خلاصه کتاب اقتصاد تشکر
فهرست

خلاصه کتاب اقتصاد تشکر

 

آیا تا به حال فکر کرده‌اید که یک تشکر ساده چه تاثیری می‌تواند بر زندگی روزمره‌تان داشته باشد؟ کتاب “اقتصاد تشکر” نوشته گری وینرچاک دقیقاً به این سوال پاسخ می‌دهد. در دنیایی که تکنولوژی و ارتباطات مجازی، تعاملات انسانی را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند، اهمیت نشان دادن قدردانی و تشکر واقعی بیش از هر زمان دیگری شده است. در خلاصه کتاب اقتصاد تشکر، شما با راهکارهای عملی آشنا خواهید شد که نشان می‌دهند چطور تشکر و قدردانی می‌توانند به ایجاد روابطی عمیق‌تر، افزایش اعتماد و حتی موفقیت بیشتر در کسب‌وکارها منجر شوند.

در این مقاله، به بررسی اصول و نکات کلیدی این کتاب می‌پردازیم و یاد می‌گیریم که چرا تشکر کردن در دنیای امروز نه تنها یک رفتار مؤدبانه، بلکه یک سرمایه‌گذاری بلندمدت است که می‌تواند زندگی شما را از لحاظ شخصی و حرفه‌ای متحول کند. اگر به دنبال راه‌هایی هستید تا روابط اجتماعی و کاری‌تان را به سطح بالاتری برسانید و تأثیر مثبتی بر اطرافیان‌تان بگذارید، مطالعه این خلاصه از کتاب “اقتصاد تشکر” برای شماست.

اقتصاد تشکر نشان می‌دهد که چگونه کسب و کارها می‌توانند از تغییرات و چالش‌های ذاتی در رسانه‌های اجتماعی بهره‌برداری کنند و آن‌ها را به فرصت‌های فوق‌العاده‌ای برای سود و رشد تبدیل کنند.  همچنین، خواهید فهمید که چرا شرکت‌هایی که بیشترین بازده را دارند، آن‌هایی هستند که می‌توانند ثابت کنند بیشتر از دیگران به مشتریان خود اهمیت می‌دهند.

اقتصاد تشکر: رمز موفقیت در برقراری ارتباط با مشتریان در عصر رسانه‌های اجتماعی

مقدمه کتاب بیان می‌کند که شرکت‌های مختلف با هر نوع و اندازه‌ای مجبورند برای برقراری ارتباط با مشتریان و خوشحال کردن آن‌ها تلاش بیشتری کنند. نه به این دلیل که تغییر در راه است، بلکه به این دلیل که تغییر فرا رسیده است. تغییرات فرهنگی که رسانه‌های اجتماعی ایجاد کرده‌اند، تأثیر زیادی بر استراتژی‌های بازاریابی دارند. اما در نهایت، شرکت‌هایی که می‌خواهند رقابت کنند، باید رویکرد خود را نسبت به همه چیز از شیوه‌های استخدام گرفته تا ارائه خدمات به مشتریان و بودجه خود تغییر دهند. این کار نه به طور یکباره، بلکه به تدریج باید انجام شود، زیرا سرعتی که تکنولوژی ما را به سمت اقتصاد تشکر می‌کشاند، کند نمی‌شود و این چیز خوبی است.

بخش اول کتاب به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه همه چیز تغییر کرده است، به جز طبیعت انسان. هیچ رابطه‌ای نباید بدیهی تلقی شود. آن‌ها همان چیزی هستند که زندگی درباره آن‌هاست و بر پایه آن‌ها بنا شده است. نحوه ایجاد روابط ما اغلب بزرگ‌ترین عامل تعیین‌کننده نوع زندگی ماست و در تجارت نیز تفاوت ندارد. تجارت واقعی در جلسات هیئت مدیره انجام نمی‌شود، بلکه در حین غذا خوردن یا در زمان وقفه بین یک نمایش تئاتر اتفاق می‌افتد. این کار از طریق احوالپرسی پرشور با توصیه‌ای غیرمنتظره یا با تعارف تاکسی خودتان هنگام بارندگی انجام می‌شود. این در تعاملات کوچک و شخصی است که به ما اجازه می‌دهد به یکدیگر ثابت کنیم که چه کسی هستیم، چه هستیم و به چه چیزی اعتقاد داریم. لحظات صادقانه‌ای که باعث ایجاد احساسات خوب و ایجاد اعتماد و وفاداری می‌شود.

اکنون تصور کنید که می‌توانید این تعاملات را انجام دهید و آن‌ها را به صدها هزار یا حتی میلیون‌ها نفر که پایگاه مشتریان شما را تشکیل می‌دهند، منتقل کنید. بسیاری از مردم اصرار دارند که دستیابی به چنین مقیاسی غیرممکن است و تا حدود ۵ سال پیش هم آن‌ها درست می‌گفتند. اکنون مقیاس‌گذاری این تعاملات نه تنها امکان‌پذیر است، بلکه ضروری است، به شرطی که از ابزارهای مناسب به روش صحیح استفاده کنید.

تغییر نگرش کسب و کارها در عصر دیجیتال

در واقع، آن دسته از شرکت‌ها و برندهایی که از تلاش خودداری می‌کنند، می‌توانند پتانسیل کسب و کار خود را در درازمدت و حتی وجود خود را به خطر بیندازند. چرا؟ زیرا وقتی پای آن به میان می‌آید، تنها چیزی که هرگز تغییر نمی‌کند، طبیعت انسان است. انسان‌ها هنگامی که حق انتخاب داشته باشند، همیشه وقت خود را در کنار افرادی که دوست دارند سپری می‌کنند. وقتی مصلحت باشد و عملی باشد، آن‌ها ترجیح می‌دهند با افرادی تجارت کنند و از افرادی خرید کنند که آن‌ها را دوست دارند و اکنون آن‌ها می‌توانند این کار را انجام دهند.

رسانه‌های اجتماعی این امکان را برای مصرف‌کنندگان فراهم کرده که با کسب و کارها به گونه‌ای رفتار کنند که اغلب شبیه نحوه تعامل آن‌ها با دوستان و خانواده خودشان است. روابط و ارتباطات قابل اعتمادی که از طریق رسانه‌های اجتماعی ایجاد شده، به سرعت به دو نیروی ظریف اما سریع در حال رشد اقتصاد ما تبدیل می‌شوند. ضروری است که برندها و کسب و کارها بیاموزند که چگونه از رسانه‌های اجتماعی به درستی استفاده کنند تا روابط فردی با پایگاه مشتریان خود، هر چقدر هم که بزرگ باشد، ایجاد کنند و در حال حاضر و در آینده بر بازار خود تأثیر بگذارند.

اکثر افراد به سادگی اجازه نمی‌دهند که مهارت‌های پیش‌بینی کارآفرینی را به کار ببرند. آن‌ها در ناشناخته‌ها پتانسیلی نمی‌بینند، بلکه یک تهدید برای منطقه امن خود تصور می‌کنند. بنابراین، واکنش آن‌ها این است که بین خود و هر چیز جدید یا اثبات نشده، به ویژه در مورد فناوری، خطی عمیق و جداکننده می‌کشند. نزدیک به ۹۰ درصد از آمریکایی‌ها تلفن‌های همراه دارند، اما هنوز بسیاری از آن‌ها به یاد دارند که در مورد چرایی در دسترس بودن در هر زمان سوال می‌پرسیدند. تا همین چند سال پیش، ما از تلفن‌های همراه تنها برای صحبت کردن استفاده می‌کردیم و نه ارسال پیامک و هیچ‌کس در فیسبوک بازی نمی‌کرد.

دلیلی وجود دارد که خط میان مبتکران، افرادی که مشتاقانه از فناوری جدید استقبال می‌کنند، و اکثریت به عنوان شکاف توصیف شده است. اکثر تاجران مدت زیادی را در قسمت اشتباه این شکاف می‌گذرانند و پشت جملات نامطلوبی مانند “شما فقط می‌توانید آنچه را که اندازه‌گیری می‌شود مدیریت کنید” پنهان می‌شوند. منتظر نمانید تا رسانه‌های اجتماعی خود را به شما ثابت کنند.

امروزه شرکت‌های آمریکایی تجارت الکترونیکی را دوست دارند، اما رهبران کسب و کارها، مدیران برندها و بازاریابان به سادگی خطوط جدیدی را روی شن کشیده‌اند. آن‌ها این بار بین شرکت‌های خود و رسانه‌های اجتماعی فاصله ایجاد کرده‌اند. متأسفانه، اگر منتظر بمانید تا رسانه‌های اجتماعی خود را به شما ثابت کنند و تصمیم بگیرید که با مشتریان خود به صورت تک به تک ارتباط برقرار کنید، ممکن است از قافله عقب بمانید.

پنج بهانه ای  که شرکت‌ها برای توجیه امتناع از تعهد و سرمایه‌گذاری در رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند

  •     عدم وجود بازگشت سرمایه

این بهانه منطقی به نظر می‌رسد، اما بازگشت سرمایه در انجام هر کاری که بتوانید مشتریان خود را به حامی نام تجاری یا کسب و کار خود تبدیل کنید، وجود دارد. راه ایجاد حامیان، ارائه خدمات برتر به مشتریان است. در اقتصاد تشکر، یکی از مولفه‌های اصلی خدمات برتر به مشتریان، مشارکت یک به یک در رسانه‌های اجتماعی است. این همان چیزی است که مشتریان می‌خواهند و همانطور که می‌دانید، مشتری پادشاه است.

  •     عدم اعتماد به معیارها

ابزارهای ردیابی و اندازه‌گیری ابتکارات رسانه‌های اجتماعی به طور فزاینده‌ای پیچیده و قابل اعتماد می‌شوند.

  •     جوان بودن رسانه‌های اجتماعی

شروع به تعامل فرد به فرد با مشتری، پاداش‌های طولانی‌مدت قابل توجهی را ارائه می‌دهد. شرکت‌ها همچنین مزایای فوری از جمله آگاهی بیشتر از نام تجاری، وفاداری بیشتر به نام تجاری، افزایش تبلیغات دهان به دهان، درک بهتر از نیازهای مشتری و بازخورد بهتر و سریع‌تر مشتری را تجربه می‌کنند. در مقابل، اگر معایبی وجود داشته باشد، بسیار کم خواهد بود. در عین حال، آسیب مقاومت در برابر مشارکت در رسانه‌های اجتماعی آشکار است. هرچه بیشتر منتظر بمانید، رقبا بیشتر می‌توانند از شما پیشی بگیرند.

  •     رسانه‌های اجتماعی فقط یک گرایش دیگرند که می‌گذرند

رشد و تحولات تکنولوژیک امروزه نسبت به گذشته تأثیر سریع‌تر و بیشتری بر تجارت دارد. شما نمی‌توانید انتظار داشته باشید که نفوذ هر محصولی از همان الگوی برخورداری که مثلاً واکمن در ۳۰ سال پیش داشت، پیروی کند.

  •     ما باید پیام خود را کنترل کنیم

به طور کلی، اگر مشکلات را به موقع شناسایی کنید، می‌توانید آن‌ها را برطرف کنید. اگر سریع و صادقانه به پرونده خود رسیدگی کنید، اعتماد مشتریان را دوباره جلب خواهید کرد. مانند کاری که برند “ال او اف تی” در تابستان سال ۲۰۱۰ انجام داد، زمانی که شلوارهای ابریشمی خود را در صفحه فیسبوک معرفی کرد و موجی از مشتریان آنلاین شکایت کردند که هیچ‌کس به جز یک مدل لاغراندام و در اندازه یک زرافه نمی‌تواند با آن‌ها خوب به نظر برسد. برای اثبات اشتباه آن‌ها، کارکنان “لوفت” با قد و اندازه‌های متفاوت عکس‌هایی از خودشان با آن شلوارها را ارسال کردند. نتیجه فوق‌العاده بود؛ هزاران زن از “ال او اف تی” برای گوش دادن به نظراتشان تشکر کردند و برخی حتی گفتند که این شلوارها را خواهند خرید.

کلید موفقیت در اقتصاد تشکر فرهنگ مراقبت است

موفقیت در اقتصاد تشکر به مراقبت وسواس‌گونه از مشتری بستگی دارد. یک فرهنگ مراقبت عالی از رأس یک شرکت نشأت می‌گیرد و مانند یک آبشار از آن به پایین روان می‌شود. اگر می‌خواهید این فرهنگ در خارج از شرکت به مشتری منتقل شود و سپس حتی بیشتر از طریق دهان به دهان منتقل گردد، باید مطمئن شوید که پیام‌رسان‌های شما مانند شما زندگی و تنفس می‌کنند. در اینجا گفته می‌شود که چگونه یک رهبر می‌تواند اجزای سازنده فرهنگی را برای یک شرکت در اقتصاد تشکر ایجاد کند:

با خودتان شروع کنید: از آنجا که فرهنگ از رأس یک شرکت سرچشمه می‌گیرد، می‌توان امیدوار بود که مدیر درک خوبی از خود داشته باشد. خودآگاهی قوی، فرهنگ قوی را ممکن می‌سازد.

کاملاً متعهد باشید: تعهد ذهنی، به ویژه در مراحل اولیه آماده‌سازی شرکت برای اقتصاد تشکر، احتمالاً حتی مهم‌تر از تعهد مالی است.

تنظیم لحن: به محض اینکه رهبران متعهد به ایجاد فرهنگ مراقبت می‌شوند، باید پیامی مستقیم و قوی در مورد هدف خود ارسال کنند. کارکنان باید بتوانند بلافاصله تفاوت را احساس کنند و باید بتوانند از رهبران خود نمونه‌هایی از نوع مراقبت، نگرانی و تعامل فرد به فرد با مشتریان را مشاهده کنند.

روی کارکنان سرمایه‌گذاری کنید: فرهنگی ایجاد کنید که به افرادی که نشان می‌دهند به کارها اهمیت می‌دهند، پاداش داده شود.

به افراد خودتان اعتماد کنید: با شروع به کارگیری افرادی که تعهد شما به مراقبت را به اشتراک می‌گذارند، ایجاد فرهنگ اقتصاد تشکر آسان‌تر می‌شود.

معتبر و قابل اعتماد باشید: با قدرت رسانه‌های اجتماعی برای انتشار مقالات، تصاویر، فیلم‌ها و فایل‌های صوتی در سراسر جهان، اعتبار و اعتماد و روابط طولانی‌مدت که می‌تواند ناشی از تعاملات معتبر با مصرف‌کنندگان باشد، تقریباً همیشه عاملی تعیین‌کننده در بقای یک نامه تجاری یا شرکت خواهد بود.

چگونه ارتباطات عمیق با مشتریان را در عصر دیجیتال بسازیم

تاریخ مناسب تلاقی رسانه‌های سنتی با اجتماعی: اگر در یک قرار ملاقات عاشقانه باشید و احساس خوبی از طرف مقابل دریافت کنید، نمی‌گذارید که آن قرار در رستوران به پایان برسد. احتمالاً پیشنهاد می‌کنید مکالمه خود را با نوشیدن یک نوشیدنی یا قهوه یا خوردن یک بستنی ادامه دهید. ممکن است قدم بزنید، وارد یک کتابفروشی شوید یا در یک مغازه توقف کنید. اگر قرار ملاقات شگفت‌انگیزی دارید، نمی‌خواهید شب به پایان برسد و سعی می‌کنید به هر روشی که می‌توانید مکالمه و ارتباط را ادامه دهید. ترکیب رسانه‌های سنتی و اجتماعی می‌تواند به شما این امکان را بدهد که هنگام صحبت با مردم در مورد نام تجاری خود همین کار را انجام دهید.

به عنوان مثال، رستوران زنجیره‌ای “دنیز” در سال ۲۰۱۰ در مسابقه سوپربول یک قرار تلویزیونی عالی با مشتریان خود داشت. سه آگهی تبلیغاتی منتشر شد که اعلام می‌کرد چند ساعت می‌توانید برای صبحانه رایگان تشریف بیاورید. این تبلیغات خنده‌دار و خلاقانه بودند و مرغ‌ها در آن از اینکه باید برای این پذیرایی چند تا تخم‌مرغ بگذارند، وحشت می‌کردند. اما چه فرصت خوبی از دست رفت تا از همه افرادی که این تبلیغات را تماشا می‌کردند خواسته شود به وب‌سایت یا فیسبوک این شرکت سر بزنند. تنها کاری که دنیز باید انجام می‌داد این بود که بگوید همین حالا به صفحه دنیز در فیسبوک بروید و یک طرفدار بشوید و یک کوپن اضافی رایگان دریافت کنید.

صدها هزار نفر و شاید میلیون‌ها نفر در این صورت به سایت این شرکت می‌رفتند، مدتی را صرف تعامل با برند دنیز می‌کردند و کوپن خود را دریافت می‌کردند و دنیز هم صاحب اطلاعاتی می‌شد که می‌توانست برای سال‌ها از آن‌ها استفاده و بهره‌برداری کند. دنیز حدود ۱۰ میلیون دلار برای تولید آن سه تبلیغ هزینه کرد و مقدار زیادی محصول رایگان نیز به مشتریان هدیه داد.

آن‌ها تجربه خوبی را به مشتریان خود ارائه دادند و به احتمال زیاد مشتریان جدیدی نیز به دست آوردند. اما اگر دنیز با مشتریان خود در یک سایت یا شبکه اجتماعی ارتباط برقرار می‌کرد، ارزش هزینه آن ۱۰ میلیون دلار بسیار افزایش پیدا می‌کرد. در آن صورت، با کلیک روی گزینه لایک در صفحه فیسبوک، مشتریان تمایل خود را برای ارائه داده‌های مربوط به خودشان نشان می‌دادند که به این برند اجازه می‌داد مستقیماً با آن‌ها ارتباط برقرار کند و بازاریابی خود را به صورت شخصی و سفارشی انجام دهد.

از دست رفتن موقعیت بزرگ کمپین اولد اسپایس: این کمپین یک پیروزی بزرگ در رسانه‌های اجتماعی محسوب می‌شود. اولد اسپایس می‌توانست از اطلاعاتی که از تقریباً ۱۲۰ هزار دنبال‌کننده توییتر خود داشت، استفاده کند تا با هر یک از آن‌ها در سطح شخصی و معنادار ارتباط برقرار کند. اما در واقع، تا سپتامبر ۲۰۱۰، تقریباً دو ماه پس از تبلیغ، حساب توییتر فقط ۲۳ بار توییت کرد و هیچ یک از توییت‌ها با شخص یا کاربر واقعی صحبت یا تعامل نداشت.

تفاوت کیفیت و کمیت در کمپین‌های رسانه‌های اجتماعی

پایگاه “عد ایج” مقاله‌ای را منتشر کرد که در آن عنوان کرد که به نظر می‌رسد اولد اسپایس یک دونده سرعتی است که در ذهنیت بازاریابی سنتی گیر کرده و نه یک دونده ماراتون که در اقتصاد تشکر زندگی می‌کند. هدف کیفیت در مقابل کمیت، شور و اشتیاق در زندگی روزمره کلید ایجاد یک زندگی شاد شخصی و حرفه‌ای است. اما چیز دیگری وجود دارد که مهم است و در واقع ممکن است بزرگ‌ترین متمایزکننده در این اقتصاد جدید باشد: نیت خوب.

اگر نیات شما خوب باشد، خودتان را نشان می‌دهید و مردم را به سمت خود می‌کشید. نیت خوب کششی ایجاد می‌کند. اکنون احتمالاً می‌توانید به نمونه‌های زیادی از افرادی فکر کنید که قادر به ساختن جعلی نیت‌های خوب برای رسیدن به خواسته‌های خود بوده‌اند. اما اقتصاد تشکر، که پلتفرم‌هایی مانند فیسبوک و توییتر را برای ما به ارمغان آورده که بر شفافیت و فوریت تأکید دارند، به مصرف‌کنندگان ابزارهای بهتری را برای تشخیص و افشای برنامه‌های پنهان یک شرکت یا نام تجاری و نیت‌های بد آن‌ها و همچنین ابزارهایی برای تشخیص و پاداش به نمونه‌های خوب داده است.

اگر تا به حال به شروع یک کمپین در رسانه‌های اجتماعی فکر کرده‌اید یا حتی یک یا دو ابتکار را امتحان کرده‌اید، قصد شما چه بوده است؟ آیا هدف شما این بوده که شخصی را مجبور به کلیک کردن یا زدن دکمه لایک کنید، یا هدفتان ایجاد هویت آنلاین و تقویت ارتباط بین خود و مصرف‌کننده بوده است؟ اگر پاسخ شما به سوال قبلی مثبت است و هدفتان لایک گرفتن بوده، به همین دلیل است که اکثر کمپین‌ها قادر به بهره‌گیری از توانایی‌های خود نمی‌شوند.

اهمیت جزئیات: از ایده‌های کوچک تا موفقیت‌های بزرگ در دنیای کسب‌وکار

اگر از پدیده‌ها بخواهید راز موفقیت خود را به اشتراک بگذارند، بسیاری پاسخ خواهند داد که راز موفقیتشان توجه به چیزهای کوچک بوده است. یک ورزشکار هر روز صبح زود برای یک ساعت تمرین بیشتر از خواب بیدار می‌شود. صاحب رستوران معتبر کاری می‌کند که خانواده‌ها احساس بهتری داشته باشند و غذای کودکان را در ظرف‌های جذاب قورباغه‌ای صرف می‌کند. صاحب کارواش امکان استفاده از وای‌فای را مهیا می‌کند.

آنچه در مورد چیزهای کوچک قابل توجه است، این است که تأثیر مثبتی که آن‌ها بر عملکرد یک فرد یا مشتری دارند، معمولاً بسیار بیشتر از تلاش و هزینه‌ای است که برای اجرای آن‌ها لازم است. در اقتصاد تشکر، همین را می‌توان در مورد چیزهای بزرگ نیز بیان کرد. اکثر مردم معمولاً فکر می‌کنند که چیزهای بزرگ ابتکاراتی هستند که فقط شرکت‌های بزرگ می‌توانند آن را اجرا کنند، زیرا فرض بر این است که برای اجرای آن‌ها به هماهنگی و بودجه فوق‌العاده‌ای نیاز داریم. اما از آنجا که هدایت موفقیت‌آمیز اقتصاد تشکر کسب‌وکارها را ملزم می‌کند تا در تخصیص منابع خود تجدید نظر کنند، چیزهای بزرگ در واقع در دسترس هر شرکتی هستند.

به عنوان مثال، اگر شرکتی چند نفر را که به طور مرتب در فیسبوک یا توییتر با آن‌ها در تعامل هستند انتخاب کند و آن‌ها و خانواده‌هایشان را برای بازدید رایگان از یک پارک یا تفرجگاه دعوت کند یا برای آن‌ها به منظور شرکت در یک رویداد بلیط تهیه کند، این کارها فقط هدیه به چند نفر است. شاید این بازگشت سرمایه چندان خوبی نداشته باشد و خرج زیادی بردارد و همه این‌ها برای خوشحال کردن تعداد بسیار کمی از مشتریان باشد، اما این یک دیدگاه بسیار نزدیک‌بینانه است.

دیدگاه طولانی‌مدت در فرصت‌های رسانه‌های اجتماعی به دست می‌آید. به دلیل تمام نظرات و توییت‌هایی که مشتریان هنگام ابراز هیجان خود می‌دهند، چند بار هزینه این‌چنینی می‌تواند با یک عمر وفاداری افرادی که از سخاوت شرکت آگاه می‌شوند، جبران شود.

 اقتصاد تشکر در عمل – آوایا

آوایا به سمتی می‌رود که مردم می‌روند. وقتی مردم درست فکر می‌کنند، نرم‌افزار پست صوتی تلفن‌های رومیزی معمولاً به ذهن نمی‌رسند. سیستم‌های ارتباطی کاربردی مؤثر و در حالت ایده‌آل از شرکت‌ها پشتیبانی می‌کنند تا بتوانند با اطمینان و در بهترین حالت خود عمل کنند. آوایا به توسعه برنامه‌های کاربردی، سیستم‌ها و خدمات ارتباطی تجاری با عملکرد بالا معروف است که برخی محصولات کاربردی را به فروش می‌رساند. با این حال، ثابت شده که یک شرکت تجارت می‌تواند از رسانه‌های اجتماعی با همان میزان موفقیت استفاده کند که یک شرکت خرده‌فروشی استفاده می‌کند.

هدف اصلی آوایا در توییتر این بوده که با سوالات فنی با مشتری و مصرف‌کننده خود ارتباط داشته باشد و به شکایات رسیدگی کند. تیم رسانه‌های اجتماعی این شرکت در ابتدا در هر هفته با هزار تعامل و پاسخ به سوالات و نظرات و غیره شروع کرد و در حال حاضر تقریباً ۴۰۰۰ تعامل دارد. آن‌ها همچنین محصولی را تولید کردند که می‌تواند در صورت انتشار توییت‌های ناراضی به بخش خدمات مشتری هشدار بدهد. این شرکت تخمین می‌زند که با اتخاذ این روش موفق شده تا تقریباً ۵۰ مشتری از دست نرود.

ارتباط با جامعه

فهرستی طولانی از توییت‌هایی را مشاهده کنید که در سمت راست صفحه حرکت می‌کند. صحبت‌های زیادی در مورد همبرگرهای آن‌ها وجود دارد و به نظر می‌رسد سالاد بسیار محبوب است. مردم می‌خواهند بدانند چگونه می‌توان یک کارت برگر تهیه کرد. به نظر می‌رسد مکالمه بین طرفداران این رستوران بی‌پایان است. شاید به این دلیل که ای جی بومبرز، که یک همبرگر فروش در میلواکی است، در مارس ۲۰۰۹ توسط جو و آنجی سورج آغاز به کار کرده، این گفتگوها و ادامه آن‌ها را در اولویت خود قرار داده است. مشتریان این رستوران تقریباً در همه جنبه‌های این رستوران نقش دارند. آن‌ها آیتم‌های منو را ایجاد می‌کنند، ساختار قیمت و ساعات کار را تعیین می‌کنند، تبلیغات و حتی متصدی بار را برای رویدادهای خیریه پیشنهاد می‌دهند.

چرا جو تا این اندازه کنترل برند خود را به مشتریانش می‌دهد؟ به دو دلیل. اولین مورد این است که روابط فرد به فرد زندگی را سرگرم‌کننده‌تر می‌کند. مورد دوم این است که در اقتصاد تشکر، بازده بالایی به بار می‌آورد. شناخت پایگاه مشتریان همیشه در اولویت او بوده است. این ایده که شما باید فضای استقبال‌کننده را در یک رستوران ایجاد کنید، خالی از لطف نیست، اما در اجبار مشتریان آنلاین به اندازه کسی که در رستوران نشسته، مورد توجه قرار می‌گیرند.

هتل‌های مراقبت از چیزهای بزرگ و کوچک: نام بزرگ‌ترین شرکت بوتیک هتل کالیفرنیا گویای همه چیز است. مدیر اجرایی و بنیان‌گذار آنلی می‌توانست نام خودش را بر روی شرکتش بگذارد. هتل‌های کونری به نظر عالی می‌رسند. او می‌توانست نامی را مرتبط با کالیفرنیا روی این شرکت بگذارد، اما در عوض نامی که او برای شرکت خود گذاشت، یک نامه خارجی و به سختی تلفظ می‌شود. با این حال، کامل و به معنای ارائه لذت زندگی به مشتریان است، دقیقاً همانی که این شرکت هر روز سعی می‌کند انجام دهد.

تجربه منحصر به فرد هتل ژوئید واوی: هنر سفارشی‌سازی خدمات

شما فکر می‌کنید که این کار توسط هر کس که در تجارت هتل و مهمان‌نوازی انجام می‌شود، اما وقتی مشتریان اقامت در یک هتل ژوئید واوی را تجربه می‌کنند، تجربه خاصی دارند و اگر جای دیگری اقامت کنند، احساس می‌کنند که چیزی کم است. این شرکت نهایت تلاش خود را برای تکمیل هنر سفارشی‌سازی انجام می‌دهد، چیزی که مردم می‌توانند از همان لحظه که به دنبال مکانی برای اقامت خود می‌گردند، آن را تجربه کنند. میزبان و استقبال‌کننده‌ای که مشخصاتش روی کارت نوشته شده در میز پذیرایی با آن‌ها ملاقات می‌کند.

این کارت اطلاعات اندکی در مورد کسی که آن روز مشغول به کار است به بازدیدکنندگان می‌دهد و به آن‌ها پیشنهاد می‌کند که در طول بازدید خود از چه چیزهایی باید اجتناب کنند تا وقت خود را از دست ندهند. این یک راه عالی برای شروع یک مکالمه و تعیین برنامه اقامت بازدیدکننده است، به این معنی که ما جایی را که زندگی می‌کنیم دوست داریم و می‌خواهیم شما نیز آن را دوست داشته باشید.

پیام از بالا می‌آید. تعیین لحن و ایجاد بنیاد فرهنگی همدلی و تعالی برای موفقیت در اقتصاد تشکر ضروری است. این پیام که تعامل شخصی و خدمات به مشتریان از اولویت‌های اصلی است، باید از رأس شرکت نشأت بگیرد. کانلی برای کارکنان خود فرصت‌های آموزشی فراوان، آزادی تفکر خلاقانه و صمیم قلب را فراهم می‌کند و پیوسته تعهد خود را برای ارائه یک تجربه شخصی و فرد به فرد با حداکثر تعداد مهمانانش نشان می‌دهد و تقویت می‌کند.

چگونه آیرینا واکسیمن و هنک هیمینگ با نیت خوب درخشان می‌شوند

آیرینا واکسیمن، جراح دندان، یک جراحی لذت‌بخش دندان را ارائه می‌دهد. افراد زیادی هستند که مراجعه به دندانپزشک را یکی از ترسناک‌ترین و ناخوشایندترین تجربیات می‌دانند، اما تعداد کمی از آن‌ها به احتمال زیاد بیمار دکتر آیرینا واکسیمن هستند. بیماران واکسیمن عاشق او و کارکنانش هستند. مطب او شبیه به سالن آب گرم است و دفتر شگفت‌انگیز وی موجب حواس‌پرتی آن‌ها در حین عمل جراحی می‌شود. بیماران او این‌ها را در شبکه‌های اجتماعی می‌گویند. ممکن است برخی از افراد هنوز فکر کنند دیدن پزشکانی که خودشان را در شبکه‌های اجتماعی تبلیغ می‌کنند خوشایند نیست. اما آیرینا واکسیمن در حال پیمودن مسیری است که پزشکان دیگر در نهایت از آن پیروی خواهند کرد.

هنگامی که پیش از نیمی از جمعیت بزرگسال کاربران آنلاین حداقل گاهی اوقات برای اطلاع از تصمیمات مراقبت‌های بهداشتی خود به بررسی‌ها و تفسیرهای آنلاین روی می‌آورند، منطقی است که متخصصانی که مراقبت‌های بهداشتی را ارائه می‌دهند باید در آنجا باشند و آماده صحبت با این افراد باشند. علاوه بر فیسبوک، می‌توان این دندانپزشک خوش‌ذوق را در توییتر، یوتیوب و لینکدین نیز پیدا کرد. او از همه این کانال‌ها برای اشتراک‌گذاری اطلاعات، آموزش مردم و در دسترس قرار دادن خود برای مشتریان در هر زمان که آن‌ها سوال، نظر یا نگرانی دارند، استفاده می‌کند.

نمونه مختصر از اجرای فرهنگ صحیح و نیت خوب

شما به وکیلی که توییت می‌کند چه می‌گویید؟ هوشمند هنک هیمینگ، وکیلی که از ابزارهای رسانه‌های اجتماعی برای فعالیت خود در یک شرکت حقوقی جهانی، توسعه برند شخصی خود و ارتباط با مشتریان و جامعه استارت‌آپ‌ها استفاده کرده است. ممکن است بسیاری از وکلای وبلاگ‌نویس و توییت‌کننده وجود داشته باشند، اما هیمینگ به عنوان نمونه‌ای از چگونگی پیاده‌سازی و عمل به فرهنگ و نیت مناسب که می‌تواند پاداش‌های بزرگی را در اقتصاد تشکر حاصل کند، شناخته می‌شود.

راهنمایی و مشاوره با استارت‌آپ‌ها از زمان تأسیس تا بلوغ و پول‌سازی، او که یک کارآفرین است، می‌داند که شرکت‌های جوان چقدر آسیب‌پذیر هستند. آن‌ها سعی می‌کنند جایگاه خود را به دست آورند. هنگامی که یک شرکت راه‌اندازی می‌شود و منابع مالی خود را در اختیار دارد، معمولاً می‌تواند به یک وکیل، حسابدار یا مشاور خوب دسترسی پیدا کند. اما هنگامی که آن‌ها تازه شروع به کار کرده و در زیرزمین خانه والدین خود مشغول به کار هستند، به سختی برای چنین کاری پول دارند.

این جایی است که من فرصتی را برای ایجاد یک اکوسیستم و در نهایت کمک به خودم می‌بینم. من معتقد هستم که این کار را به درستی انجام می‌دهند. او افزود: امروز این اکوسیستم به رسانه‌های اجتماعی و ارتباطات وابسته است. بنیان‌گذارانی که من با آن‌ها کار می‌کنم با توییتر و اسکایپ ارتباط برقرار می‌کنند. من وقتی آن‌ها کار می‌کنند، کار می‌کنم، حتی اگر این به این معنا باشد که یک ویدیو کنفرانس اسکایپی را به خاطر اختلاف زمانی ساعت ۱۱:۳۰ شب انجام دهم.

نیت خوب و ایجاد روابط پایدار

نتیجه شرکت‌هایی که به اوج خود می‌رسند، آن‌هایی هستند که راهی برای ایجاد تعادل بین خواسته‌های کوتاه‌مدت وال استریت یا سرمایه‌گذارانی با خواسته‌های بلندمدت اقتصادی پیدا می‌کنند. رهبران آن‌ها با بافتن رشته‌های قوی دی‌ان‌ای خود که با نیت خوب انجام شده، در لایه بالای شرکت خود شروع می‌کنند و اجازه می‌دهند تا به هر لایه از کسب‌وکار آن‌ها نفوذ کند. آن‌ها می‌پذیرند که مشتریان بیشترین قدرت را دارند و از دادن قدرت به آن‌ها خوشحال می‌شوند. آن‌ها افراد را استخدام خواهند کرد و بخش‌های جدیدی ایجاد خواهند کرد که به ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان و مشتریان بالقوه اختصاص داده شده است.

آن‌ها برای تکثیر پیام خود تنها به کانال‌های بازیابی مستقیم و سنتی محدود نمی‌شوند و در عوض اجازه می‌دهند تا محتواهای خود را به هر تعداد از پلتفرم‌هایی که می‌توانند به مشتریان برسند و در تعامل باشند، منتشر کنند. اقتصاد تشکر در حال حاضر اینجاست. ارتباط و مقیاس آن ممکن است بزرگ‌تر از آن باشد که هر یک از ما حتی می‌توانیم تصور کنیم و هنوز خیلی زود است. ما روزی استخوان‌های شرکت‌هایی را خواهیم دید که فسیل شده‌اند به این دلیل که فکر نمی‌کردند می‌توانند مقیاس‌پذیر باشند یا به این دلیل که فکر نمی‌کردند ارزش این تلاش را دارد یا به دلیل اینکه نمی‌توانند خطوط را روی شن پاک کنند.

روزی خواهد بود که کسب‌وکار یا برند تجاری شما جایگاهی در آینده دارد.

مقابله با ترس: ایجاد فرهنگ حمایت و نوآوری در سازمان‌ها

افکار بیشتر در مورد چگونه ترس مانع از نوآوری می‌شود: بسیاری از شرکت‌های بزرگ در ترس و نگرانی‌های کوتاه‌مدت خود گرفتار شده‌اند که این امر آن‌ها را از ریسک‌پذیری و پیگیری تفکرات خلاقانه بزرگ منع می‌کند. استخدام و اخراج به کار تیمی خوب بیشتر از هر چیزی ارزش دارد. استعداد شرکت‌هایی که در برابر اقتصاد تشکر مقاومت می‌کنند، شاهد خروج استعدادها خواهند بود. افرادی که می‌دانند فرهنگ به کجا می‌رود اما از جانب شرکت‌های خودشان حمایت نمی‌شوند، این شجاعت را پیدا می‌کنند تا به شرکت‌های جدید بروند.

یک روز این شرکت‌ها خواهند فهمید که باید همراه این موج باشند. آن‌ها درمی‌یابند که افرادی که به آن‌ها احتیاج داشتند، چند سال قبل خودشان را نجات دادند. آن‌ها قدر داشته‌های خود را نمی‌دانستند تا وقتی که دیر شده است.

چگونه در اقتصاد تشکر برنده باشیم

نسخه سریع مراقبت در مورد مشتریان خود، در مورد کارکنان خود، در مورد نام تجاری خود و در مورد همه چیزهایی که دارید، مراقبت کنید. هر خطی را روی شن پاک کنید. از چیزهای جدید یا ناآشنا نترسید. در هر زمان ممکن ابتدا در بازار حاضر شوید. فرهنگ مراقبت از کسب‌وکار خود را به آرامی تزریق کنید.

خودآگاهی

تعهد به تغییر از نظر ذهنی

تنظیم لحن از طریق کلمات و اعمال

روی کارکنان خود سرمایه‌گذاری کنید

استخدام DNA سازگار با فرهنگ و تشخیص آن در تیم موجود

معتبر بودن آنلاین یا آفلاین: منظور خود را بگویید و آنچه را که می‌گویید باور داشته باشید.

افراد خود را به صراحت خلاقیت و سخاوتمندی تقویت کنید: به زبان مشتری خود صحبت کنید. به مشتریان خود اجازه دهید در شکل‌گیری نام تجاری یا کسب‌وکار شما به شما کمک کنند، اما هرگز به آن‌ها اجازه ندهید که جهت‌گیری شما را تعیین کنند.

چگونه مشتریان را به گفتگو وادار کنیم

ایجاد حس اجتماع حول کسب‌وکار یا نام تجاری خود. برای ارتباط رسانه‌های سنتی و اجتماعی و گسترش هر نوع مکالمه‌ای برنامه داشته باشید. همه ابتکارات بازاریابی خود را به سمت مرکز احساسی و افراط خلاقیت هدایت کنید. به ابتکارات رسانه‌های اجتماعی با نیت خوب با هدف تعامل با کیفیت و نه فقط دارای کمیت روی بیاورید. از شوک و ترس استفاده کنید تا ذهن مشتریان خود را مشغول کنید و آن‌ها را به صحبت وادارید. اگر باید از تاکتیک‌ها استفاده کنید، از تاکتیک‌های ایجاد کشش استفاده کنید که به مشتریان یادآوری می‌کند چرا باید به نام تجاری شما اهمیت دهند. اگر کوچک هستید، طوری رفتار کنید که انگار بزرگ هستید. اگر بزرگ هستید، مثل کوچک‌ها رفتار کنید. قبل از دویدن از خزیدن نترسید.

ما به عنوان رهبران، کارآفرینان و مصرف‌کنندگان، موظفیم تا با نیت خوب و دلسوزی به یکدیگر نزدیک شویم. هر اقدامی که در جهت بهبود تجربه مشتریان و کارکنان انجام دهیم، گامی به سمت موفقیت پایدار است. بیایید با شجاعت و اعتماد به نفس به تغییرات ورود کنیم، با ریسک‌پذیری نوآوری را پرورش دهیم و با شراکت‌های معنادار، قدرت واقعی جامعه‌مان را نمایان کنیم.

در نهایت، به یاد داشته باشیم که اقتصاد تشکر نه تنها یک مدل تجاری، بلکه یک حرکت است. حرکتی که ما را به یادگیری و رشد مشترک سوق می‌دهد و به ما این امکان را می‌دهد که به سوی آینده‌ای بهتر گام برداریم. با هم، می‌توانیم دنیای بهتری بسازیم، جایی که انسانیت، همدلی و موفقیت در کنار هم شکوفا شوند. بیایید با قلبی پر از شکرگزاری و ذهنی باز، به این سفر ادامه دهیم و روشنایی اقتصاد تشکر را در هر گام از مسیر خود برافروزیم.

اشتراک گذاری:

آرمان نیک بخت

عضویت در خبرنامه

درخبرنامه ما عضو شوید

با عضویت تو خبرنامه خلاصینو، جدیدترین خلاصه‌ کتاب‌ها رو مستقیماً دریافت کنید. همچنین از پیشنهادات ویژه ما بهره‌مند بشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *