خلاصه کتاب پایان استرس
فهرست

خلاصه کتاب پایان استرس

کتاب “پایان استرس”به انگلیسی (The End of Stress) نوشته دان جوزف گوی به معرفی راهکارهایی برای مدیریت و مقابله با استرس می‌پردازد. با یادگیری مدیریت استرس، نه تنها کارایی ذهن افزایش می‌یابد، بلکه افراد خلاق‌تر و مهربان‌تر نیز خواهند شد. اگر میخواهید مدیریت استرس را یاد بگیرید خلاصه کتاب پایان استرس را تا انتها بخوانید.

فصل اول خلاصه کتاب پایان استرس

استرس در دنیای امروز به یکی از مسائل رایج تبدیل شده که اکثر افراد در زندگی روزمره خود با آن مواجه هستند. طبق آمار، ۷۵ درصد از کارکنان در طول یک هفته کاری حداقل یک یا دو بار با مسائلی روبه‌رو می‌شوند که باعث ایجاد تنش و نگرانی در آنها می‌شود. شما نیز می‌توانید به خودتان رجوع کنید و بررسی کنید که آیا جزو این ۷۵ درصد هستید یا خیر.

متأسفانه استرس در زندگی انسان‌ها آنقدر جا افتاده که به یک امر طبیعی تبدیل شده است. بسیاری از افراد تصور می‌کنند که استرس نه تنها طبیعی است، بلکه آسیبی ندارد. اما واقعیت این است که استرس اثرات منفی جدی بر سلامتی دارد. زمانی که استرس به بدن وارد می‌شود، مغز هورمونی به نام کورتیزول ترشح می‌کند که تأثیر منفی بر کارکرد ذهنی دارد. این هورمون‌ها بر قشر پیش‌پیشانی مغز اثر گذاشته و باعث کاهش کارایی ذهنی می‌شوند. قشر پیش‌پیشانی مغز به‌عنوان بخش اجرایی بدن عمل می‌کند و مسئول کارهایی مانند فکر کردن، تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی است. این قسمت از مغز همان جایی است که اختراعات بزرگی مانند هواپیما و ماشین یا آثار هنری برجسته‌ای همچون نقاشی مونالیزا به‌وجود آمده‌اند. همچنین هوش اجتماعی انسان‌ها نیز در این قسمت قرار دارد، که به آنها کمک می‌کند احساسات دیگران را درک کرده و به آنها واکنش نشان دهند.

اثرات استرس بر مغز و بدن

کورتیزول، همان هورمون استرس، هنگامی که در مغز ترشح می‌شود، به قشر پیش‌پیشانی آسیب وارد کرده و عملکرد آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین اگر دچار استرس باشید، احتمالاً بیشتر مرتکب اشتباه خواهید شد و تصمیم‌های ضعیف‌تری خواهید گرفت. علاوه بر این، استرس بر ارتباطات سلول‌های مغزی نیز تأثیر می‌گذارد. استرس این ارتباطات را دشوارتر کرده و شبکه عصبی مغز را کوچک می‌کند. در این شرایط، مغز نمی‌تواند به درستی میان بخش‌های مختلف خود و بدن ارتباط برقرار کند. این امر می‌تواند به اختلال در مهارت‌های یادگیری و خلاقیت منجر شود.

استرس تنها بر عملکرد ذهنی تأثیر نمی‌گذارد، بلکه بر سلامت جسمانی نیز اثرات منفی دارد. هورمون‌های استرس باعث ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن، آسیب به قلب و تأثیرات منفی بر کروموزوم‌های سلولی می‌شوند. بیماری‌های قلبی، سکته مغزی، سرطان و دیابت تنها برخی از بیماری‌هایی هستند که به‌طور مستقیم با استرس ارتباط دارند. همچنین استرس می‌تواند منجر به مشکلاتی مانند کاهش کیفیت خواب، احساس خستگی پس از خواب، افزایش وزن بی‌دلیل، مستعد شدن به عفونت‌ها و اضطراب مداوم شود.

