کتاب “سنگ فرض هر خیابان از طلاست” به انگلیسی (Every Street is Paved with Gold) نوشته کیم وو چونگ، یک سفر جذاب به دنیای موفقیت و کارآفرینی است که به خوانندگان این امکان را میدهد تا با چالشها و فرصتهای زندگی آشنا شوند. کیم وو چونگ با استفاده از داستانهای الهامبخش و نکات عملی، به ما میآموزد که چگونه میتوانیم در برابر موانع ایستادگی کنیم و از هر خیابان به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت استفاده کنیم. خلاصه کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست خلاصه ای کامل از این کتاب است.
کیم وو چونگ، مؤسس و مدیرعامل شرکت صنایع دوو، پس از جنگ کره از هیچ شروع کرد و یکی از بزرگترین شرکتهای جهان را تأسیس کرد. او مردی ۵۵ ساله است که بیش از نیمی از سال را به گشت و گذار در کشورهای مختلف و کشف فرصتهای جدید اختصاص میدهد. کیم به عنوان یک ریسکپذیر جسور در میان جهان سومیها شناخته میشود و با استخدام بیش از ۹۰ هزار نیروی ممتاز، بهرهوری دوو را چندین برابر کرده است. او به نقاط ضعف خود اعتراف میکند و میگوید که در هنر نقاشی یا موسیقی چیزی نمیداند، اما تمام توجهش به کسب و کار است.
کیم شوخی میکند که “سنگفرش هر خیابان از طلاست” و این طرز فکر او را نشان میدهد. او در کتابی که به جوانان پیام میدهد، از رویاهای بزرگ و تأثیر آنها بر زندگی صحبت میکند. او در کودکی فقیر بود، اما رویاهای بزرگی داشت و به همین دلیل به موفقیت رسید. کیم میگوید که با تأسیس صنایع دوو، هدفش کمک به توسعه اجتماعی کشور بوده و اکنون رویاهای جدیدی در سر دارد.
او میخواهد کالایی با بهترین کیفیت تولید کند و به عنوان یک کارآفرین محترم شناخته شود. کیم معتقد است که زندگی به فلسفه نیاز دارد و هر صاحب کسب و کاری باید به دنبال تبدیل یک به ده و ده به پنجاه باشد. او خوشبینی را در زندگیاش حفظ کرده و کسب و کار را نوعی جنگ میداند که در آن باید برای موفقیت تلاش کرد.
تجربه او در خرید شرکتهای ورشکسته و راهاندازی مجدد آنها، او را از دیگر صاحبان کسب و کار متمایز میکند. کیم بر این باور است که برای تحقق احتمالات، از خودگذشتگی ضروری است و فلسفه زندگی به سادگی وقف کردن خود به کار و جامعه است. جرقههای خلاقیت از کار و تفکر زیاد نشأت میگیرد.
بخش اول خلاصه کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست
جرقه ایدههای خلاقانه از کار کردن و فکر کردن زیاد نشأت میگیرد. هرچه بیشتر از مغزتان کار بکشید، به رشد آن کمک میکنید. ایدهها زمانی به ذهن میرسند که شما به شدت سرگرم کار و تفکر هستید. مغز انسان میتواند نیروهای بالقوه زیادی را پردازش کند و بسیاری از افراد تنها از ۱۰ درصد این ظرفیت استفاده میکنند. معتقدم که این نیروها فراتر از آن چیزی است که مردم از آن آگاهند.
وقتی که شبها بیشتر کار میکنید، رویاهایتان واقعگرایانهتر میشوند. رویاها همان آرزوهای انجام کار هستند و هر کسی که خود را فدای کارش کند، هرگز بازنده نخواهد بود. من از کارم لذت میبرم و معتقدم که اگر خود را فدای کار کنید، موفقیت حتمی است. متأسفم که برخی افراد جوان به کار کردن به عنوان یک دردسر نگاه میکنند، در حالی که کار باید از دیدگاه پیشرفت و رشد شخصی دیده شود.
اگر بخواهم از چیزی لذت ببرم، آن چیز کار است. هیچکس مرا به کاری مجبور نکرده و من هم کسی را مجبور نکردم. برای من، کار همانند سرگرمی است و به آن عشق میورزم. من از آن نوع افرادی هستم که نمیتوانند به مدت طولانی آرام بنشینند. در دنیای پیشگامان، جای بزرگی برای کار وجود دارد و به اندازه نامحدود کار هست.
شروع کردن یک کار و نیمهتمام رها کردن آن هیچ ارزشی ندارد. کسانی که از شکست و تنشها میترسند، هرگز طعم موفقیت را نخواهند چشید. جهان پر از فرصتهاست و باید جاهایی را پیدا کنید که کسی به آنجا نرفته و کارهایی را انجام دهید که هیچکس تا به حال نکرده است. تاریخ به دست پیشگامانی ساخته شده که اشتیاق انجام کارهای تازه را دارند و قدرت و رفاه ملتها با روحیه پیشگامی ساخته میشود.
برای پیشگامان، دنیای بیرون واقعاً بزرگ و پر از کارهای نامحدود است. من اینگونه زندگی کردهام و به همین شکل ادامه خواهم داد. ما انسانها تواناییهای شگفتانگیزی داریم که معمولاً از آن آگاه نیستیم. کشف این تواناییها به موفقیت منجر میشود. باید خود را به طور خلاق و سازنده پرورش دهید و همواره مراقب پیشرفت خود باشید.
خوشبختی حقیقی به دارایی، قدرت و شهرت ربطی ندارد. من در زمانی که از لحاظ مادی در پایینترین حد بودم، خوشبختترین آدم بودم. هدف من این است که فلسفهای را دنبال کنم که مبنای آن رفاه دیگران باشد. مدیریت هدفمند کافی نیست و تصمیمگیری در محل اهمیت دارد. مدیریت هدفمند شامل برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، کنترل، انعطافپذیری و تصمیمگیری سریع است. سازمانها باید انعطافپذیر باشند و خود را با موقعیتهای متغیر هماهنگ کنند. به همین دلیل است که من زیاد سفر میکنم، زیرا در کشورهای در حال توسعه، قوانین و ریسکها اغلب تغییر میکنند.
جلوگیری از ضرر
اگر تصمیمی را به تأخیر بیندازید، برایتان گران تمام میشود. مدیران اجرایی با عدم اطمینانهای زیادی مواجه هستند و گاهی اوقات کمتر ضرر دادن مهمتر از پول درآوردن است. در دوران ضرر، اقدام صحیح جلوگیری از ضرر است. به همین دلیل، سفرهای من برای بهدست آوردن اطلاعات بهروز و فوری است تا بتوانم در همان محل و زمان تصمیمگیری کنم.
تصمیمگیری در کسب و کار بسیار حیاتی است و میتواند روی تمام سرمایه شرکت تأثیر بگذارد. هر مدیر باید تصمیم نهایی را بگیرد، حتی اگر احساس تنهایی کند. همکاران و کارمندان اطلاعات و کمکهای زیادی ارائه میدهند، اما مسئولیت نهایی با مدیر است. تصمیمگیری نه تنها در کسب و کار، بلکه در زندگی نیز اهمیت دارد و یک تصمیم غلط میتواند زندگی را نابود کند.
بخش دوم خلاصه کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست
گاهی از خودم میپرسم که آیا همه ما تنها به این دلیل زندگی میکنیم که فرصت مناسبی پیش بیاید و یک تصمیم درست بگیریم که منجر به موفقیت شود. سختترین فروشی که انجام دادم، زمانی بود که برای اولین بار به شیکاگو آمدم و به شرکت سیرز مراجعه کردم. در آن زمان، هیچکس برند ما را نمیشناخت. پس از چندین بار مراجعه، بالاخره با جیم وایس، خریدار ارشد پیراهنهای مردانه ملاقات کردم و فروشگاه سیرز یک سفارش آزمایشی داد. این همکاری به ما کمک کرد تا به عنوان یک شرکت کوچک رشد کنیم و ارتباط ما مانند اعضای یک خانواده شد.
مدیران اجرایی آمریکایی از صرف زمان زیاد در جلسات گلهمندند، چرا که این جلسات تنها موجب آشفتگی میشود. برای جذب اطلاعات درست، باید ویژگیهای هر موقعیت را لمس کنید و تصمیمهای صحیح بگیرید. من از مدیران میخواهم که مسئولیت تصمیمگیری را بپذیرند و اگر تصمیمشان درست باشد، از آنها حمایت میکنم.
آرامش و نظم زمانی به وجود میآید که هر چیزی در جای خودش باشد. مانند برنج که باید در بشقاب باشد تا قابل خوردن شود. اگر هر چیزی در جای خود نباشد، سردرگمی و مشکلات به وجود میآید. ما باید وظایف خود را انجام دهیم و تعادل و توسعه اجتماعی را حفظ کنیم. سیاست پرسنلی ما بر اساس انتصاب افراد مناسب در محلهای مناسب است.
مدیران را از داخل شرکت ارتقا میدهم، زیرا آنها با فرهنگ و نیازهای شرکت آشنا هستند. برای توسعه کسب و کار، به مدیرانی نیاز داریم که با جسارت پیش بروند و در زمان رکود، به مدیرانی که شرکت را یکپارچه کنند، نیاز داریم. شناخت شخصیت مدیران برای قضاوت در مورد آنها ضروری است و انتخاب بهترین دستیار نیز اهمیت زیادی دارد.
هر سال یک بار، مرد جوانی که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده را به عنوان دستیار شخصی انتخاب میکنم. وظایف او شامل حمل وسایل سفر، یادداشتبرداری از جلسات و پیگیری کارهاست. هدف اصلی این شغل، آموزش جوانان است. پس از چند سال کار سخت، دو گزینه به دستیار پیشنهاد میکنم: ادامه تحصیل در خارج از کشور یا ورود مستقیم به شغل مدیریت. این افراد به خاطر تلاش بیشتر، زودتر ارتقا میگیرند.
تحریک خلاقیت و نوآوری در محیط کار
گاهی متوجه میشوم که برخی مدیران سخت کار نمیکنند. از آنها میخواهم که هر شش ماه یک گزارش کامل ارائه دهند. نوشتن این گزارشها آنها را درگیر و مشغول میکند و به من این امکان را میدهد که سوالاتی بپرسم. این روش به تحریک مدیران تنبل کمک میکند.
نوآوری در زندگی ضروری است و نباید آن را سخت تصور کرد. بسیاری از نوآوریهای ارزشمند بر اساس نظرات سادهای شکل میگیرند. برای ایجاد خلاقیت، باید سوالاتی درباره وضعیت فعلی بپرسید و به دنبال بهبود باشید. اگر به اطراف خود نگاه کنید، افرادی را میبینید که فراتر از وظایف خود عمل میکنند و این ذهنیت مالکیت است که آنها را به این کار وادار میکند.
باید از رفع مسئولیت و بهانهتراشی پرهیز کرد، زیرا این کار به بیتفاوتی و تماشاچی بودن منجر میشود. تجربه من از دوران دانشگاه و غیبت از کلاسها به من آموخت که باید همیشه کوشا و ساعی باشیم. از آن زمان، هرگز نشانههای تنبلی را در میان کارکنان تحمل نکردم و همیشه سعی میکنم کارها را به بهترین شکل انجام دهم.
در اواخر دهه ۱۹۷۰، تصمیم گرفتیم به جای خاورمیانه، به آفریقا برویم، زیرا رقابت در آنجا کمتر بود و بازارهای جدید سودآورتر به نظر میرسیدند.
بخش سوم خلاصه کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست
ما پس از بررسی وضعیت در آفریقا، سه بازار سودآور را انتخاب کردیم: سودان با بیشترین زمین، نیجریه با بیشترین جمعیت و لیبی به عنوان ثروتمندترین کشور. برخی کار در این کشورها را ریسک میدانند، اما راز موفقیت در مدیریت این ریسکهاست. من نیمی از سال را در سفر هستم تا تغییرات را از نزدیک ببینم و ریسکها را به حداقل برسانم.
ما نه تنها تجارت کردیم، بلکه به دولت کره نیز کمک کردیم و روابط دیپلماتیک خود را با کره جنوبی تقویت کردیم. هیچکس نمیتواند به تنهایی موفق شود و همه ما به هم وابستهایم. کمک به دیگران همیشه پاداش دارد، حتی اگر این پاداش مستقیماً به نیکوکار نرسد. روابط خوب با افراد برجسته، ارزشمندتر از پول است و اعتماد دو طرفه یکی از عوامل کلیدی در این روابط است.
ناملایمات میتوانند فرصتهایی را به وجود آورند. زندگی آسان نیست و باید از چالشها درس بگیریم. زمان مناسب برای اقدام، زمانی است که دیگران هنوز شروع نکردهاند. موفقیت به کسی میرسد که از مشکلات فرصت بسازد و هرگز از شکست نترسد. اگر میخواهید بهترین باشید، باید نهایت تلاش خود را بکنید، حتی اگر به اوج نرسید.
تبدیل قابلیتها به مهارت
اگر فکر کنید که نمیتوانید کاری را انجام دهید، مطمئن باشید هرگز موفق نخواهید شد. آنچه انجام میدهید مهم است، اما چگونگی انجام آن اهمیت بیشتری دارد. در هر کاری باید نگرش بهترین شدن را داشته باشید. افرادی که در رشته خود نفر اول شدهاند، به خاطر هدف والای خود و تلاش بیوقفهشان به این موفقیت رسیدهاند. معجزهای در کار نیست؛ ما فقط سختتر از دیگران کار کردهایم و سعی کردهایم بهترین باشیم.
هرگز از دستاوردهای فعلی راضی نباشید و همیشه برای کسب مقامات بالاتر تلاش کنید. وقت، با ارزشترین دارایی ماست. در دوو به شعاری رسیدیم که میگوید: «ما در زمان صرفهجویی میکنیم، اما در عرق جبین و تلاش صرفهجویی نمیکنیم.» موفقیت و شکست به این بستگی دارد که چگونه وقت خود را سپری میکنید. سنکا میگوید که زندگی به اندازه کافی طولانی است اگر از وقت خود به طور مؤثر استفاده کنید.
جادوگری که روزی هدفی را برای خود تعیین کرد و هر روز تمرین کرد، در نهایت به مهارتهای بالایی دست یافت. هر کس قابلیتهای بیپایانی دارد و تفاوت جادوگران و مردم عادی در این است که جادوگران قابلیتهای خود را به کار میبرند و سختتر کار میکنند. من در دانشگاه اقتصاد خواندم، اما شغل اولیهام در زمینه منسوجات بود. پس از ۱۰ سال تلاش، به جادوگری در این حوزه تبدیل شدم و به تدریج در زمینههای مختلف خبره شدم. در عصر تخصص زندگی میکنیم و نیاز به متخصصان در حیطههای مختلف روز به روز بیشتر میشود.
بخش چهارم خلاصه کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست
سعی کنید در زمینه کار خود بهترین باشید و خود را کاملاً وقف آن کنید. حماقت است که تلاشهایتان را رها کنید فقط به خاطر یک فکر تازه. اعتماد به نفس کلید موفقیت است و من برای تقویت آن تمرینی ابداع کردم: صبحها اعداد پلاک ماشینها را جمع میکردم و اگر حاصل جمع با عدد ۹ همراه بود، احساس خوششانسی و اطمینان بیشتری به کارم داشتم.
برخی فکر میکنند که من راز سلامتی دارم، اما در واقع، کار سخت و فعالیت روزانهام به من انرژی میدهد. کسی که از کارش لذت میبرد، نیازی به ورزش ندارد. لذت را به کارتان اضافه کنید تا احساس شادابی کنید. همچنین، غذا بهترین دارو برای پیشگیری است و روان انسان از جسمش مهمتر است.
هدف کارآفرینی نباید چاق و چله شدن باشد. ما باید مادیگرایی را رد کنیم و به تقویت روان خود بپردازیم. تجربه بهترین معلم است و باید سخت کار کنید، سخت درس بخوانید و هر چیزی را تجربه کنید. سفر کنید، زیرا دنیاهای جدیدی را به روی شما میگشاید و با انواع آدمها دوست شوید تا بینشتان گسترش یابد.
کلید موفقیت در زندگی و کار
دوستان گوناگون از طبقات مختلف داشتن، ثروت بزرگیست. هر کاری را با عزم و اراده انجام دهید و اگر اراده واقعی داشته باشید، میتوانید خلاق باشید. همیشه یک کتاب جیبی به همراه داشته باشید، زیرا کتابها تجربههای غیرمستقیم شما هستند.
در آغاز یک شغل تجاری، باید به سختی کار کنید و هیچ چیزی بدون تلاش به دست نمیآید. نوآوریهای کوچک اهمیت دارند و حتی اگر شغل اولیه شما ساده باشد، میتوانید راههای بهتری برای انجام آن پیدا کنید. از نگرانی برای سود شخصی اجتناب کنید و به دیگران کمک کنید؛ این کار به شما بازخواهد گشت.
اگر به خود اطمینان داشته باشید، هر کاری شدنی است. زندگی درهای خود را به روی کسانی میگشاید که به خود اطمینان دارند و با انرژی به مبارزه میطلبند. تصور کنید که چه کاری میخواهید انجام دهید و از عقل خود استفاده کنید.
ما در دوران رقابت فشرده زندگی میکنیم و باید عادلانه بازی کنیم. شرکتها به طور بیامان با یکدیگر رقابت میکنند تا کیفیت بهتری ارائه دهند. هدف وسیله را توجیه نمیکند و در رقابت صحیح، هیچ وسیله ناجوانمردانهای قابل قبول نیست.
نصیحتی به جوانان: بعد از خوردن غذا در رستوران، بسیاری از خارجیها از گارسون تقاضای کیسهای برای باقیمانده غذا میکنند، اما ما کرهایها این کار را نمیکنیم، زیرا به ظاهر اهمیت میدهیم.
آیندهنگری
خودمان را به گونهای دیگر نشان دادن و تظاهر کردن، تنها توجه دیگران را جلب میکند و این را پوز عالی جیب خالی مینامیم. جوانی دورانی است که باید خود را وقف گسترش زیبایی درون کنیم. آراستگی واقعی از باطن نشأت میگیرد و ارزشمند است. حرف زدن مهم است، اما عمل است که واقعاً تأثیرگذار است. اگر میخواهید کسی به شما ایمان بیاورد، باید صادقانه عمل کنید.
دنیا مال شماست و باید آیندهنگر باشید. چسبیدن به گذشته شما را از دیدن آینده محروم میکند. قورباغهای که در قعر چاه زندگی میکند، هیچ درکی از جهان اطراف ندارد. هدف من از ابتدا جهان بود و با گشودن بازارهای جدید، دوو را توسعه دادم. اولویت استخدام را به کسانی دادم که میخواستند دنیای تازهای خلق کنند.
سفرهای من به آفریقا به من یاد داد که مراقبت مداوم از موقعیت، خطر را به حداقل میرساند. روزهایی که جوانتر بودم، با کیسههای بزرگ کالا در هوای گرم آفریقا کار میکردم و افتخار میکردم که اولین صاحب کسب و کار کرهای در آن بازار بودم.
بسیاری از مردم از من درباره تأثیر کار زیاد بر زندگی خانوادگی سؤال میکنند. من معتقدم که کار کردن زیاد به خانواده آسیب نمیزند، بلکه برعکس، شکوفایی به بار میآورد. حتی اگر مشغول باشید، میتوانید زمانی را با خانوادهتان بگذرانید.
بخش پایانی خلاصه کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست
ما برای کار ساخته شدهایم و این موضوع برای ما دردآور است. در کره و دیگر کشورها، زندگی خانوادگی و اخلاقیات اهمیت زیادی دارد. اگر یک شوهر آمریکایی همسرش را طلاق دهد و با زن جوانی آشنا شود، در کره هیچ مدیری چنین کاری را نمیتواند انجام دهد و به او احترام نمیگذارند. عشق من و همسرم با وجود اختلافات همچنان رو به رشد است و صبر میتواند ما را به هم نزدیکتر کند.
در سالهای اولیه تأسیس دوو، جوایز زیادی دریافت کردم که سمبل قدردانی اجتماعی بودند. این جوایز نوعی تشویق به حساب میآیند، اما محدودیتهایی نیز به همراه دارند. غرور ناشی از جایزه، انگیزهای برای سختتر کار کردن ایجاد میکند. آبرو مهمترین چیزی است که نباید از دست برود. هر عنوانی شخصیت خاصی را به همراه دارد و باید با آن رفتار کنید.
ما محدودیتهایی برای خود ایجاد کردهایم که بر اساس نام و آبروی کیم وو چونگ و دوو است. اعتقاد دارم که هر کسی قابلیتهای بیپایانی دارد، اما این قابلیتها تنها در شرایط استثنایی تحریک میشوند. شرکت ما در زمانی تأسیس شد که کره فقیر بود و ما ساعات طولانی کار میکردیم. این توافق باعث نوآوری و افکار تازه شد و هیچکس شکایت نمیکرد.
مدیران باید بدانند چگونه افراد را جابهجا کنند تا کار خوبی ارائه دهند. کارخانه کشتیسازی ما مشکلات زیادی داشت، اما با توافق و همکاری، قدرت زیادی آزاد میشد. اگر میخواهید در اوج بمانید، باید سختتر کار کنید. در جامعه مصرفی، مشکلساز هستیم و در سالهای اخیر، رفاه جدید باعث شده مردم دیوانهوار پول خرج کنند و هیچکس پسانداز نکند، که این به معنای دردسر است.
مسئولیت اجتماعی
باید هزینههای خود را کاهش دهیم، زیرا حافظه مردم ضعیف است و هنوز مدت زیادی نگذشته که زنجیرهای فقر کشور را پاره کردهایم. مصرف زیاد خطرناک است و به عادتی ناپسند تبدیل میشود. ملتی که بیش از استطاعت خود خرج میکند، ملتی پر از دردسر است. ثروتمندان باید از زندگی اشرافی خود دست بکشند و مسئولیت بیشتری نسبت به جامعه احساس کنند. هرچه بیشتر دارید، باید قناعت بیشتری کنید و مسئولیت هدایت گرایشهای اجتماعی را بر عهده بگیرید.
به جوانان جهان میگویم که نیروی بالقوه خود را شکوفا کنند. جوانی تنها مرحلهای از زندگی نیست، بلکه کیفیت و جهت بقیه زندگی شما را تعیین میکند. آرزوهای بزرگ داشته باشید، زیرا تاریخ متعلق به کسانی است که آرزوهای بزرگ دارند. خلاق فکر کنید و به چالشها پاسخ دهید، زیرا تاریخ با شجاعت و چالشطلبی پیشرفت میکند. فداکاری برای رفاه نسل بعدی ضروری است و باید از خود گذشته باشید.
با خودتان روراست باشید و به دنبال بهترین راه برای روراستی با خود بروید. همچنین، فروتن باشید؛ رشد و توسعه از یادگیری سرچشمه میگیرد. وقتی فکر میکنید که همه چیز را میدانید، رشد متوقف خواهد شد. چشم و گوش خود را به مناظر و صداهای دور و بر خود باز کنید و با فروتنی سخت کار کنید.