخاب کرده و از وقوع چنین رویدادهایی جلوگیری کنید.
شما میتوانید آگاهانه درکتان از دنیا را کنترل کنید. برای مثال، شاید بخواهید یک هنرپیشه شوید، اما ندای درونتان میگوید شما برای گذراندن آزمون بازیگری به اندازه کافی بااستعداد نیستید. چیزی که مغزتان به شما نمیگوید این است که مهارتهای شما میتواند از طریق آموزشها و تمرینات مستمر ارتقا پیدا کند. تغییر دادن ندای درونی تفاوتهای زیادی به وجود میآورد. ابتدا به آنچه آن صدا میگوید گوش کنید. سپس به جای اینکه به آن اجازه دهید به شما بگوید چه کاری نمیتوانید انجام دهید، سعی کنید به آن بگویید چه کاری میتوانید انجام دهید. اگر این روش جواب نداد، سعی کنید لحن ندای درونیتان را تغییر دهید و آن را جذاب و گیرا کنید. این ترفند باعث میشود ندای درونیتان نتواند در شما ترس و اضطراب ایجاد کند و در نتیجه، سادهتر میتوانید کارهایی که از آنها میترسید را انجام دهید.
کنترل ذهن و احساسات
چنین کنترلی همچنین برای درمان افسردگی کاربرد دارد. افسردگی نباید ضرورتاً اجتنابناپذیر باشد. یک روش برای جلوگیری از غلبه افسردگی بر خود این است که سوال کنید چه افکاری به ذهن من میرسند و چه اتفاقی در فیزیک بدنم میافتد که حس افسردگی در من ایجاد میکند. آگاه بودن از نحوه شکلگیری احساس افسردگی در درون خود به شما در به دست آوردن کنترل بر روی آنها کمک میکند. افکار منفی معمولاً باعث افسردگی میشوند. ممکن است خودتان را به عنوان فردی به درد نخور، زشت یا ناموفق ببینید. مثلاً ممکن است در حالی که سرتان را به پایین گرفتهاید، حرفهای ناامیدکننده به خودتان بزنید و لحنی ناراحت به خود بگیرید. با توجه کردن به این جزئیات و احساسات، میتوانید متوجه شوید که کدام یک باعث افسردگی میشود و قبل از اینکه بر شما مستولی شود، مچش را بگیرید. با این ابزارها متوجه میشوید که قدرت از بین بردن افسردگی را دارید.
الگوبرداری: راهی موثر برای دستیابی به هر هدف با فرایند پنج مرحلهای
از طریق فرایند پنج مرحلهای الگوبرداری میتوانید به هر چیزی دست پیدا کنید. آیا تا به حال کسی را تحسین کردهاید و با خود گفتهاید که امکان ندارد من در کارم مانند او خوب عمل کنم؟ خودتان را دست کم نگیرید؛ روشهای منسجمی برای دستیابی به هر هدفی وجود دارد. با شبیهسازی استراتژیها، دیدگاهها و مهارتهای افراد موفق میتوانید به نتایج مشابهی برسید. به این کار الگوبرداری میگویند و به شما اجازه میدهد به هر مهارتی که میخواهید دست یابید، حتی مهارتهایی که در حوزه تخصصی شما نیستند.
برای مثال، نویسندهای که درباره تیراندازی اطلاعاتی نداشت، از طرف ارتش آمریکا پیشنهاد ارتقاء دقت تیراندازی سربازان را پذیرفت. در ابتدا، تنها ۷۰ درصد از استخدامشدگان میتوانستند آزمون تیراندازی نهایی را قبول شوند. بنابراین، نویسنده به دقت به تیراندازان برتر نگاه کرد و شروع به الگوبرداری یک برنامه آموزشی جدید از روی آنها کرد. او همه چیز را مطالعه کرد: نحوه فکر کردن، نحوه قرارگیری بدن و نحوه تصمیمگیری برای زمان تیراندازی. با دنبال کردن برنامه جدید و الگوبرداری از رفتارهای تیراندازان برتر، ۱۰۰ درصد استخدامیهای جدید با موفقیت از آزمون بیرون آمدند.
فرایند پنج مرحلهای برای دستیابی به مهارتهای جدید
نویسنده چگونه موفق به انجام این کار شد؟ او از یک فرایند پنج مرحلهای استفاده کرد که در مورد هر چیزی جواب میدهد. فرض کنید میخواهید اسکیباز بهتری شوید. ابتدا یک اسکیباز برنده مدال طلا را پیدا کنید و حرکات دقیقی که او در حین پایین آمدن از سراشیبی انجام میدهد را مطالعه کنید. دوم، با تقلید و بازسازی آن حرکات تمرین کنید. سوم، اسکیباز صاحب مدال طلا را در ذهن خود تصویر کنید و هر یک از حرکاتش را با جزئیات مجسم کنید. چهارم، در تخیل خود را جای او ببینید و حرکات عالیاش را تجسم کنید. ممکن است در ابتدا خود را در حال سقوط یا تقلا ببینید، اما به تصویرسازی ادامه دهید تا به مهارت یک اسکیباز حرفهای برسید.
در پنجمین و آخرین مرحله، وارد پیست اسکی شوید و متوجه خواهید شد که تصویرسازی ذهنی در دنیای واقعی جواب میدهد و عملکردتان بهبود پیدا میکند. از حرکات چشمها برای فعالسازی مغز به منظور دستیابی به حافظه و خلاقیت بهتر استفاده کنید.
برای تمرین، تصویری از فردی که در حال فکر کردن است را تجسم کنید. ممکن است فردی را تصور کنید که چشمانش را به سمت بالا و گوشه راست متمایل کرده است. این یک رفلکس استاندارد است که بسیاری برای یادآوری استفاده میکنند. برای افراد چپدست، چشمها به سمت بالا و چپ متمایل میشوند.
حالا تصور کنید اگر سه چشم داشتید، چه شکلی بودید، یا موجودی با سر شیر، بدن مارمولک و دم عقرب را تجسم کنید. این بار متوجه میشوید که چشمانتان تنها به طرفین حرکت میکنند، نه به سمت بالا. این به این دلیل است که اینها تصاویر جدیدی هستند که در بانک حافظه شما ذخیره نشدهاند.
آگاهی از حرکات چشم میتواند حافظه و خلاقیتتان را تقویت کند. دفعه بعد که سعی کردید موضوعی را به خاطر بیاورید، مثلاً مواد اولیه یک دستور غذایی، به سمت بالا و راست نگاه کنید. این کار به شما کمک میکند به بخشی از مغز وارد شوید که محل نگهداری خاطرات است. اگر از شما خواسته شود که یک کارزار تبلیغاتی برای جدیدترین محصول شرکت خود راه بیندازید، میتوانید با نگاه کردن به سمت راست به خودتان کمک کنید و به بخش خلاقیت مغزتان بروید که تصویرسازی میکند.
شناخت سبکهای ارتباطی برای تقویت رابطه
با پیدا کردن شیوه صحیح ارتباطی میتوانید مطمئن شوید که همسرتان عشق شما را دریافت میکند. احتمالاً درباره شیوههای مختلف یادگیری در مدرسه شنیدهاید؛ برخی با خواندن بهتر اطلاعات را در ذهن خود ذخیره میکنند و برخی با گوش دادن یا حل کردن مسائل. همین موضوع در مورد همسران نیز صدق میکند. وقتی سبک برقراری ارتباط شما با همسرتان متفاوت باشد، باعث بروز سوء تفاهم میشود.
افرادی که شیوههای ارتباطی شنیداری را ترجیح میدهند، به حرفهایی که میشنوند توجه میکنند و به نظرشان حرف مهمتر از تصاویری است که میبینند. در نتیجه، وقتی عشقشان را به شریکشان ابراز میکنند، روی صحبت کردن و محبت کلامی تمرکز دارند. برعکس، فردی که شیوه ارتباطی تصویری دارد، عشقش به همسرش را با نوشتن یادداشتهای عاشقانه یا خرید جواهر و گل نشان میدهد. چنین افرادی به سرنخهای بصری برای انتقال پیامهایشان وابستهاند، اما این ژستهای بصری و فیزیکی ممکن است توسط فردی که شیوه ارتباطی شنیداری دارد، دریافت نشود. این فرد تا زمانی که شریکش عشق او را به زبان نیاورده، به رضایتمندی نمیرسد.
برای مشخص کردن اینکه همسرتان متعلق به کدام دسته است (شنیداری، بصری یا لمسی)، میتوانید سوالات سادهای از او بپرسید. ابتدا از همسرتان در مورد یک زمان خاطرهانگیز سوال کنید که در آن عشق فراوانی را تجربه کرده است. سپس بپرسید چه چیزی منجر به شکلگیری این احساس در او شده است؛ آیا در اثر جملهای که شنیده، بغل کردن یا دریافت هدیه احساس عشق کرده است؟ ممکن است همسرتان هم بصری و هم لمسی باشد که در این صورت باید از شیوه ارتباط بصری و لمسی استفاده کنید. یا ممکن است شنیداری و لمسی باشد که نیازمند این است که در حین صحبت کردن او را لمس کنید. بنابراین حتماً از چند شیوه مختلف برای ابراز عشق خود استفاده کنید.
راهکارهایی برای غلبه بر خستگی و افسردگی
میتوانید از زبان بدنی خود برای مبارزه با افسردگی و ارتقاء سطح انرژیتان استفاده کنید. آیا تا به حال متوجه شدهاید در حین گریه کردن، با بلند کردن سرتان و کشیدن چند نفس عمیق از بینی و درون سینه، جلوی گریه کردن خود را میگیرید؟ این تنها یکی از روشهایی است که میتوانیم از بدنمان برای کنترل احساساتمان استفاده کنیم. اصلاح وضعیت بدن میتواند به هنگام خستگی انرژی جدیدی را وارد بدن کند. ما معمولاً تسلیم خستگی میشویم و در نتیجه میزان بازدهی خود را پایین میآوریم، اما گامهایی وجود دارد که میتوانیم از آنها برای تزریق انرژی جدید به بدنمان استفاده کنیم.
کلید مبارزه با خستگی، آگاهی از نشانههایی است که همراه این حس هستند؛ عضلاتمان شل میشود، شانههایمان میافتد و آروارهمان سست میشود. وقتی عادت کنید که توجه بیشتری به بدنتان داشته باشید، به محض بروز این نشانهها هوشیار شده و با تغییر وضعیت بدن خود آنها را معکوس میکنید. میتوانید این کار را با اضافه کردن تنش بیشتر به عضلاتتان، عقب دادن شانهها، صاف کردن سینه و لبخند زدن امتحان کنید. این وضعیت بدنی باعث افزایش انرژی و نشاط جسم و ذهنتان میشود و خیلی زود برای انجام کارهایتان آماده میشوید.
وضعیت بدنی شما به مقابله با افسردگی کمک میکند. ما در قسمت قبل در مورد قدرت مثبتاندیشی صحبت کردیم، اما افراد بسیاری با استفاده از بدن خود میتوانند با افسردگی مقابله کنند. زمانی که افسردهایم، بدنمان را در وضعیت خاصی نگه میداریم. در کتاب کمدی بادامزمینی، یکی از شخصیتها در زمانی که افسرده است، شانههایش را میاندازد و سرش را به سمت پایین خم میکند و حالت افسرده به خود میگیرد. او میگوید این حالت برای زمان ناراحتی ایدهآل است، زیرا اگر صاف بایستد و سرش را بالا بگیرد، احساس بهتری پیدا میکند و دیگر نمیتواند از افسردگیش لذت ببرد. حقایق بسیاری در مورد این جمله وجود دارد. شما تنها با بالا گرفتن سرتان و کشیدن چند نفس عمیق، انرژی بیشتری را وارد قفسه سینهتان میکنید و زمانی که این کار را انجام دهید، به فاصله اندکی افسردگی از بین میرود.
همسو کردن ذهن و بدن برای دستیابی به اعتماد به نفس
زمانی به قدرت ایمان دست پیدا میکنید که بدن و ذهن خود را با برنامه عملکردی مطمئنی همسو کنید. تصور کنید در خط مقدم یک جبهه نبرد آتشین هستید و افسر فرمانده شما ارتش را دور هم جمع کرده تا برنامه حمله جدیدی بدهد. حال تصور کنید که ژنرال در حالی که به زمین خیره شده، پایش را به زمین میکشد و لنگ میزند و نقشه جدید را زیر لب زمزمه میکند. به احتمال زیاد از صحبتهای او اطمینان خاطر پیدا نخواهید کرد. این موضوع در مورد زندگی شخصی شما نیز صادق است. اعتماد به نفس و قدرت فردی نصیب افرادی میشود که باور دارند نقشهشان خوب است. به جای اینکه زندگی خود را صرف نگرانی درباره انتخاب صحیح کنید، تصمیم بگیرید و با اعتماد به نفس کامل آن را دنبال کنید.
اگر نقشه شما پر از اما و اگرها باشد، بدنتان این عدم قطعیت را بازتاب میکند. بدنتان حالت افتاده به خود میگیرد و نگاهتان غیرمتمرکز میشود. شما گیج میشوید زیرا مغزتان مدام بین خواستن انجام یک کار و نخواستن آن در تلاطم است. بنابراین با همسو کردن افکار و بدنتان توسط اعتماد به نفس، به قدرت ایمان دست پیدا کنید. وقتی برای خودتان نقشهای میکشید و میگویید این کار را انجام خواهم داد، بدنتان این اراده متمرکز را بازتاب میکند. سپس به خودتان میآیید و سرتان را بالا میگیرید، نگاهتان را متمرکز میکنید و همه، از جمله خودتان، به شما باور و اعتماد دارند.
میتوانید با الگوبرداری از رهبران با جذبه، قدرت ایمان را در خود تقویت کنید. جذبه در افرادی که اعتماد به نفس دارند مشهود است و میتوانید آن را در نحوه صحبت کردن و ترس ایستادنشان ببینید. میتوانید تکنیک الگوبرداری را با دوستتان تمرین کنید. از دوستتان بخواهید یک رویداد گذشته را یادآوری کند و به نحوه تغییر رفتار او در حین یادآوری آن واقعه توجه کنید. سپس همه چیز را تقلید کنید: وضعیت بدنی، حالات صورت، حرکت چشمان و ریتم تنفس. زمانی که به این فرایند مسلط شدید، با مشاهده و رصد بازیگران، تجار و رهبران سیاسی جذاب، وضعیت بدنی آنها را تقلید کنید. زمانی که موفق به انجام این کار شوید، در مسیر افزایش اعتماد به نفس و قدرت درونی گام برمیدارید.
خلاصه نهایی و پیام کلیدی خلاصه کتاب قدرت نامحدود
خلاصه نهایی پیام کلیدی این کتاب این است که شما یک قربانی نیستید. اتفاقاتی که در زندگی شما میافتند، نتیجه طرز فکر شما نسبت به آنها و نحوه برخورد با خود و بدنتان است. اگر میخواهید زندگیتان را تغییر دهید، با تغییر دیدگاه خود آغاز کنید. با ایجاد اصلاحات کوچکی در نحوه پاسخ دادن به شرایط و احساساتتان، درمییابید که میتوانید به هر آنچه که میخواهید برسید.
توصیه عملی برای دریافت انرژی: نفس عمیق بکشید. اگر تا به حال احساس کردهاید که برای رسیدن به یک هدف تعیین شده انرژی کافی ندارید، نفس عمیق کشیدن به شما کمک میکند. تنفس مؤثر باعث فعال شدن سیستم ایمنی و جلوگیری از رشد سلولهای سرطانی میشود. کتاب توصیه شده بعدی “بیداری غول درون” نوشته تونی رابینز است. این کتاب به شرح این موضوع میپردازد که همه ما در نهایت کنترل زندگی خود را در دست داریم و با تغییر عاداتمان، کنترل کردن احساسات و باور کردن چیزهایی که میخواهیم، میتوانیم زندگی ایدهآلمان را به واقعیت تبدیل کنیم.
خرید اینترنتی کتاب قدرت نامحدود
با خرید نسخه اصلی کتاب قدرت نامحدود، شما به ابزارهای لازم برای ایجاد تغییرات پایدار در زندگیتان دست مییابید.
نسخه اصلی کتاب قدرت نامحدود بهت یاد میده که چگونه از افکار مثبت برای ارتقاء زندگی ات بهره ببری.
فرصت را از دست ندهید! درصورت نیاز و برای خرید کتاب قدرت نامحدود با تخفیف از فروشگاه کتاب خلاصینو روی لینک زیر کلیک کنید.