با وجود تمام اثرات منفی استرس بر بدن و ذهن، باید بدانید که می‌توان آن را مدیریت کرد. با تغییر نگرش به مسائل مختلف و استفاده از روش‌های مؤثر، می‌توان به‌راحتی استرس را کنترل کرده و از تأثیرات منفی آن کاست.

فصل دوم خلاصه کتاب پایان استرس

بسیاری از افراد در مواجهه با استرس اقدام جدی برای کاهش آن نمی‌کنند. در نظرسنجی‌ای که در آمریکا انجام شد، ۸۳ درصد از شهروندان اعتراف کردند که هیچ امیدی به کنترل و کاهش استرس خود ندارند و تلاشی برای مدیریت آن نمی‌کنند. اما آیا واقعاً چنین است؟ آیا واقعاً انسان نمی‌تواند کاری برای استرس خود انجام دهد؟ مطمئناً پاسخ منفی است.

شما می‌توانید به راحتی استرس خود را کنترل کنید. کاهش استرس به نگرش و دیدگاه شما بستگی دارد. کافی است نگرش خود را نسبت به مسائل تغییر دهید و مثبت بیندیشید. مغز شما بقیه کارها را انجام می‌دهد و به تدریج استرس شما کاهش می‌یابد. مغز انسان توانایی شگفت‌انگیزی دارد. این توانایی به مغز این امکان را می‌دهد که راه‌های عصبی جدید بسازد و شبکه عصبی خود را گسترش دهد. در واقع، مغز می‌تواند خودش را از نو بسازد. این شبکه‌ها و راه‌های عصبی بر اساس نگرش و طرز فکر شما ساخته می‌شوند. به همین دلیل، شما می‌توانید از این ویژگی مغز استفاده کنید و ذهن خود را بدون افکار استرس‌زا بسازید.

قدرت تغییر نگرش

یک نکته بسیار مهم در این روش، عادت‌سازی است. باید عادت کنید که افکار منفی و استرس‌زا را از خود دور کنید. نگذارید افکار منفی به ذهن شما راه پیدا کنند. برای مثال، تصور کنید که در ترافیک گرفتار شده‌اید، موقعیتی که معمولاً باعث استرس و عصبانیت می‌شود. ممکن است بخواهید با دیگر رانندگان درگیر شوید یا از ماشین پیاده شوید و با شدت به آن لگد بزنید. اما خودتان می‌دانید که این کارها هیچ تغییری در وضعیت شما ایجاد نمی‌کند.

راه دیگری هم وجود دارد. به جای اینکه ترافیک را عاملی مزاحم که وقت شما را تلف می‌کند ببینید، آن را به چشم فرصتی برای تفکر نگاه کنید. به عنوان یک زمان اضافی برای فکر کردن به موضوعاتی که پیش از این فرصت بررسی آن‌ها را نداشتید. تغییر نگرش باعث می‌شود ترس از شما دور شود. در دیدگاه تکاملی، استرس در گذشته ابزاری برای ابراز ترس بود. انسان‌های اولیه با داشتن ترس، همیشه هوشیار بودند و آماده مقابله با خطرات. اما باید گفت که دنیای امروز به مکانی امن‌تر تبدیل شده و بسیاری از ترس‌هایی که ما داریم، حتی وجود خارجی ندارند. با این حال، هنوز بسیاری از افراد اجازه می‌دهند این ترس‌ها وارد ذهنشان شوند و آن‌ها را درگیر کنند.

فصل سوم خلاصه کتاب پایان استرس: رهایی از افکار استرس‌زا

استرس در افراد به شکل‌های مختلفی بروز پیدا می‌کند و احساساتی چون ترس، نگرانی و اضطراب را در آن‌ها ایجاد می‌کند. اما چیزی که در میان بیشتر افراد مشترک است این است که بسیاری از آنها علت این احساسات منفی را در دنیای بیرون و عوامل محیطی جستجو می‌کنند. در حالی که اگر کمی تأمل کنیم، متوجه خواهیم شد که خود ما نقش بزرگی در ایجاد این احساسات داریم. بسیاری از انسان‌ها معمولا منبع احساسات منفی خود را در خارج از خودشان می‌بینند، در حالی که در واقع، منشأ اصلی این احساسات خودشان هستند.

آیا واقعاً علت نگرانی‌های ما در بیرون از خودمان است؟ در تحقیقی که دانشگاه کرنل انجام داد، از افراد خواسته شد فهرستی از مسائلی که فکر می‌کنند در دو هفته آینده باعث نگرانی آن‌ها خواهد شد تهیه کنند. دو هفته بعد، محققان این فهرست‌ها را بررسی کردند تا ببینند چند درصد از این نگرانی‌ها به حقیقت پیوست. نتایج تحقیق نشان داد که ۸۵ درصد از آنچه افراد نگرانش بودند، هرگز اتفاق نیفتاد. به علاوه، ۱۵ درصد از نگرانی‌ها به وقوع پیوست، اما ۷۹ درصد از آن‌ها به بدی‌ای که افراد تصور می‌کردند، نبود. بنابراین، از ۱۰۰ مورد نگرانی که افراد به وقوع آن‌ها فکر می‌کردند، ۹۷ درصد یا به هیچ عنوان رخ ندادند، یا شدت آن‌ها به اندازه‌ای که تصور می‌شد بد نبود.

چگونه نگرانی‌های بی‌مورد را شناسایی و مدیریت کنیم؟

حالا با توجه به این آمار، از خودتان بپرسید: آیا نگرانی‌های من منطقی است؟ آیا شدت بدی رویدادها را در ذهنم بیش از حد بزرگ نمی‌کنم؟ در کنار مرور این نگرانی‌ها، به این فکر کنید که چطور می‌توانید این نگرانی‌های بی‌مورد را مدیریت کنید.

دوم، اگر متوجه شدید که درگیر افکار منفی و استرس‌زا شده‌اید، برای یک لحظه ذهن خود را پاک کنید. از بیرون به خود نگاه کنید و دلیل اصلی این احساسات را شناسایی کنید. به یاد داشته باشید که این افکار فقط در ذهن شما وجود دارند و واقعیت ندارند. برای مثال، فرض کنید مدیرعاملی هستید که اخیراً یکی از مشتریان مهم خود را از دست داده‌اید. این مشکل به شرکت ضربه بزرگی وارد کرده و شما نمی‌دانید چرا چنین اتفاقی افتاده است. تنها چیزی که می‌دانید، حس مسئولیتی است که نسبت به این مشکل دارید. این احساس مسئولیت ممکن است به قدری شما را درگیر کند که به جای حل مشکل، از ترس اشتباهات بیشتر تصمیم بگیرید هیچ اقدامی نکنید، که این تصمیم خود یک اشتباه است و وضعیت را بدتر می‌کند. اما لحظه‌ای صبر کنید، ذهن خود را پاک کنید و به این فکر کنید که شما دقیقاً به دلیل توانایی مقابله با چنین شرایطی، مدیرعامل شرکت شده‌اید. با این دیدگاه، افکار منفی را از ذهن خود دور کنید و با اعتماد به نفس به دنبال راه‌حل برای حل مشکل باشید.

فصل چهارم خلاصه کتاب پایان استرس

در شرایط دشوار، تصمیم‌گیری می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، اما راه‌حل‌هایی نیز وجود دارد. در برخی مواقع، با موقعیت‌هایی غیرقابل اجتناب و پر استرس روبرو می‌شوید، مثل از دست دادن شغل به دلیل شرایط اقتصادی بد یا عدم پرداخت مستمری توسط شرکتی که سال‌ها در آن کار کرده‌اید. در این شرایط، سه انتخاب پیش روی شماست:

اول، تغییر دادن شرایط؛ یعنی شناسایی جنبه‌هایی از موقعیت که می‌توانید بر آن‌ها تأثیر بگذارید و استفاده از این توانایی برای ایجاد تغییرات مثبت.

دوم، رها کردن شرایط؛ در برخی مواقع، بهترین راه‌حل این است که از کنار شرایط استرس‌زا عبور کنید. هرچند که این انتخاب ممکن است دردناک باشد، اما در بعضی موارد ضروری است.

سوم، پذیرفتن شرایط به همان شکلی که هستند؛ گاهی اوقات، هیچ اقدامی نمی‌توانید انجام دهید و تنها کاری که می‌ماند این است که شرایط را بپذیرید. پذیرفتن به معنای عدم تلاش برای تغییر، قضاوت نکردن و شکایت نکردن از وضعیت است.

چگونه در شرایط سخت تصمیم بگیریم؟

برای مثال، فرض کنید زنی هست که از رفتار بی‌توجه همسرش ناراضی است. مرد پس از برگشتن از محل کار، به تماشای تلویزیون و فوتبال می‌پردازد و به همسرش توجه نمی‌کند. زن سه گزینه دارد: نخست تغییر رفتار همسرش، که ممکن است موجب ایجاد تنش بیشتر شود؛ دوم ترک همسر، که ممکن است باعث درد و رنج فراوانی شود؛ و سوم پذیرفتن رفتار همسرش، به این معنا که او می‌تواند تصمیم بگیرد به جای ناراحتی از وضعیت، کنار همسرش بنشیند و مسابقات فوتبال را تماشا کند. با پذیرش این وضعیت، زن می‌تواند لحظات خوبی را در کنار همسرش بگذراند.

پذیرفتن شرایط به مراتب سخت‌تر از تغییر آن است و نیاز به اراده و عزمی قوی دارد. در نهایت، اگر در شرایط سخت قرار گرفتید و احساس می‌کنید انتخابی ندارید، به یاد داشته باشید که چیزی که همواره در کنترل شماست، تغییر نگرش شماست.

فصل پنجم خلاصه کتاب پایان استرس: آرامش ذهن

داشتن ذهن و فکر آرام یک شبه به دست نمی‌آید، بلکه برای رسیدن به این هدف نیاز به تمرین‌های مستمر دارید. این تکنیک‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا آرامش را در خود ایجاد کنید، و پیشنهاد می‌شود که حتماً آن‌ها را امتحان کنید.

شروع آرام روزتان: به جای اینکه با عجله و استرس از خانه بیرون بروید، بهتر است کمی زودتر از خواب بیدار شوید و با حوصله آماده شوید. اگر صبح خود را با آرامش شروع نکنید، توانایی مقابله با چالش‌ها و مشکلات روزتان کاهش می‌یابد.

زمانی برای خودتان اختصاص دهید: بخشی از صبح خود را (مثلاً 10 دقیقه) فقط به خودتان اختصاص دهید. بعد از بیدار شدن از خواب، به یک مکان آرام بروید، چشمانتان را ببندید و به صدای نفس کشیدنتان گوش دهید. به چیزهایی فکر کنید که بابت داشتن آن‌ها سپاسگزار هستید، مثل خانواده، فرزندانتان، توانایی‌ها، فرصت‌ها و هر چیز خوشایند در زندگی. خود را ملزم کنید که روزتان را مثبت و پربار شروع کنید و نگذارید نگرش مثبت شما در طول روز تغییر کند.

تمرینات آرامش در زندگی روزمره

استفاده از وقت‌های استراحت: استراحت‌های کوتاه در طول روز می‌توانند به آرامش ذهن کمک کنند. این زمان‌های استراحت می‌توانند مثلاً ۳ یا ۵ دقیقه باشند. در این زمان‌ها از هر چیزی که ذهن شما را مشغول کرده است دور شوید، به محیطی آرام بروید، نفسی عمیق بکشید و دوباره به چیزهای خوب زندگی‌تان فکر کنید. این زمان‌ها لازم نیست دقیقاً از پیش تعیین شده باشند؛ شما می‌توانید از هر فرصتی در طول روز استفاده کنید، مانند زمانی که در حال دوش گرفتن هستید، منتظر دوستتان هستید یا حتی زمانی که در آسانسور در حال رفتن از طبقه‌ای به طبقه دیگر هستید.

نکات کاربردی از متخصصان: دکتر فریدمن، متخصص قلب و عروق که برای درمان بیماران مبتلا به استرس شدید از این تمرینات استفاده می‌کند، به بیماران خود توصیه می‌کند که برای ایجاد آرامش، در فروشگاه‌ها طولانی‌ترین مسیر را برای خرید انتخاب کنند و در این مسیر تمرینات آرامش را انجام دهند. همچنین به آن‌ها می‌گوید که نباید به موضوعاتی مثل کمبود وقت توجه کنند یا فکر کنند که زمانی برای انجام این تمرینات ندارند. هرگاه چنین افکاری به ذهن شما آمد، باید فوراً آن‌ها را کنار بگذارید و به انجام تمرینات ادامه دهید. هرچه مدت زمان بیشتری این تمرینات را انجام دهید، نتایج بهتری خواهید دید.

در نهایت، همان‌طور که در بخش‌های بعدی این کتاب خواهید دید، مدیریت استرس و کاهش آن باعث کشف توانایی‌ها و شکوفایی استعدادهای شما خواهد شد.

فصل ششم خلاصه کتاب پایان استرس

برای استفاده بهینه از توانایی‌های مغز و بهره‌برداری از قابلیت‌هایی مانند یادگیری و خلاقیت، باید استرس را به درستی مدیریت کنیم. به ویژه برای شکوفایی خلاقیت، داشتن ذهنی آرام ضروری است. برای دستیابی به چنین ذهنی، راه‌های مختلفی وجود دارد که در اینجا به دو مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

اولین راه، فراهم کردن فضا و زمانی آرام است. پتانسیل خلاقیت مغز انسان بسیار بالا است، اما اگر شرایط مناسب فراهم نباشد، این پتانسیل بلااستفاده باقی می‌ماند. ایجاد فضایی آرام و اختصاص زمان به خود برای استراحت می‌تواند شرایط را برای استفاده از این پتانسیل فراهم کند. گاهی با توقف کارهای روزمره و پیاده‌روی در یک محیط آرام، ذهن می‌تواند راحت‌تر ارتباطات جدید برقرار کرده و راه‌حل‌های خلاقانه‌تری پیدا کند. بسیاری از پیشرفت‌های بزرگ بشر در همین لحظات آرام رخ داده است.

برای نمونه، جیمز وات، مخترع اسکاتلندی، هنگام طراحی موتور بخار با مشکلی مواجه شد که قادر به حل آن نبود. او تصمیم گرفت کمی قدم بزند و در همین پیاده‌روی بود که ایده‌ای برای حل مشکل به ذهنش رسید که بعدها تاثیر زیادی در انقلاب صنعتی داشت.

علاوه بر ایجاد آرامش، نباید بیش از حد روی یک موضوع تمرکز کنید. اجازه دهید ذهنتان آزادانه بگردد و بی‌هدف سرگردان باشد. این نوع آزاد بودن ذهن، می‌تواند موجب افزایش خلاقیت و حل مشکلات شود. زمانی که ذهن از محدودیت‌ها آزاد است، می‌تواند راه‌حل‌های خلاقانه‌تری برای مسائل پیدا کند.

یک نمونه خوب از این روش، شرکت تریا است که برای مدت‌ها کارمندان خود را تشویق کرده است تا ۱۵ درصد از وقت کاری خود را به خیالبافی و استراحت اختصاص دهند. این قانون منجر به نوآوری‌های زیادی شده، از جمله اختراع استیکرهای یادداشت برداری که در همین زمان‌های آزاد به ذهن یکی از کارمندان رسید.

فصل هفتم خلاصه کتاب پایان استرس

آیا تاکنون در برابر دیدگان دیگران اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اید؟ آیا هنوز آن حس شرمندگی و ترس از اشتباه را به یاد دارید؟ اجازه دهید این موضوع را با یک مثال توضیح دهم.

تصور کنید که حسابدار یک شرکت هستید. پس از برنامه‌ریزی برای بودجه شش ماهه آینده، متوجه می‌شوید که مقدار اضافی بر بودجه وجود دارد و با خوشحالی این موضوع را به مدیر خود اعلام می‌کنید. اما روز بعد متوجه می‌شوید که در فرآیند بودجه‌بندی اشتباهی رخ داده است. حالا شما در موقعیتی قرار می‌گیرید که از گفتن حقیقت به مدیر خود احساس شرمندگی می‌کنید. این حس شرمندگی نوعی استرس است و استرس معمولاً ریشه در ترس دارد؛ ترسی که ناشی از احتمال قضاوت شدن توسط دیگران یا طرد شدن از سوی افرادی است که برایشان اهمیت قائل هستید.

پذیرش اشتباهات: قدم اول برای غلبه بر احساس شرمندگی

اولین قدم برای مقابله با این حس شرمندگی این است که بدانید شما هستید که این احساس را در خود ایجاد می‌کنید. برای مثال، به آخرین باری که احساس شرمندگی کرده‌اید فکر کنید. چرا چنین حسی داشتید؟ آیا واقعا شرایط به اندازه‌ای که تصور می‌کردید بد بود؟ در مثال حسابدار، درست است که اشتباهی رخ داده، اما اشتباه کردن بخشی از طبیعت انسان است و همه ممکن است اشتباه کنند.

حالا سوال این است که واکنش رئیس شما به این اشتباه چه خواهد بود؟ آیا شما را اخراج می‌کند؟ بعید است. او احتمالاً از توانایی‌های شما و ارزش شما برای شرکت آگاه است و به خاطر یک اشتباه شما را اخراج نمی‌کند. حتی ممکن است از این که شما متوجه اشتباه خود شده‌اید و آن را پذیرفته‌اید خوشحال شود. بنابراین، در نهایت این خود شما هستید که این حس شرمندگی را در خود ایجاد می‌کنید.

فصل هشتم خلاصه کتاب پایان استرس

روابط ناسالم با دیگران برای برخی افراد می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین منابع استرس باشد. همانطور که گفته شد، استرس می‌تواند تأثیرات جسمانی منفی بر بدن داشته باشد و در نتیجه، روابط نامناسب میان افراد می‌تواند سلامت آن‌ها را تهدید کند. این امر به این دلیل است که وقتی شما با کسی که به او علاقه دارید در ارتباط هستید، ترشح هورمون‌های استرس مانند کورتیزول کاهش پیدا می‌کند یا حتی متوقف می‌شود. تحقیقات مختلف نشان داده است که افرادی که روابط عمیق‌تر و سالم‌تری دارند، احتمال زندگی طولانی‌تر و سالم‌تری دارند. این افراد تقریباً ۵۰ درصد کمتر از افرادی که روابط استرس‌زای دارند، دچار بیماری‌های خطرناک می‌شوند.

برای مثال، داستان استا ماتیس را در نظر بگیرید. او در دوران جوانی به آمریکا مهاجرت می‌کند و پس از چند سال متوجه می‌شود که به سرطان ریه مبتلا شده است. پزشکان به او اعلام می‌کنند که تنها ۹ ماه دیگر زندگی خواهد کرد. اما استا ماتیس به دلیل مشکلات جسمی به دادگاه و خانواده‌اش می‌رود و در این مدت کوتاه تصمیم می‌گیرد ارتباطات قدیمی خود را با دوستان دوران کودکی و نوجوانی احیا کند. این روابط به طرز شگفت‌آوری بر سلامت او تأثیر گذاشت و او نه تنها از مرگ زودهنگام جلوگیری کرد، بلکه توانست بیشتر از ۱۰۰ سال زندگی کند.

تأثیر قضاوت‌های بی‌دلیل بر روابط و سلامت روانی

متأسفانه، بسیاری از ما به راحتی فرصت‌های برقراری روابط عمیق و مؤثر را به دلیل قضاوت‌های خود یا دیگران از دست می‌دهیم. این قضاوت‌ها می‌توانند مربوط به رفتار یا ظاهر دیگران باشند و همیشه مانعی برای ارتباط مؤثر ایجاد می‌کنند. زمانی که افراد حس می‌کنند که در حال قضاوت شدن هستند، معمولاً تلاش می‌کنند با قضاوت‌های ناعادلانه خود، این حس شرمندگی را جبران کنند. به عنوان مثال، زمانی که کودک در مدرسه نمره پایین می‌گیرد، ممکن است به جای پذیرش اشتباه خود، معلم را به خاطر عملکرد ضعیف او سرزنش کند.

ما اغلب فکر می‌کنیم که دیگران از قضاوت‌های ما بی‌خبرند، در حالی که اینطور نیست. زبان بدن، حالات چهره و رفتارهای دیگر نشان می‌دهند که دیگران از قضاوت‌های ما آگاه هستند. این قضاوت‌ها می‌توانند تأثیر منفی بر روابط میان ما و دیگران بگذارند و در نهایت سلامت روانی ما را تهدید کنند.

فصل نهم خلاصه کتاب پایان استرس: بهبود سلامت از طریق تلقین

آیا تا به حال با دیدن یک شهاب‌سنگ یا در هنگام فوت کردن شمع تولد، آرزویی کرده‌اید که به حقیقت بپیوندد؟ اگرچه این کار ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، اما این نوع باورها و خرافات می‌توانند واقعاً بر تحقق آرزوها تاثیر بگذارند. برای مثال، اگر می‌خواهید در یک آزمون نمره خوبی بگیرید، به خودتان بگویید که کاملاً آماده‌اید، حتی اگر احساس کنید که به اندازه کافی آماده نیستید. این تلقین می‌تواند باعث شود که نتیجه بهتری بدست آورید.

در گذشته، به سربازان آسیب‌دیده در جنگ قرص‌های شکر داده می‌شد و به آن‌ها گفته می‌شد که این قرص‌ها داروهای قوی هستند. در حالی که این قرص‌ها هیچ اثر دارویی نداشتند، اما درد فیزیکی سربازان تنها به دلیل باور به اثرگذاری قرص تسکین پیدا می‌کرد.

برای اثبات این موضوع، تحقیقی روی کارکنانی که در یک هتل اتاق‌ها را تمیز می‌کردند انجام شد. به این افراد گفته شد که فعالیت‌های آن‌ها معادل ورزش کردن در باشگاه است. بعد از مدتی، مشاهده شد که وزن و چربی بدن آن‌ها کاهش یافته است، بدون اینکه رژیم خاصی داشته باشند یا فعالیت فیزیکی خود را تغییر دهند. تنها چیزی که تغییر کرده بود، ذهنیت و نگرش آن‌ها بود.

همانطور که می‌بینید، نگرش شما تأثیر زیادی بر زندگی‌تان دارد. افکار شما قادرند به استرس شما پایان دهند و کیفیت زندگی‌تان را بهبود بخشند.

سخن پایانی خلاصه کتاب پایان استرس

در نهایت، در این کتاب یاد گرفتیم که استرس چگونه می‌تواند به طرز بی‌رحمانه‌ای بر زندگی کاری و حرفه‌ای ما تأثیر بگذارد. استرس نه تنها بر سلامت جسمانی ما تأثیر می‌گذارد، بلکه بر هوش و عملکرد ما نیز تأثیرگذار است. خوشبختانه، با استفاده از تمرین‌های خاص و داشتن نگرش مثبت به زندگی، می‌توان با اثرات منفی استرس مقابله کرد.

اشتراک گذاری:

رویا سعادتی

عضویت در خبرنامه

درخبرنامه ما عضو شوید

با عضویت تو خبرنامه خلاصینو، جدیدترین خلاصه‌ کتاب‌ها رو مستقیماً دریافت کنید. همچنین از پیشنهادات ویژه ما بهره‌مند بشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *