خلاصه کتاب باور کنید تا ببینید
فهرست

خلاصه کتاب باور کنید تا ببینید

کتاب “باور کنید تا ببینید” نوشته وین دایر، یکی از آثار مهم در حوزه توسعه فردی و روانشناسی مثبت است. این کتاب به شما نشان می‌دهد چگونه به هماهنگی با دیگران و در مقیاسی بزرگ‌تر با کائنات برسید. وقتی یاد بگیرید که چگونه خود را متحول کنید، آرامش درونی و قدرت لازم برای شناسایی بزرگترین رویاهایتان را می‌یابید. در خلاصه کتاب باور کنید تا ببینید به تحلیل مفاهیم کلیدی کتاب و راهکارهای عملی آن خواهیم پرداخت.

بسیاری از ما می‌خواهیم زندگی‌مان را متحول کنیم. ما می‌خواهیم شادتر، سالم‌تر یا کامیاب‌تر باشیم، اما برای رسیدن به این هدف، اکثر ما روی چیزهای غلطی تمرکز می‌کنیم. ما فکر می‌کنیم می‌توانیم با باشگاه رفتن سالم‌تر باشیم یا با تغییر دادن شغلمان خوشحال‌تر می‌شویم. این دسته از مسیرها شما را به جایی که دنبال آن هستید نمی‌رسانند. به جای آنکه در بیرون از خود به دنبال شادی بگردید، باید آن را در درون خود بیابید. در درون ذهنتان تنها راهی که حقیقتاً می‌توانید زندگیتان را متحول کنید، تغییر دادن ذهنتان و نحوه ادراکتان از جهان است.

خلاصه کتاب باور کنید تا ببینید به شما نشان می‌دهد که برای رسیدن به این نوع تغییر به چه چیزی نیاز دارید. شما یاد می‌گیرید که چگونه موانع بیرونی را رها کنید، از وابسته بودن به دیگران دست بردارید و با آنچه دارید و آنچه هستید شاد باشید. همچنین می‌آموزید که چرا رها کردن به شما کنترل بیشتری می‌بخشد، چرا عالم مانند یک شعر غول پیکر است، چرا بخشیدن افرادی که شما را آزرده‌اند به شما قدرت بیشتری می‌دهد، یک ماشین کنترل از راه دور چه ارتباطی با سرنوشت دارد و چرا هیچ چیز در زندگی تصادفی نیست.

 شروع خلاصه باور کنید تا ببینید: ۹۹ درصد هویت شما در خارج از جسمتان است

آیا تا به حال مصمم بوده‌اید که تغییرات مثبتی را در نحوه انجام کارهایتان به وجود آورید؟ اکثر افراد در برهه‌ای از زندگی‌شان چنین حسی را تجربه می‌کنند، اما چگونه می‌توانیم این تغییر را ایجاد کنیم؟ چگونه می‌توانیم خودمان را به شکلی که می‌خواهیم تغییر دهیم؟ ما معمولاً وقتی تصمیم می‌گیریم خودمان را تغییر دهیم، سعی می‌کنیم جسم‌مان را تغییر دهیم. ما تصور می‌کنیم که خود ارتقایی از داشتن یک سبک زندگی سالم‌تر شروع می‌شود، بنابراین رژیم می‌گیریم یا ورزش کردن را آغاز می‌کنیم.

وقتی این کارها را انجام می‌دهیم، بخش مهمی از وجودمان را نادیده می‌گیریم: ذهن‌مان. شما تنها زمانی می‌توانید حقیقت خود را تغییر دهید که متوجه شوید چیزی فراتر از جسم هستید. جسم یا شکل ما بخشی از وجود من است که می‌بینیم، لمسش می‌کنیم و بوی آن را احساس می‌کنیم. جسم توسط حواس فیزیکی قابل شناسایی است، اما تنها یک درصد من حقیقی ما است. اگر هر انسانی تنها مجموعه‌ای از استخوان‌ها، اندام‌ها و ماهیچه‌ها بود، آنگاه همه مانند هم بودیم. در واقع ۹۹ درصد آنچه که ما را می‌سازد، قابل دیدن یا احساس کردن نیست، بلکه فراتر از ادراک فیزیکی قرار دارد.

این بخش از ما آگاهی برتر ماست. احساسات، افکار و ذهن ما. اگر بتوانید روی ایجاد تغییرات مثبت بر این بخش از خودتان متمرکز شوید، تغییر قدرتمندتر خواهد بود. برعکس، جسم فیزیکی محدودیتی برای میزان تغییرات ایجاد شده بر روی ذهن وجود ندارد. شما می‌توانید هر چقدر که بخواهید ورزش کنید، اما در نهایت محدودیتی برای تعداد پرس‌های سینه‌ای که می‌زنید وجود دارد. اما آگاهی متعالی شما متفاوت است. شما می‌توانید هر چقدر که بخواهید آن را گسترش دهید و متحول کنید. این بدان معناست که تغییر در نهایت به شما بستگی دارد. کنترل همه چیز دست شما است و هیچ مانع بیرونی وجود ندارد.

افکار‌تان را تغذیه کنید تا آنها را به واقعیت مبدل کنید

خاطره مورد علاقه کودکی شما چه ارتباطی با آینده رویایی‌تان دارد؟ هر دوی آنها را به شکل افکار یا تصاویر در ذهنتان تجربه کرده‌اید. در واقع هر کاری که انجام می‌دهید یا تجربه می‌کنید و باور دارید، به شکل یک فکر آغاز می‌شود. افکار ما را می‌سازند. وقتی نحوه استفاده کارآمد از افکارمان را یاد می‌گیریم، می‌توانیم رویاهایمان را به واقعیت تبدیل کنیم.

در ادامه به چند گام مفید اشاره می‌کنیم. ابتدا باید بدانید که تک تک اعمال شما بر اساس یک فکر قبلی است. آنچه در مغزتان می‌بینید، نوع کاری که انجام می‌دهید را مشخص می‌کند، پس روی چیزی که می‌خواهید تمرکز کنید. اگر همیشه فکر می‌کنید جلوی جمع مردم خجالتی هستید، این افکار خودشان را در واقعیت به شکل خجالتی بودن نشان می‌دهند. شما از سخنرانی در جمع می‌ترسید زیرا تصور می‌کنید که شکست می‌خورید. از طرف دیگر، مثبت فکر کردن به شما در مورد سخنرانی در جمع کمک می‌کند. اگر خودتان را به عنوان بهترین سخنران دنیا ببینید، دیگر نمی‌ترسید. پس در هر شرایطی بهترین سناریو را تجسم کنید.

سپس بدانید که به هرچه فکر کنید، ترکیبات ساخت آن درست در همین جا وجود دارد. این مورد چالش برانگیز است زیرا ما تصور می‌کنیم زندگی عالی و تخیلی ما در واقعیت دیگر وجود دارد، اما این احساس اشتباه است. هر چیزی که برای یک زندگی عالی بدان نیاز دارید، همین جا است. تنها باید نحوه استفاده از آن را یاد بگیرید و در آخر اراده کنید تا افکار‌تان متجلی شوند.

مردم غالباً تجسم می‌کنند که پشتکار داشتن برای رسیدن به اهداف لازم است، اما این اشتباه است. آنچه آنها حقیقتاً نیاز دارند، اراده است. شما برای انجام هر کاری به منظور تبدیل رویاهایتان به واقعیت به اراده نیاز دارید. مثلاً برای نقل مکان کردن به یک شهر جدید، استعفا دادن از شغل خود یا ترک کردن دوستان، اراده اهمیت زیادی دارد. به یاد داشته باشید که اگر می‌خواهید برای رویاهایتان تلاش کنید، چیزی به اسم شکست وجود ندارد. پس تسلیم نشوید.

هر چیزی و هر کسی در این عالم به هم متصل است

تا به حال چند مستند تاریخی نگاه کرده‌اید؟ در چند نمونه از آنها جنگ در گرفته است. احتمالاً در تعداد زیادی از آنها جنگ و درگیری، این موضوعات رایجی در تاریخ بشر هستند. چرا ما تصور می‌کنیم از دیگران جدا هستیم؟ در نتیجه اهداف خودخواهانه و شخصی خود را دنبال می‌کنیم که منجر به درگیری می‌شود. خوشبختانه راه دیگری نیز برای زندگی کردن وجود دارد.

ما باید بدانیم که موجوداتی مستقل نیستیم. همه ما بخشی از یک موجودیت کل هستیم. به منظور درک این موضوع، نحوه عملکرد جسم فیزیکی‌مان را در نظر بگیرید. هر انسانی میلیاردها و میلیاردها باکتری بر روی بدن خود دارد. ما در روده‌ها، پلک‌ها، انگشتان پا و لوزالمعده خود باکتری داریم و این باکتری‌ها ما را قادر به زندگی می‌کنند. حتی با اینکه این باکتری‌ها همگی با هم متفاوتند و اکثر آنها در بیشتر مواقع با هم تداخلی ندارند، همگی بخشی از یک موجودیت کل هستند. بخشی از ما، ما باید به واقعیت به همین دید نگاه کنیم. با آنکه اکثر افراد دنیا را هیچگاه نمی‌بینیم، همگی بخشی از یک کل هستیم. بخشی از عالم کائنات.

وقتی این موضوع را درک کنید، به زودی متوجه می‌شوید که چرا باید در هماهنگی با دیگران زندگی کنید. دوباره به بدن خود فکر کنید. همه ما از میلیاردها سلول ساخته شده‌ایم. حتی اگر چند سلول تصمیم به استراحت کردن بگیرند، به مشکل بدی می‌خوریم. در واقع این کاری است که سرطان انجام می‌دهد. سرطان زمانی رخ می‌دهد که سلول‌های سرکش تصمیم می‌گیرند به سایر سلول‌ها حمله کنند. جهان نیز مانند بدن ما کار می‌کند. اگر می‌خواهیم در شادترین و سالم‌ترین محیط ممکن زندگی کنیم، باید در هماهنگی با دیگران باشیم. اگر تعدادی از افراد دنیا این ایده را رد کنند، همه ما به خطر می‌افتیم.

وقتی به فراوانی باور داشته باشید، زندگیتان هیچ حد و مرزی نخواهد داشت

چند نفر از ما زندگی‌مان را وقف کاری می‌کنیم که آن را دوست داریم؟ متأسفانه تعداد کمی از ما در عوض، اکثر ما مشاغلی داریم که بر روی خواسته‌های واقعی‌مان محدودیت می‌گذارند. ما نمی‌توانیم لباس‌هایی که می‌خواهیم بپوشیم یا در مکان و زمانی که می‌خواهیم کار کنیم. به طور خلاصه، آزادی ما محدود است.

چرا ما با خودمان این کار را می‌کنیم؟ زیرا بیشتر ما دارای ذهنیت کمبودگرا هستیم، یعنی روی چیزهایی که نداریم تمرکز می‌کنیم. ما معمولاً با خود فکر می‌کنیم اگر پول، زمان، موقعیت یا هر چیز دیگری را بیشتر داشتم، شادتر بودم. برای مثال، دیدگاه کمبودگرای ما در مورد پول باعث می‌شود مشاغل ناراحت‌کننده انتخاب کنیم. ما اوقات خود را صرف انجام کارهایی می‌کنیم که دوست نداریم، زیرا از پول نداشتن می‌ترسیم.

ذهنیت کمبودگرا فقط جلوی ما را از انجام کارهایی که دوست داریم نمی‌گیرد، بلکه روی چیزهایی که می‌خواهیم در زندگی به دست آوریم محدودیت می‌گذارد. ما تجربه کرده‌ایم که چگونه افکار ما تعیین‌کننده اعمال‌مان هستند. اگر در زندگی فکر کنیم هیچ چیزی به قدر کافی نداریم، این افکار تبدیل به یک واقعیت می‌شوند.

پس راه حل جایگزین چیست؟ ما باید اصول فراوانی و برکت را یاد بگیریم. اصل فراوانی می‌گوید هیچ محدودیتی بر سر راه دستاوردهای شما نیست. کائنات حد و مرزی ندارد و همچنین ذهن شما هر چیزی امکان‌پذیر است. تنها کافیست آن را باور کنید. فکر کردن به این شیوه دشوار است، اما اقداماتی وجود دارد که در این زمینه می‌توانید انجام دهید. یکی از این تاکتیک‌ها آن است که برای هر چیزی شکرگزار باشید. برای خورشیدی که به شما انرژی می‌دهد، برای دوستان و خانواده و برای اینکه زنده هستید.

وقتی بر روی چیزهایی که شکرگزار آنها هستید متمرکز شوید، متوجه می‌شوید که کمبودهای کمی در زندگی وجود دارد. شما برای رسیدن به هر چیزی که می‌خواهید، همه چیز دارید.

 وابستگی‌های ناسالم و تحول فردی

وقتی دست از وابستگی ناسالم به هر چیزی برمی‌دارید، انسان بهتری می‌شوید. وقتی تاریخچه کل بشری را در نظر می‌گیرید، یک چیز واضح است. افرادی که در حال حاضر زندگی می‌کنند، استانداردهای بالاتری برای زندگی نسبت به کسانی دارند که قبل از آنها زندگی می‌کردند. این ثروت باید ما را خوشحال کند، اینطور نیست؟ اما خوشحال نمی‌کند و در واقع عکس آن درست است. بیشتر ما افرادی غمگین و تنها هستیم. چرا؟ وابستگی ما به دارایی‌های‌مان زندگی ما را نابود کرده است. ما به قدری به برخی چیزها وابسته‌ایم که احساس می‌کنیم نمی‌توانیم بدون آنها زنده بمانیم.

این وابستگی‌های ناسالم همیشه در ارتباط با موضوعات مادی نیستند. ممکن است ما بیش از حد به دیگران، پول یا گذشته وابسته باشیم. ما ممکن است به هر چیزی که احساس می‌کنیم برای زنده ماندن نیاز داریم، به شدت وابسته شویم. این امر جلوی ما را از فکر کردن به موضوعات مهم می‌گیرد و جلوی ما را از داشتن یک زندگی رضایت‌بخش می‌گیرد. برای درک آنکه وابستگی چقدر راستی‌رسان است، این مثال را در نظر بگیرید. وقتی یک تکه کاهو می‌خورید، بدون آنکه کنترلی بر روی آن داشته باشید یا به فرایندش فکر کنید، وارد دستگاه گوارشتان می‌شود. بدن شما مواد معدنی را جذب و مواد اضافی را در هماهنگی کامل دفع می‌کند. همین امر در مورد جامعه و در مقیاس بزرگ‌تر در مورد عالم صادق است. همه چیز به شکل طبیعی و کامل در جریان است، اما وابستگی‌های ناسالم ما جلوی این جریان طبیعی را می‌گیرد.

این بخشی از روند طبیعی جریان است که بعضی چیزها از ما جدا شوند و ما باید رها کردن آنها را بیاموزیم. وقتی نمی‌توانیم چیزی را رها کنیم، ریتم طبیعی عالم را بر هم می‌زنیم. پس دست از خواسته زیاد برای داشتن چیزهایی که نیازی به آنها ندارید بردارید و در عوض عدم وابستگی را تمرین کنید. در این صورت می‌بینید که به شکل راحت‌تری با جریان زندگی همراه می‌شوید.

همزمانی و همراهی با جریان زندگی

وقتی به خودتان اجازه می‌دهید تا با جریان زندگی همراه شوید، همزمانی را تجربه می‌کنید. آیا تا به حال به دوستی که مدت‌ها پیش گم کرده‌اید فکر کرده‌اید و ناگهان او فردای آن روز به شما زنگ زده باشد؟ شاید تصادفی بوده است. شاید هم شما با او در سطح روحی ارتباط برقرار کرده‌اید. هرچه بیشتر با جریان زندگی همراه شویم، این گونه همزمانی‌ها را بیشتر تجربه می‌کنیم.

همزمانی موقعی رخ می‌دهد که دوستتان بعد از اینکه به او فکر کرده‌اید با شما تماس می‌گیرد یا وقتی که دژو را تجربه می‌کنید یا به کسی برمی‌خورید که شب قبل خوابش را دیده‌اید. همزمانی شبیه یک ارتباط تصادفی بین رویدادهای مجزا به نظر می‌رسد، اما اینطور نیست زیرا هر چیزی در عالم به دلیلی اتفاق می‌افتد. درک این پدیده دشوار است زیرا ما نمی‌توانیم ارتباط مابین افکار و حقیقت وجودی‌مان را بدانیم. بنابراین در صورت تجربه همزمانی، تصور می‌کنیم یک رویداد تصادفی بوده است.

درک ارتباط ما بین چیزهایی که به طور بستری می‌بینیم، راحت‌تر است. تصور کنید کودکی اسباب‌بازی‌اش را با نخی بسته است. ما اتصال مابین اسباب‌بازی و نخ را متوجه می‌شویم زیرا می‌توانیم به وضوح آن را ببینیم. اما ارتباطات موجود در همزمانی نامرئی هستند، بنابراین درک آنها دشوارتر است. فکر کردن به یک ماشین کنترل از راه دور به شما در این زمینه کمک می‌کند. می‌دانیم که ماشین و کنترل‌کننده آن با هم در ارتباطند، حتی با اینکه این ارتباط فیزیکی نیست.

همین امر در مورد همزمانی رخ می‌دهد. همه چیز به هم مرتبط است، ما فقط نمی‌توانیم آن را ببینیم. وقتی همزمانی و اتصال به هم پیوسته عالم را می‌پذیرید، متوجه می‌شوید که هر چیزی به دلیلی رخ می‌دهد. مسیر عالم طراحی شده است و هیچ چیز تصادفی در عالم وجود ندارد. در نتیجه، نگران بودن برای چیزهایی که نمی‌توانید تغییر دهید، مانند جایگاه اجتماعی، دارایی‌ها یا شغل‌تان، بی‌معناست.

بخشش و تحول واقعی در خلاصه کتاب باور کنید تا ببینید

اگر می‌خواهید تغییر واقعی را تجربه کنید، باید دیگران را ببخشید. بعد از گوش دادن به این خلاصه کتاب، ممکن است فکر کنید در مسیر تحول زندگیتان و رسیدن به آگاهی برتر قرار دارید، اما هنوز یک بخش مهم دیگر مانده است: بخشش. ما مرتباً تقصیر را گردن دیگران می‌اندازیم و این جلوی ما را از رسیدن به پتانسیل‌های واقعی‌مان می‌گیرد.

اگر حقیقتاً می‌خواهید متحول شوید، باید بخشیدن دیگران را بیاموزید. وقتی کسی کار بدی در حقتان می‌کند، به او چه می‌کنید؟ اگر مانند اکثر افراد هستید، احتمالاً عصبانی می‌شوید، از آن فرد بدتان می‌آید یا او را برای ایجاد مشکل در زندگیتان سرزنش می‌کنید. از سرزنش کردن دیگران چه چیزی عایدتان می‌شود؟ هیچ چیز. در واقع، تمرکز کردن بر روی احساسات و افکار منفی قدرت بیشتری به آنها می‌دهد.

این کار جلوی شما را می‌گیرد. تمرکز کردن بر آنچه حقیقتاً می‌خواهید به آن برسید، می‌گیرد. همچنین باید به خاطر داشته باشید که هر چیزی به دلیلی رخ می‌دهد، حتی رویدادهای دردناک. هر درد و رنجی که انسان دیگری عامل آن است، درسی است که می‌توانید از آن بیاموزید. پس به جای تنفر یا انتقام نسبت به افرادی که به شما آزار رسانده‌اند، بخشنده باشید. در این صورت می‌توانید افکار منفی را رها کنید و روی افکاری که حقیقتاً اهمیت دارند، متمرکز شوید.

یادتان باشد که خودتان را نیز ببخشید. بیشتر ما کارهایی در زندگی انجام داده‌ایم که از آنها پشیمان هستیم. شاید کاری کرده‌ایم که خلاف اصول اخلاقی‌مان بوده باشد، مثلاً دروغ گفته‌ایم یا کل بسته چیپس را خورده‌ایم. این کار باعث حس عذاب وجدان در ما می‌شود. عذاب وجدان داشتن چه نتیجه‌ای دارد؟ هیچ چیز. اگر خودتان را برای کاری که کرده‌اید ببخشید، احتمالاً بار دیگر همان را انجام می‌دهید. به جای احساس عذاب وجدان، خودتان را ببخشید.

ببینید آیا کاری که کرده‌اید با ارزش‌هایتان هماهنگ بوده یا نه و سپس به راهتان ادامه دهید. روی اشتباهات گذشته‌تان تمرکز نکنید. در عوض بر آینده تمرکز کنید.

 تمرکز بر روند تحول و آگاهی

حال که اسرار تحول فردی را می‌دانید، در ادامه به چند توصیه برای به کارگیری آنها در زندگی روزمره اشاره می‌کنیم. اول، همیشه سعی کنید از حاشیه امن خود خارج شوید. هر روز با خودتان مهربان باشید و هر تجربه و فکری را به عنوان موقعیتی برای یادگیری ببینید. همچنین برای داشته‌های خود شکرگذار باشید و به خودتان یادآوری کنید که شما لایق بهترین‌ها در زندگی هستید.

مراقبه کنید. به مکان آرامی بروید، چشمان خود را ببندید و به نفس کشیدن خود توجه کنید. این کار ذهنتان را آرام می‌کند و شما را به لحظه حال می‌کشاند که تنها لحظه‌ای است که حقیقتاً وجود دارد. وقتی در درون خود آرام و رها باشید، به دستاوردهای بیشتری می‌رسید. پس دست از نگرانی بردارید، ذهنتان را آرام کنید و اعتماد کردن به نیروی شهودیتان را تمرین کنید. نیروی شهودی بهترین مشاور شماست.

همچنین افرادی که به شما بد کردند را ببخشید. برایشان هدیه‌ای بفرستید یا به آنها زنگ بزنید و از حالشان خبر بگیرید. بپذیرید که فراوانی و برکت زمانی به شما روی می‌آورد که اجازه دهید هر چیزی در مسیر خودش حرکت کند. تصور کنید یک فرشته نگهبان یا ناظری مهربان را به عنوان بخشی از آگاهی خود دارید. در نهایت اجازه دهید همه چیز اتفاق بیفتد و به یاد داشته باشید که شما کاملید.

 سخن پایانی خلاصه کتاب باور کنید تا ببینید

پیام کلیدی خلاصه کتاب باور کنید تا ببینید این است که جهان بی‌عیب و نقص است. هر چیزی در درون آن به هم مرتبط است و هر چیزی به دلیلی اتفاق می‌افتد. وقتی این موضوع را بپذیرید و همگام شدن با جریان زندگی را یاد بگیرید و دیگران را ببخشید، با خودتان و دیگران در هماهنگی قرار می‌گیرید.

این هماهنگی بخشی از آگاهی متعالی شماست و شما را قادر می‌سازد به شکلی که حقیقتاً می‌خواهید متحول شوید. یک توصیه کاربردی: ذهنتان را تغییر دهید، نه جسمتان را. هر بار که نسبت به بدن خود حس بدی پیدا می‌کنید، به یاد داشته باشید که جسم فیزیکی تنها یک درصد من حقیقی شما است. روی متحول کردن ۹۹ درصد بقیه تمرکز کنید، یعنی روی ذهنتان. در این صورت تغییری معنادار را تجربه می‌کنید.

خرید اینترنتی کتاب باور کنید تا ببینید

با خرید نسخه اصلی کتاب باور کنید تا ببینید،می‌توانید از محتوای باکیفیت و اصالت آن بهره‌مند شوید.

نسخه اصلی کتاب باور کنید تا ببینید می‌تواند تجربه‌ای متفاوت و غنی از مطالعه را برای شما به ارمغان بیاورد.

فرصت را از دست ندهید! درصورت نیاز و برای خرید کتاب باور کنید تا ببینید با تخفیف از فروشگاه کتاب خلاصینو روی لینک زیر کلیک کنید.

میخواهم کتاب باور کنید تا ببینید را بخرم.

اشتراک گذاری:

آرمان نیک بخت

عضویت در خبرنامه

درخبرنامه ما عضو شوید

با عضویت تو خبرنامه خلاصینو، جدیدترین خلاصه‌ کتاب‌ها رو مستقیماً دریافت کنید. همچنین از پیشنهادات ویژه ما بهره‌مند بشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *