کتاب “قورباغت را قورت بده” درباره غلبه بر اهمالکاری و یادگیری مدیریت زمان است. غرق شدن در کار موضوعی عادی است، اما وقتی یاد بگیرید که چگونه قورباغهتان را قورت دهید، به این معنا که مهمترین کارها را در ابتدا انجام دهید، مفیدتر و شادتر به کار و فعالیت خواهید پرداخت. پس اگر شما هم دچار اهمالکاری شدهاید، هدفی برای دنبال کردن دارید و یا زیر بار کارهایی که باید انجام دهید غرق شدهاید، پیشنهاد میکنیم که خلاصه کتاب قورباغه ات را قورت بده را تا انتها بخوانید.
برایان تریسی نویسنده پرفروش بیش از ۵۰ کتاب است و همچنین یک سخنران عمومی است که هر ساله برای بیش از ۲۵۰ هزار مخاطب در سمینارها و کنفرانسهایش سخنرانی میکند.
در همه زمینههای زندگی خود سازندهتر باشید
کاش زمان بیشتری داشتم تا این پروژه را تمام میکردم. چگونه این میز را قبل از رسیدن فامیل همسرم تعمیر کنم؟ امکان ندارد بتوانم همه این کارها را انجام دهم. این جملات برای شما هم آشنا هستند. چه در خانه یا در محل کار، ما مشغول انجام کارهای زیادی هستیم که باید انجام دهیم. وقتی این کارها را به تعویق میاندازیم، زمانی نداریم که آنطور که باید آنها را انجام دهیم و ناامید میشویم. شما هم با این احساس آشنایی دارید.
خوشبختانه برای انجام کارهای زیاد نیازی به تغییرات اساسی یا جراحیهای بزرگ نیست. شما فقط باید بازدهی بیشتری داشته باشید و در سطح بالاتری عمل کنید. موضوع این کتاب نیز همین است: نحوه قورت دادن قورباغه را پیدا کنید، به این معنا که اول با بزرگترین، سختترین و مهمترین کارها شروع کنید و منظم و متمرکزتر فعالیت کنید. بر فهرست کارهایتان متمرکز باشید و جلوههای جدیدی از بهرهوری خودتان را کشف کنید.
در خلاصه کتاب قورباغه ات را قورت بده به چنین پرسشهایی پاسخ داده میشود:
راهکار ساده برای افزایش ۲۵ درصدی بهرهوری شخصی چیست؟
اولین کاری که باید بر آن تمرکز کنیم کدام است و چرا؟
آشپزها میتوانند الگوی خوبی برای بهرهوری بالا باشند.
هر هدف موفق با یک برنامه خوب شروع میشود
بیایید از اول شروع کنیم. شما غرق کارهایی مثل خرید یا رفتن به جلسات هستید و احساس میکنید که هیچ وقت اضافهای ندارید. وقتی باید همه این کارها را انجام دهید، چگونه و از چه چیزی شروع میکنید؟ قبل از اینکه شروع به کار کنید، باید اهدافتان را مشخص کنید. وضوح و شفافیت اهداف قسمت اساسی بهرهوری است. شما بدون اینکه بدانید چه کاری باید انجام دهید، نمیتوانید کار کنید.
پس مشخص کنید که مهمترین کاری که باید انجام دهید چیست. این اولین گام مقابله با اهمالکاری است. نوشتن اهدافتان به جای مرتب کردن آنها در ذهنتان ایده بسیار خوبی است. حقیقت مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که تنها سه درصد از بزرگسالان زمانشان را از طریق نوشتن اهدافشان مدیریت میکنند و همین افراد پنج تا ده برابر بیش از سایرین در کارشان موفق میشوند. آنها که اهدافشان را یادداشت میکنند حتی از تحصیلکردهترین افراد نیز موفقتر هستند.
پس از اینکه اهدافتان را مشخص کردید، زمان خود را از قبل برنامهریزی کنید. اهدافتان را به مجموعه گامهایی که باید یکی پس از دیگری طی کنید تقسیم کنید. از چکلیست استفاده کنید. چکلیست به شما کمک میکند که اهدافتان را تصویرسازی کنید و اگر بعد از مدتی به کارهایی که انجام دادید نگاه کنید، احساس افتخار خواهید کرد. همچنین انگیزه بیشتری برای ادامه دادن خواهید داشت. آیا میدانستید اگر از روی یک لیست کارهایتان را انجام دهید، بهرهوری شما تا ۲۵ درصد افزایش خواهد یافت؟ اگر لازم نباشد که مدت زمان زیادی را به تصمیمگیری برای اینکه چه کاری انجام دهید بگذرانید، در وقت خود صرفهجویی خواهید کرد.
در نهایت با استفاده از قانون ۲۰/۸۰ که اصل پارهتو نیز نامیده میشود، کارآمدتر کار کنید. اصل ۲۰/۸۰ میگوید که هر لیستی که متشکل از ده کار است، شامل دو مورد است که مهمتر از کارهای دیگر هستند. بر روی آن دو کار تمرکز کنید. بسیاری از مردم ابتدا بر روی کارهای کماهمیتتر یا همان ۸۰ درصد تمرکز میکنند و در انجام آن ۲۰ درصدی که واقعاً مهم هستند، اهمالکاری میکنند.
اولویتهایتان را مشخص کنید و بر آنها تمرکز کنید
بعد از اینکه فهمیدید چه کار میخواهید بکنید، بر انجام مؤثر آنها تمرکز کنید. چگونه باید اولویتهای خود را مشخص کنید؟ ابتدا به پیامدهای اعمالتان فکر کنید. به چه چیزی میخواهید دست یابید؟ افرادی که میتوانند تصور کنند در آینده چه احساسی خواهند داشت، احتمالاً بهترین تصمیمات روزمره را میگیرند. تحقیقات نیز این موضوع را ثابت کرده است. در حقیقت، پژوهش دانشگاه هاروارد نشان داده که داشتن اهداف بلندمدت بالاترین شاخص تحرک اجتماعی است و حتی از شاخصهای دیگر مثل سطح تحصیلات یا بستر اجتماعی نیز مهمتر است.
روش ای بی سی دی ای ابزار خوبی برای پایبندی به اولویتهایتان است. در این روش، شما لیستی از کارها را نوشته و هر یک از آنها را به یکی از حروف A، B، C، D، E اختصاص میدهید. کارهای گروه A بیشترین اولویت را دارند، در حالی که کارهای گروه E میتوانند در صورت نداشتن زمان کافی انجام نشوند.
وقتی لیست کارهایتان را بازنگری میکنید، کارهای گروه A همان قورباغه شما هستند؛ کارهایی که احتمالاً چالشبرانگیزترین کار هستند. آن قورباغهها باید اول از همه قورت داده شوند. انجام کارهای گروه A کلید موفقیت هستند. تا قبل از پایان این کارها توقف نکنید. تمام ارادهتان را بر تکمیل این کارها متمرکز کنید. برای مثال، تصور کنید اولویت اولتان یا همان قورباغه شما اقدام برای پیدا کردن یک شغل جدید است. این اولویت مهم شامل اقدامات زیادی مانند جمع کردن توصیهنامهها، ویرایش رزومه و جستجو در بین شبکههای اجتماعیتان برای روابط و ارتباطات خوب است. پس بر انجام کامل این کار تمرکز کنید. اگر شروع به ویرایش رزومهتان کنید اما وسط آن کار وقتتان را در فیسبوک بگذرانید، در رزومهتان چند غلط املایی جا خواهید گذاشت. پس فقط و فقط بر کاری که باید انجام دهید تمرکز کنید.
خودکاوی مهمترین کار شما در مسیر پیشرفت است
مولد بودن فقط با برنامهریزی خوب تمام نمیشود، بلکه یک پروسه یادگیری مداوم است. شما همچنان باید خودتان را با راههای جدید و مؤثر اجرای برنامههایتان تطبیق دهید. چندین راه برای انجام این کار وجود دارد. ابتدا نیاز دارید که محیط مناسب را پیدا کنید. مکانی را پیدا کنید که در آنجا به خوبی میتوانید فکر کنید و خودتان باشید. سپس مطمئن شوید که آن مکان تمیز است، زیرا در چنین مکانی راحتتر خواهید بود. پس میزتان را از گرد و خاک پاک کنید.
سپس چه کنید؟ آیا همه چیز برای شروع آماده است؟ هر چیزی که برای انجام مهمترین کارها نیاز دارید را جمع کنید. شما نمیتوانید بدون داشتن همه مواد لازم، آشپزی را شروع کنید. بخش مهم دیگر در خودآگاهی، دانستن مهارتهای خودتان است. همه انسانها استعداد منحصر به فردی دارند که آنها را خاص میکند. ویژگی مخصوص خودتان را پیدا کنید و سپس پتانسیل آن را به حداکثر برسانید. ویژگی خاص شما ممکن است چیزی باشد که شما را برای دیگران بسیار ارزشمند میکند.
شما ممکن است در محاسبات ریاضی، زبانهای خارجی، کار کردن با دیگران یا تحمل کار زیر فشار خوب عمل کنید. مهارتتان را با پرسیدن سوال از خودتان پیدا کنید: چه چیزی که برای دیگران سخت است، برای شما آسان است؟ چه چیزی به شما کمک کرده تا به همین چیزهایی که در حال حاضر به آنها دست یافتهاید برسید؟ در نهایت اینکه هرگز از پیشرفت دست نکشید. همیشه سعی کنید که مهارتهایتان را تقویت کنید. اینگونه از ضعیف شدن آنها جلوگیری میکنید و اعتماد به نفس بیشتری به دست خواهید آورد. به همه فرصتهایی که برای یادگیری دارید فکر کنید. آیا میدانستید که یک راننده به صورت متوسط سالانه ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ ساعت را در جاده میگذراند؟ این زمان را با گوش دادن به برنامههای صوتی بگذرانید. اگر فرانسوی صحبت میکنید اما بعد از آخرین سفرتان به فرانسه دیگر این زبان را تمرین نکردهاید، این زمان ممکن است فرصت خوبی باشد. از موقعیتی که در آن هستید استفاده کنید و خودتان را در مسیر خودسازی قرار دهید.
با خوشبینی و انضباط بهترین عملکرد را داشته باشید
موفقیت بدون نظم و تمرین امکانپذیر نیست. این جمله ممکن است مثل یک دیالوگ از فیلمهای کونگفو به نظر برسد، اما واقعاً حقیقتی اساسی است. بدن شما موتور موفقیتتان است، این را فراموش نکنید! درست مثل یک ماشین که با مراقبت صحیح عملکرد بهتری دارد، شما نیز باید از خودتان مراقبت کنید. وقتی به لحاظ جسمی و روانی پرانرژی باشید، بهرهوری بیشتری خواهید داشت.
همچنین، خود را بیش از حد خسته نکنید. آیا میدانستید که بهرهوری شما بعد از ۸ ساعت کار مداوم کاهش مییابد؟ درست مانند ماشینی که مدت طولانی کار کرده، انسان هم نیاز به استراحت دارد. اگر خوب استراحت کنید، کارآمدتر خواهید بود؛ پس هر شب هشت ساعت خواب کافی داشته باشید. همچنین مهم است بدانید که در چه زمانی از روز بیشترین بهرهوری را دارید. بسیاری از مردم صبحها بعد از خواب خوب شبانه بهتر کار میکنند. شما در چه زمانی بیشترین خلاقیت و کارایی را دارید؟
در نهایت، خودتان را طوری تربیت کنید که مثل یک ماشین خودانگیزشی عمل کنید. افکار شما تأثیر بزرگی بر احساساتتان دارد، پس حامی شماره یک خودتان باشید! ۹۵ درصد از احساسات ما نتیجه نحوه صحبت کردن با خودمان است. پس تلاش کنید در هر شرایطی خوشبین باشید. از شکستهایتان درس بگیرید و برای هر موقعیت راهحلی پیدا کنید. تفکر مثبت، شما را قدرتمندتر، بااعتمادبهنفستر و خلاقتر میکند.
به خودتان منظم یادآوری کنید که چقدر فوقالعاده هستید، حتی اگر ابتدا به آن باور نداشته باشید. در نهایت به این باور خواهید رسید و در انجام کارهای چالشبرانگیز بهتر عمل خواهید کرد.
بخش مهم دیگر در خودانضباطی، اهمالکاری خلاقانه است. اهمالکاری خلاقانه یعنی شما بهطور آگاهانه انتخاب کنید که کدام فعالیتها را به تأخیر بیندازید یا انجام ندهید. افراد کارآمد، کارهای کمارزشتر مانند تماشای تلویزیون را به تعویق میاندازند و بهجای آن به اولویتهای اصلی میپردازند.
موانع را بپذیرید و بر آنها غلبه کنید
برنامهریزی برای موفقیت قطعاً آسانتر از دستیابی به آن است. با پیشرفت در مسیر، با موانعی روبرو خواهید شد که شاید پیشبینی نکرده بودید. ابتدا باید بفهمید چه چیزی مانع تحقق اهداف شما میشود. عواملی مانند افراد، نقاط ضعف فردی و کمبود منابع میتوانند شما را محدود کنند، اما نباید اجازه دهید این عوامل شما را متوقف کنند.
بسیاری از مردم برای شکستهایشان دیگران یا شرایط خارجی را مقصر میدانند. این اشتباه است؛ باید عوامل داخلی محدودکننده را نیز شناسایی کنید. ممکن است در ابتدا مهارتها، تجربه یا تواناییهای لازم برای رسیدن به هدفتان را نداشته باشید، اما بدانید قویترین نیروهایی که شما را عقب نگه میدارند، عوامل داخلی هستند.
با تمرکز بر یک کار در هر لحظه و پیشرفت تدریجی، میتوانید به موفقیت برسید. برای مثال، در تمرینات بدنی، نمیتوانید با ۲۰۰ پوند اسکوات بزنید، اما با تمرین روزانه و پیشرفت تدریجی، به مرور قویتر خواهید شدمیکرو شماره ۷: کنترل زمان را در دست داشته باشید
یک کلید دیگر برای مولد بودن وجود دارد. اگر تا به حال احساس کردهاید که برای کارهای مهمی که باید انجام دهید وقت ندارید، میدانید که این کلید چیست: مدیریت زمان. متأسفانه نمیتوانید همه وظایف را تقسیم کنید. بزرگترین کارها معمولاً نیاز به توجه طولانیمدت دارند. برای مثال، یک فروشنده مضطرب را تصور کنید. آنها همیشه نمیتوانند در مغازه باشند و باید زمانی را کنار بگذارند تا با مشتریها تماس بگیرند و یا بازخورد آنها را جمعآوری کنند.
نگه داشتن نقشه روز در ذهن نیز تکنیک مفیدی است. اگر برای برنامهریزی مؤثر وقت خود مشکل دارید، قرارهایی با خودتان تنظیم کنید و به آنها پایبند باشید. تقسیم کردن روز خود به بازیهای زمانی نیز میتواند مفید باشد. برای مثال، فروشنده اینگونه برنامهریزی میکند: ساعت ۹ تا ۱۲ پیگیری مشتریان. همچنین میتوانید صبح زود را به کاری که میتوانید خودتان انجام دهید، اختصاص دهید، مثل چک کردن ایمیلها و کارهای دیگر را برای بعد از ظهر نگه دارید.
با وجود اینکه برنامهریزی ضروری است، اما قبل از اقدام نباید زیاد منتظر بمانید. شما فقط زمانی میتوانید حالت غوطهوری در کارها را تجربه کنید که به طور مداوم به یک فعالیت بپردازید. این غوطهوری وقتی اتفاق میافتد که ایدهها به آسانی به سمت شما میآیند. وقتی در این حالت قرار میگیرید، خلاقتر خواهید شد و بهتر و آسانتر کار خواهید کرد. زمانی که در مورد کاری که باید انجام دهید احساس اضطرار میکنید، به حالت غوطهوری وارد خواهید شد. فقط درباره آن کار حرف نزنید، بلکه باید به آن وظایف عمل کنید. قورباغه را قورت دهید و به تدریج انگیزهای درونی به دست خواهید آورد تا شما را فراتر از محدودیتهای فعلی خود سوق دهد.
سخن پایانی خلاصه کتاب قورباغه ات را قورت بده
پیام اصلی کتاب این است که با عشق به خود و آنچه میخواهید به دست بیاورید، اهمالکاری را شکست دهید. محدودیتهایتان را بپذیرید، برای زمان برنامهریزی کنید و قورباغهتان را قورت دهید. وقتی ابتدا مهمترین کارهایتان را انجام دهید، به خودتان آموزش میدهید که در مسیر موفقیت باقی بمانید.
یک پیشنهاد کاربردی: لیست کارهایتان را بنویسید. افرادی که از روی لیست کار میکنند، کارآمدتر از افرادی هستند که از لیست استفاده نمیکنند. لیست کار شما را در مسیر نگه میدارد و وقتی در آخر روز به آن نگاه میکنید، احساس رضایت خواهید کرد.