خلاصه کتاب بیشعوری
فهرست

خلاصه کتاب بیشعوری

کتاب بیشعوری (Asshole No More) نوشته خاویر کرمنت، با نگاهی انتقادی به نوعی از رفتارهای انسانی که به‌طور روزمره با آن‌ها روبرو هستیم، به تحلیل عمیق این مفهوم می‌پردازد. در خلاصه کتاب بیشعوری، به بررسی نکات کلیدی این کتاب و پیام‌های اساسی آن خواهیم پرداخت.با خواندن این کتاب متوجه می‌شویم که باهوش بودن و تحصیل کردن ربطی به بیشعور بودن ندارد. مانند هیتلر که جزء نوابغ بود، ولی چه بلایی سر مردم آورد. بیشعوری در واقع مشکل ذهنی نیست و به این دلیل با هیچ دارو و دعوایی قابل درمان نیست. به عنوان نمونه، فردی بیشعور اگر پدر باشد، می‌تواند فرزندش را وادار به انجام هر کاری بکند، مثل زیاد درس خواندن در حالی که خودش اصلاً این کار را نمی‌کرد.

بیشعور کیست؟

تقریباً همه موافقند که بیشعور کسی است که رفتار وقیح و نفرت‌انگیز دارد و هم به صورت کاملاً ارادی و از آزاری که به دیگران می‌رسانند، قلباً خوشحال است. بیشعوری در واقع یک نوع اعتیاد به قدرت، تحقیر و سرکوب کردن دیگران است. وظیفه‌شناسی حد و حصر و شهوت و تسلط بر دیگران از دیگر ویژگی‌های آن‌هاست. این بیماری تعادل درونی خود فرد را به هم می‌زند و او را به بیچارگی و بدبختی می‌اندازد، البته تا زمانی که آدم شود و اعتراف کند که من بیشعورم.

مثالی از افراد بیشعور در خلاصه کتاب بیشعوری

در اینجا چند مثال از چند آدم بیشعور می‌آورم. آقای فرد کسی است که همیشه درگیر بازی برد و باخت است و دوست دارد در هر کاری که انجام می‌شود برنده شود، حتی به قیمت تخریب کردن دیگران. به قول خودش، آدم باید خودخواه باشد تا برنده شود، اما در اصل فرد نه یک برنده است بلکه یک بیشعور. این بیماری باعث می‌شود آدم با دیگران بدی داشته باشد. مبارزه با بیشعور فقط از خود آدم برمی‌آید. دیگران یا از این قضیه سر در نمی‌آورند یا خودشان هم بیشعورند، پس نمی‌شود ازشان توقعی داشت.

مثال دیگر از یک فرد بیشعور مانند الکسیس است که خانمی قد بلند و جذاب بود و همیشه توقع داشت دیگران زیبایی‌های او را تحسین کنند. یا هربرت بچه نوس که نمی‌توانست ببیند بقیه سرخوش و خوشحال شوند و همیشه دوست داشت حال بقیه را بگیرد. والتر که برای روابط نامشروع توجیه این را آورده بود که برای اجرای فرمان مسیح به همسرش عشق بورزد. اطرافیان والتر کارها و روابط نامشروع او را به شیطان نسبت می‌دادند، اما واقعاً این وضعیت به خاطر شیطان بود یا بیشعوری او؟ او یک بیشعور مذهبی بود.

هر آدمی، پولدار یا بی‌پول، پیر یا جوان، زن یا مرد، می‌تواند به بیشعوری مبتلا شود. اینکه باهوش باشید یا نباشید، هیچ‌کدام باعث نمی‌شود به این بیماری دچار نشوید. بیشعوری مرضی است که می‌تواند هر کسی را در هر زمانی به دون هشدار قبلی آلوده کند. این مثال‌ها را برای این آوردم که بگویم بیشعورها چقدر متنوع هستند.

فرمول دقیقی برای بیشعوری وجود ندارد، اما یک سری از خصوصیات مشترک بیشعورها شامل خودپسندی، مبتذل بودن، تکبر حتی در خیرخواهی، تنفرانگیزی در حد بسیار، میل به کسب قدرت حتی با خار کردن دیگران، و سوءاستفاده از آدم‌های ساده است. تلاش برای کسب نکردن ویژگی انسانی نیز از دیگر خصوصیات آن‌هاست. خرید کتاب بیشعوری

افرادی که در معرض خطر بیشعوری هستند

افراد زیر در خطر ابتلای شدید به بیشعوری هستند: ۱. مأموران اداره مالیات ۲. افسران راهنمای رانندگی ۳. کارمندان ادارات دولتی ۴. تمام کسانی که می‌خواهند وال‌ها را نجات دهند ۵. آدم‌هایی که خودشان را در صف جا می‌زنند ۶. آن‌هایی که صدای پخش ماشینشان را تا آخر بلند می‌کنند ۷. هر کسی که این کتاب را جدی نگیرد.

مثل بسیاری از بیماری‌ها، بیشعوری ممکن است رسوخ کند. بیشتر بیشعوری‌ها از روی رفتار تهاجمی و اخلاق رئیس‌مابانه‌شان تابلو می‌شوند. برخی مهم‌ترین رفتارهایی که بیشعورها انجام می‌دهند، مثل این است که برای دیگران مشکل به وجود می‌آورند. نیازی به ریشه‌یابی مشکلاتشان ندارند، چون همیشه یکی را پیدا می‌کنند که تقصیرها را گردن او بیندازند.

آیا بیشعوری بیماری است؟

از شما سؤال می‌پرسم: آیا واقعاً بیشعوری یک مرض است؟ پاسخ من به این پرسش یک بله قاطع و بلند است. بیشعوری مرض وقاحت و سوءاستفاده از آدم‌هاست. یک بیشعور نمی‌تواند به بقیه گیر ندهد، چون اگر دست از گیر دادن بردارد یا دیگران را تحقیر نکند، خیال راحت نمی‌تواند بمیرد.

برای مدت‌ها، بیشعوری یک بیماری بود که نباید اسمش را می‌بردیم، اما حالا وقتش است که واقعیت این بیماری پذیرفته و درمانش شروع شود. اگر دلمان برای خودمان نمی‌سوزد، باید برای آیندگان هم که شده این کار را بکنیم. دنیا در خطر بیشعوری است.

عوامل بسیاری وجود دارد که در مجموع ماهیت بیشعوری را تشکیل می‌دهند. بهتر است این عوامل مشخص شود تا بیشعورها را بشناسیم. ممکن است موقع خواندن این فهرست کشف کنید که خودتان هم بیشعورید. اشکالی ندارد. این به این معنا نیست که آدم بی‌ارزش و ناتوانی هستید، بلکه صرفاً به این معناست که بیشعوری درک این مسئله شانس بهبودی را بالا می‌برد.

یک دلیل ساده گرایش آدم‌ها به بیشعوری این است که با بیشعوری زودتر می‌شود به هدف منظورشان رسید. پاره‌ای از ویژگی‌های بیشعورها را بررسی کنیم: ۱. مراقبت‌خواهی: بیشعورها اعتقاد دارند که تمام آدم‌های کره خاکی وظیفه دارند خواسته‌های آن‌ها را برآورده کنند. ۲. اعتماد به نفس: میزان اعتماد به نفس بیشعورها غیرقابل تصور است. بیشعورها معتقدند که محبتی از سوی خدا بر جهانیان هستند. ۳. ولخرجی: پول دیگران را ولخرجی می‌کنند و به خودشان تلقین می‌کنند که هرگز اشتباه نمی‌کنند. ۴. سوءاستفاده: بیشعورها به هر قیمتی که شده می‌خواهند از دیگران سوءاستفاده کنند. هیچ‌کس نمی‌تواند از یک بیشعور سوءاستفاده کند مگر اینکه یک بیشعور بزرگ‌تر باشد.

۵. تهاجم: بیشعورها نسبت به همه چیز گارد دارند و آماده حمله‌اند. در جنگ، در صلح و حتی در گفتن “دوست دارم” حالت تهاجمی دارند. مواردی که بیشعورها در حالت تهاجمی قرار می‌گیرند، مثلاً صبح که از خواب بیدار می‌شوند، وقتی که اقتدارشان زیر سؤال می‌رود، و وقتی که بخواهند قسط عقب افتادشان را بپردازند.

پدیده بیشعوری: تملق و چاپلوسی به عنوان راه‌حل

بیشعورها بدون استثنا نسبت به بیشعوری‌شان عرق خاصی دارند. توانایی‌شان در این است که نشان دهند که صاحب قدرت و برترند و دشمنانشان چه کار می‌کنند. دوستانشان و اینکه چه کار می‌کنند، حساب و کتاب دقیق آدم‌هایی که به آن‌ها بدهکارند، اطمینان از اینکه یک آدم معمولی نیستند.

از نظر یک آدم بیشعور، زندگی یعنی پررویی. بیشعورها هرگز توی صف نمی‌ایستند و توی صف می‌زنند. همیشه با گوشه و کنایه حرف می‌زنند. حرف زدنشان با داد و هوار است و خواسته‌هایشان همیشه دستوری است. لطفاً و خواهش می‌کنم در ادبیاتشان هیچ جایی ندارد.

بیشعورها همیشه نگران از دست دادن تسلطشان هستند، چه بر زندگی خودشان و چه بر زندگی کسانی که تحت تسلطشان هستند. برای تداوم سلطه‌جویی و تسلط، دوروبرشان پر از آدم‌های چاپلوسی هستند که جز تملق چیزی بلد نیستند. تملق و چاپلوسی را راهی مناسب می‌دانند برای دستیابی و رسیدن به مقامات بالاتر.

به احتمال زیاد، سخت‌ترین لحظه عمر یک آدم بیشعور زمانی است که بخواهد با بقیه شاد باشد یا بقیه را شاد کند. بیشعورها می‌توانند بخندند، طعنه بزنند و همدیگر را به سخره بگیرند. نه، تکذیب و انکار. انکار و تکذیب را یک جور هنر خردمندانه می‌دانند. بیشعورها فکر می‌کنند هیچ ایرادی ندارند و هیچ مشکلی تقصیر آن‌ها نیست. فکر می‌کنند اخلاق کلمه‌ای است که کاملاً چرت و بی‌معناست.

بیشعورها عاشق این هستند که دیگران را به اسارت خود دربیاورند. از دیگران انتظار دارند که اسباب خوشی‌شان را فراهم کنند. هر کسی به اندازه کافی اسکل باشد، تحت اسارت خود درمی‌آورند. همیشه سعی می‌کنند در تجاوز به حقوق دیگران پیش‌قدم باشند.

عشق سیاره عشق آدم‌های بیشعور انقدر کوچک است که جز خودشان جایی برای نفر دیگر نیست. بیشعورها عاشق این چیزها هستند: خودشان، مقامشان، ثروت و علمشان. بیشعورها عشق شدیدی به داشتن این چیزها دارند. هر چیزی که صاحبش نیستند، قدرت، شهرت. فداکاری کلمه‌ای است که در قاموس بیشعوری معنایی ندارد. از خودگذشتگی و فداکاری برای بیشعورها ذاتاً اهل رها کردن نیستند و اصولاً نمی‌توانند چیزی را از دست بدهند.

ارتباط بیشعورها چگونه است؟

در خلاصه کتاب بیشعوری میخوانیم که ارتباط بیشعور ها به چه صورت است. آنها عاشق حرافی هستند و اینکه بخواهند راجع به چیزی که حتی سررشته‌ای هم ندارند، اظهار نظر کنند. بیشعورها زمانی که بخواهند خواهان ارتباط با دیگران باشند، عیب‌جویی می‌کنند. حرف اصلیشان آن چیزی نیست که می‌گویند و خودشان هم معنای حرفشان را نمی‌فهمند. بنا به دروغ عادت کرده‌اند.

گوش دادن: بیشعور شنونده‌های خبره‌ای هستند که آن‌ها را وا می‌دارد تا نقطه ضعف دوستان، همکاران و دشمنانشان را کشف کنند تا از این اطلاعات در زمان مناسب استفاده ابزاری کنند.

بردباری و مدارا: بیشعورها با هر چیزی کنار می‌آیند به شرط اینکه در چارچوب‌هایی که خودشان معین کرده‌اند قرار داشته باشند.

خشم: بیشعورها همیشه اعصابشان داغان است. آدم‌های بیشعور معتقدند عصبانیت بهترین وسیله برای مواجهه با جهان بی‌رحمی است که در آن زندگی می‌کنند. در واقع، بیشعورها در مواقع زیر بسیار عصبی می‌شوند: اگر هوا ابری باشد، اگر هوا آفتابی باشد، اگر دوستی بخواهد طلبش را پس بگیرد، و اگر کسی بخواهد آن‌ها را برای کاری که کردند سرزنش کند.

رابطه جنسی: بیشتر بیشعورها خودارضایی را به ارضای نیاز همسرشان ترجیح می‌دهند، چه زن و چه مرد. گله کردن و غر زدن بیشترین حجم زر زدن و وراجی یا همان غر زدن در دنیا متعلق به بیشعورها است. بیشعورها درباره این چیزها غر می‌زنند: درباره هوا، اقتصاد و درباره طول مدتی که از بیکاری‌شان می‌گذرد، وقتی که دیگران به دست می‌آورند.

شراکت بیشعورها: مدام در حال شراکت دیگران با خودشان هستند. مثلاً همیشه دیگران را در اینجور چیزها شریک می‌دانند: بدبختی‌شان، تقصیرهایشان، نظراتشان و چرت و پرت‌هایشان. در یک سری چیزها هم از این هست که دوست ندارند با دیگران شریک شوند: پول، قدرت، دوستی و ایده‌های بکر.

تناقض و معما: بیشعورها دمدمی‌مزاجند و دارای کلی تناقض هستند. بیشعورها درست موقعی که دارید صورت‌حسابشان را پرداخت می‌کنید، از استقلال اقتصادی‌شان حرف می‌زنند. مدعیان که عاشق خدا و دشمن شیطانند، در حالی که از رفتارشان انکار اولی و ارادت به دومی بیداد می‌کنند.

میزان بیشعوری: بیشعوری چیزی شبیه بات است. از نظر میزان بیشعوری به سه دسته تقسیمش می‌کنیم: بیشعور تمام‌عیار، معادل گردباد و طوفان در بین بادها. این نوع بیشعورها مخرب‌ترین نوع بیشعوری هستند، همان‌هایی که معمولاً عکس‌هایشان از تلویزیون به عنوان لات و لوت پخش می‌شود. یک درجه خفیف‌تر از بیشعورهای تمام‌عیار، بیشعوری‌های گاه‌به‌گاهند. آن‌ها مثل نسیم روزهای گرم و شرجی خوبند، خوبند، خوبند، بعد یکهو آنقدر شدید می‌شوند که نمی‌دانی چکار کنی.

رشته بیشعورها: بیشعورهای آب زیر کار هستند. این به این منظور نیست که بی‌خطرند، بلکه این است که بیشعوری‌شان به چشم نمی‌آید. این بیشعورها مثل باد بهاری هستند. همین‌طور که آدم ازش لذت می‌برد، یک دفعه متوجه می‌شود که سرما خورده. وقتی که آدم‌های معمولی کلمه بیشعور را می‌شنوند، فقط به بیشعور تمام‌عیار به ذهنشان می‌آید. همین مسئله باعث می‌شود نتوانند بیشعورها گاه‌گاهی و آب زیر کاه را تشخیص بدهند و بشناسند. علاوه بر این، ممکن است برخی از این اشخاص به خاطر نادیده گرفتن شدت بیشعوری نفهمند که خودشان هم بیشعورند.

حالا می‌توانید حدس بزنید که اگر بیشعور هستید، نوع بیشعوری شما کدام است.

انواع بیشعوری

در خلاصه کتاب بیشعوری به انواع بیشعوری میپردازیم:

بیشعوری معتدل: بیشعورهای معتدل همان بیشعورهای معمولی هستند که در پیاده‌رو، خیابان‌ها، مهمان‌های خانه و حتی رخت‌خواب ما می‌شوند. به راحتی پیدایشان کرد. در برخی موارد تشخیص بیشعورهای معتدل از افراد عادی سخت است. اولین دلیلش این است که آن‌ها بلدند چطور ادای آدم‌های معمولی را دربیاورند که ما هم باورشان کنیم. گاهی هم به دلیل مسائل عاطفی نمی‌خواهیم بپذیریم که بیشعورهای معتدل همان نزدیک‌ترین دوستان، فامیل یا حتی همسرمان هستند. و چون معمولاً دوست داریم فکر کنیم که بیشتر مردم طبیعی و باشعورند، در واقع به رغم وجود تمام خصوصیات عمومی بیشعور در رفتار و کردار، بیشعوری‌های معتدل این نوع بیشعوری با قدرت به حیات خود ادامه می‌دهد که قربانیان بیشعوری‌های معتدل با میل و رغبت شرایط را تحمل می‌کنند.

بیشعوری سه‌تکه: اشاره به بیشعور است که در یکی از این سه مورد یا هر سه مورد صنعت بازرگانی و تجارت حضور دارد. در واقع تاریخ تجارت پر است از بیشعورها. در متن باستانی با نام نکات مدیریتی چنگیزخان مغل، ار مرحله رسیدن به مقامی که ایلخان بیشعورها نامیده شده وجود دارد: تمام رقیبان را بردار، قدرت را از آن خود کن، نیت واقعی خود را با دروغ و نیرنگ از دیگران پنهان کن، طوری عمل کن که کسی جز خودت سر از کارت درنیارد. بیشعورهای سه‌تکه در رشته خودشان استادند. بیشعور در ورزش‌های تیمی هم خوب بازی می‌کنند و همیشه بازی ثابت هستند. برای تاجرها و کاسب‌های معمولی و سالم، رقابت یک محرک مفید است، اما در نظر بیشعورهای سه‌تکه، رقابت یعنی جنگ و بکش بکش. در هر کاری که مشغولند، همه چیز را برای خودشان می‌خوانند و برای این هدف بی‌رحمانه کار می‌کنند. آن‌ها به برنده شدن قانع نمی‌شوند، بلکه تلاش می‌کنند که رقیبان را به خاک سیاه بکشانند.

بیشعور آزاد: بیشعورهای آزاد می‌توان به افرادی گفت که به دلیل یا با داشتن دلیل و جو موجود در اعتراضات شرکت کنند. مثلاً اعتراض علیه باران‌های اسیدی که شاید اصلاً متوجه نشوند باران اسیدی چیست. این بیشعور شاید خطرناک‌ترین نوع بیشعور برای جوامع متمدن باشد، آن هم فقط به دلیل واگیردار بودن. این نوع بیشعوری بیشتر بیشعورها به تنهایی کار می‌کنند، اما بیشعور آزاد به این قصد در تجمعات حضور دارد که افراد دیگر را به خودش جذب کند.

بیشعور متحجر: مثل هر چیز خوب دیگری، دین هم اگر دست آدم‌ها سوءاستفاده‌چی بیفتد به کج‌راه‌ها می‌رود. بیشعورهای متحجر به نام دین و مذهب فجایع زیادی را به وجود می‌آورند. برای شناخت بیشعور متحجر، پس به من گوش کنید. بیشعور متحجر حرفه‌ای آدمی است که با ریا و تظاهر، استفاده ابزاری از دین و مذهب کار و کاسبی را انداخته است. بیشعور متحجر متأسف آدم خشک مقدس و آتشی‌مزاج است که به اندازه کافی سکس نداشته و می‌خواهد برای جبران عقده جنسی‌اش اعتقاداتش را به دیگران تحمیل کند. بیشعورهای متحجر مغرور و متکبر هستند، اما در عین حال درباره فوائد و لزوم فروتنی سخن می‌کنند. از نظر آن‌ها، راه و روشی که آن‌ها انتخاب می‌کنند، تنها روش درست زندگی کردن است. همچنین اهل ترحم و بردباری نیستند، هرچند مدعی‌اند که محبت و مهربانی جز آموزه‌های اصلی آیین‌های آن‌هاست.

بیشعورهای دوران جدید: این نوع بیشعورها برعکس بیشعورهای متحجر، همه چیز این دنیا را خوب می‌بینند و اعتقاد دارند همه چیز در نهایت کمال است. در نگاه نخست به نظر می‌رسد که این افراد بیشعور نیستند و فقط ابله‌هایی هستند که یک مشت چرت و پرت از مهمل‌گویی می‌شنوند و باور می‌کنند. بیشعورهای دوران جدید طرفدار آرامش و سادگی‌اند. اگر یک نفر اضطراب داشته باشد، این نوع بیشعورها او را آرام می‌کنند و به او توصیه می‌کنند که زندگی را سخت نگیرد. مثلاً گیاه‌خوارها می‌خواهند هر جور شده مردم را متقاعد کنند که ادامه زندگی با خوردن گیاه‌ها و ویتامین‌ها امکان‌پذیر است. برخی معتقدند که تصور خلاق، راه حل تمام مشکلات است. درست است، اما کافی نیست.

بیشعورهای بدبخت: احتمالاً بیشعورهای بدبخت نسبت به سایر بیشعورها از کمبودهای عاطفی بیشتری رنج می‌برند. این افراد همیشه در حال این هستند که دیگران بهشان ترحم کنند و به آن‌ها توجه کنند. مظلوم‌نمایی می‌کنند. بیشعور بدبخت مدام در حال نالیدن و ایرادگیری هستند. آن‌ها از ما انتظار دارند که هیچ‌گاه از گل‌گذاری‌های همیشگی‌شان نرنجیم و به روی خود نیاریم. بیشعور بدبخت آنچنان ادای مظلوم‌نمایی را در نقشش خوب بازی می‌کند که هیچ کدام از بازیگران برنده جوایز اسکار هم به پای او نمی‌رسند.

بیشعور شاکی: بیشعورها زیاد در قید و بند عدالت نیستند. اگر بودند، هیچ‌وقت نباید سر کلشان توی دادگاه پیدا می‌شد. کلاً بیشعورها تمایل به عیب‌گیری و آبروریزی هر کسی دارند. بیشعورهای شاکی هرگز اقناع نمی‌شوند. به نظر بیشعور شاکی، هرگز نه آسمان به اندازه کافی آب دارد، نه آب مرطوب و برای چیزهایی که به نظرشان مشکل‌دار هستند، همیشه یک چیزی در آستین دارد.

نشانه‌های بیشعوری در جامعه: انجمن حمایت از آزادی حمل اسلحه، استفاده از حروف، اقتصاد کلمات، مدیر یک دقیقه‌ای، دیپلمه‌هایی که نتوانند مدرک دیپلمشان را از رو بخوانند، اینکه یک نفر آدم با یک جفت پا ۵۰۰ جفت کفش داشته باشد. اگر لالایی بلدی، اول برای خودت بخوان.

بیشعوری جذب و استخدام: بیشعورها در هر کشوری بخشی از فعالیت‌های دولت مرکزی است. دلیلش هم خیلی ساده است، دولت قدرتمند عمل زیادی در شکل‌دهی روش زندگی ما دارد و بیشعورها هم بدشان نمی‌آید از قدرت، مخصوصاً قدرتی که با آن بتوانند به دیگران بگویند بخوان و بنویس تا از این طریق آدم‌ها بتوانند استخدام دولت بکنند. چرا اینقدر نهادهای دولتی به جای مستعد و رفیع کردن مشکلات اجتماعی، آن‌ها را بدتر و خراب‌تر می‌کنند؟ چون دولت در دابی از عدم شایسته‌سالاری فاجعه‌بار، وقت‌کشی و تشریفات برخوردار است. تنها راه نجات پاک کردن بیشعورها از جامعه است، اول به صورت فردی و بعد به صورت گروهی. درست است که تا پیش از این هرگز نابودی بیشعوری دولتی امکان‌پذیر نشد، اما تا پیش از ۱۹۶۹ همسفر به ما هم ممکن نبود.

بیشعورهای پدرخوانده: بیشعوری حتی در ادیان و مکاتب هم نفوذ کرده است. یک سری بیشعور متحجر که مدعیان بیان عشق الهی هستند، کلیساها و معابد برخی مکاتب را بیرون انداخته و درهایش را به روی کلاهبرداران و تحریک‌کنندگان توده‌های مردمی باز کردند. آن پول که از طریق شبکه‌های مبلغین مذهبی کسب می‌شود به جیب چه کسی سرازیر می‌شود؟ به جیب چه کسی می‌رود؟ چه سازندگانی از طریق این عواید صورت گرفته است؟

خواندن و نوشتن: بیشعوری در نظام آموزشی و مدارس بیداد می‌کند. واقعاً این است که آدم‌های خوب زیادی مشغول به تدریس در مدارس هستند، اما دولت‌هایی که برای معلم‌ها تعیین و تکلیف می‌کنند که چه چیز را چطور تدریس بدهند، گند زدن به همه چیز. از اینجاست که بیشعوری گسترش پیدا می‌کند. برخی علایم این بیشعورها وقتی که بیش از نیمی از دانش‌آموزان در ۱۶ سالگی از نظام آموزشی کناره‌گیری می‌کنند، مدارس ما بیشعور شدند. وقتی از حق هر دانش‌آموزی برای انتخاب دین جلوگیری می‌کنند، مدارس ما بیشعور شدند. وقتی بیشعورها دوست دارند، نشانه‌های دوستی‌شان هیچ حد و مرز قانونی ندارد.

انجام کارهایی که به نفع حال خودشان هست: آن‌ها حق دارند که هر قاعده‌ای را بنا کنند و به منافعشان تغییر دهند، اما شما این حق را ندارید. باید همیشه در هر حال ازشان تعریف و تمجید کنید. اگر ارادتت را نسبت به آن‌ها دریغ کنید، کاملاً نمک‌نشناسند.

شریک زندگی بیشعور: شاید چیزی دردناک‌تر از این در زندگی نباشد که صبح که از خواب پا می‌شوید، متوجه می‌شوید او که در رخت‌خواب کنار شما دراز کشیده، بیشعوری بیش نیست. راه مقابله با بیشعوری همسر چیست؟ طلاق، خودکشی، همسرکشی یا آموختن راه و روش‌های زندگی مشترک؟ تنها راه ممکن گزینه آخر است. این را بپذیریم که هرگز زندگی ایدآل به دست نمی‌آید، پس هرچه زودتر انتظاراتتان را از زندگی زناشویی پایین بیاورید. تا جایی که امکان‌پذیر است با همسرتان با مهربانی و تماس رفتار کنید. این کار باعث کاهش درگیری بین شما دو نفر می‌شود.

بیشعوری مادرزاد: گاهی ممکن است پدر و مادر آدم‌های بیشعوری باشند، گاهی باشعور، گاهی فرزندان بیشعور و گاهی فرزندان باشعور. مهم‌ترین اصول برخورد با بچه‌های بیشعور: هر وقت بچه‌تان گریه و زاری کرد، نگاه کنید ببینید آسیب دیده است یا خیر. اگر نه، بگویید ساکت شود. خوششان نمی‌آید، همینی که هست و شرایط همین است. از بچه‌های ۶ سال به بالا بخواهید در کارهای منزل همکاری کنند تا مسئولیت‌پذیر بار بیایند.

برنامه ۱۲ مرحله‌ای درمان بیشعور و پایان خلاصه کتاب بیشعوری

قبول کنید که مثل بیشعورها رفتار می‌کنید و در اثر بیشعوری زندگی کرده‌اید. بپذیرید که نیروی برتری وجود دارد که آدم برای رستگاری آفریده شده است. غر زدن را متوقف کنید تا آن نیروی برتر بتواند شما را هر جوری که شده از بیشعوری برهاند. بدون هیچ تعارفی فهرستی از همه کارهای خوب و بدی که دارید درست کنید. به مردم‌آزاری اعتراف کنید. از خدا بخواهید تا شما را ببخشد. دیگر شرمنده بیشعور بودن نباشید و به خودتان تلقین کنید که یک باشعور هستید.

فهرستی از کسانی که به آن‌ها ظلم کرده‌اید بنویسید. تلفن‌هایشان را بشناسید، بپرسید و جبران کنید. پیش از هر کسی که اسمش در فهرست‌تان هست بروید و از او عذرخواهی کنید، مگر اینکه قانون شما را منع کند. در هر زمان و مکان مراقب رفتارتان باشید تا باز اشتباه نکنید و به سمت بیشعوری برنگردید. همیشه ارتباطتان را با خدا حفظ کنید. این روش‌ها را هم برای خودتان انجام بدهید و هم به دیگران توصیه کنید. این‌ها را همیشه انجام دهید و به صورت عادات مثبت دربیاورید.

خرید اینترنتی کتاب بیشعوری

با خرید نسخه اصلی کتاب بیشعوری، دنیای تازه‌ای از شناخت این افراد (بیشعور) را تجربه کنید!

نسخه اصلی کتاب بیشعوری، یاد میده بهت چطور با افراد خودخواه و غیرمنطقی برخورد کنی

فرصت را از دست ندهید! درصورت نیاز و برای خرید کتاب بیشعوری با تخفیف از فروشگاه کتاب خلاصینو روی لینک زیر کلیک کنید.

میخواهم کتاب بیشعوری را بخرم.

اشتراک گذاری:

آرمان نیک بخت

عضویت در خبرنامه

درخبرنامه ما عضو شوید

با عضویت تو خبرنامه خلاصینو، جدیدترین خلاصه‌ کتاب‌ها رو مستقیماً دریافت کنید. همچنین از پیشنهادات ویژه ما بهره‌مند بشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *