خلاصه کتاب پاکسازی آشفتگی های ذهن
فهرست

خلاصه کتاب پاکسازی آشفتگی های ذهن

آیا شما هم گاهی احساس می‌کنید که ذهن‌تان پر از افکار بی‌مورد و سردرگمی است؟ در دنیای پرمشغله امروز، این حس برای بسیاری از ما آشناست. کتاب پاکسازی آشفتگی‌های ذهن (Cleaning up your mental mess) اثر کارولاین لیف (Caroline Lea) به شما نشان می‌دهد چگونه می‌توانید با استفاده از روش‌های مؤثر، ذهنتان را از هرگونه شلوغی و آشفته‌گی پاک کنید. خلاصه کتاب پاکسازی آشفتگی های ذهن یه شما کمک میکند تا با گام‌های ساده به آرامش و تمرکز بیشتری دست پیدا کنید.

کتاب پاکسازی آشفتگی های ذهن با ارائه راهکارهای عملی و تمرین‌های مفید، این آشفتگی‌ها را شناسایی کرده و از زندگی‌تان حذف کنید. از تکنیک‌های مدیتیشن و تمرکز گرفته تا روش‌های مدیریت استرس، هر صفحه از این کتاب به شما ابزاری جدید برای بهبود کیفیت زندگی‌تان می‌دهد.

در این خلاصه کتاب، به بررسی نکات کلیدی و تمرین‌های موجود در کتاب «پاکسازی آشفتگی‌های ذهن» می‌پردازیم. با ما همراه شوید تا گام نخست را در راه رسیدن به ذهنی منظم و شفاف بردارید.

ذهن آشفته و چالش‌های آن

همه‌ی افراد در برخی مواقع دچار آشفتگی ذهنی می‌شوند. افکار منفی مداوم، اضطراب و افسردگی می‌توانند به شدت بر ذهن تأثیر بگذارند. این وضعیت یک واکنش طبیعی به رویدادها و شرایط دشواری است که با آن‌ها مواجه می‌شوید. هرچند که این آشفتگی امری طبیعی است، اما این بدان معنا نیست که شما باید آن را بپذیرید و با آن زندگی کنید. ممکن است نتوانید دنیای اطراف خود را کنترل کنید، اما قطعاً می‌توانید نحوه‌ی واکنش و ذهن خود را نسبت به این دنیای آشفته مدیریت کنید. در خلاصه کتاب پاکسازی آشفتگی های ذهن ، قصد دارم به شما بیاموزم که چگونه می‌توانید این کار را انجام دهید.

در این کتاب، شما با روش‌هایی برای مدیریت آشفتگی ذهن آشنا خواهید شد و ابزارهای علمی و تأیید شده‌ای را خواهید شناخت که می‌توانید با استفاده از آن‌ها به این هدف برسید. هدف من این است که به شما یاد بدهم چگونه افکار منفی را به الگوهای فکری مثبت و جدید تبدیل کنید تا به زندگی شادتر و سالم‌تری دست یابید.

مدیریت ذهن برای داشتن یک سبک زندگی سالم اهمیت زیادی دارد. وقتی به عبارت سبک زندگی سالم فکر می‌کنید، ممکن است به رژیم غذایی مغذی، خواب کافی یا ورزش فکر کنید. این‌ها همه عوامل مهمی هستند، اما یک عنصر کلیدی دیگر به نام «وضعیت ذهنی» وجود دارد که کمتر به آن توجه می‌شود.

تأثیر افکار سمی

وقتی ذهن شما پر از افکار سمی، افسرده‌کننده یا اضطراب‌آور باشد، در وضعیت «آشفته» قرار می‌گیرید. این وضعیت خطرناک می‌تواند تأثیر منفی بر سبک زندگی شما بگذارد. بنابراین، باید مانند زمانی که خانه‌تان را مدیریت می‌کنید، ذهن خود را نیز مدیریت کنید تا از آشفتگی جلوگیری کنید.

ذهن آشفته می‌تواند به سلامتی شما آسیب جدی بزند. درگیری دائمی با افکار منفی و اضطراب، منجر به ایجاد «استرس سمی» می‌شود. این نوع استرس بر بیوشیمی و عملکرد مغز تأثیر می‌گذارد و خطر ابتلا به اختلالات عصبی مانند زوال عقل را افزایش می‌دهد. همچنین، سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و شما را در معرض بیماری‌های خطرناک قرار می‌دهد.

مطالعات نشان می‌دهند که نزدیک به 90 درصد از شرایطی مانند سرطان، دیابت و بیماری قلبی، ناشی از استرس سمی هستند. این استرس نه تنها بر خود شما تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند ساختار و فعالیت ژن‌های شما را نیز تغییر دهد و اثرات منفی آن به نسل‌های بعدی منتقل شود.

استرس سمی یک پاسخ طبیعی بدن است، اما نباید فکر کنید که حتماً بر سلامت شما و فرزندان‌تان تأثیر می‌گذارد. شما می‌توانید با مدیریت ذهن، این استرس را کنترل کنید. با مدیریت ذهن خود، می‌توانید افکار منفی را قبل از اینکه استرس سمی را تحریک کنند، تغییر دهید. با تمرین کافی، مدیریت ذهن می‌تواند شما را انعطاف‌پذیرتر کند و اجازه ندهد که افکار منفی در موقعیت‌های چالش‌برانگیز تأثیر بگذارند.

قدرت مدیریت ذهن

برای درک قدرت مدیریت ذهن، می‌توانید آشفتگی ذهنی را مانند یک تصادف اتومبیل تصور کنید. اگر مدیریت ذهن نداشته باشید، در این حادثه نقش یک نظاره‌گر را خواهید داشت؛ اما اگر مدیریت ذهن داشته باشید، به سوپرمنی تبدیل می‌شوید که می‌تواند با ابزارها و روش‌های مختلف به افراد آسیب‌دیده کمک کند و از آسیب بیشتر جلوگیری کند. با مدیریت ذهن، می‌توانید به سرعت آشفتگی ذهن خود را ساماندهی کنید.

قبل از بررسی نحوه‌ی تغییر افکار و مدیریت ذهن، از شما می‌خواهم که به این فکر کنید که ذهن دقیقاً چیست و چگونه کار می‌کند. ذهن، انرژی است که از طریق تفکر، احساس و رفتار شما تولید می‌شود. این انرژی افکاری را می‌سازد که واقعیت‌های ملموسی در مغز شما هستند. افکار، ایده‌هایی هستند که با خاطرات مربوط به اطلاعات، عواطف و احساسات فیزیکی در مغز ذخیره می‌شوند.

این افکار در بخشی از ذهن به نام ضمیر ناخودآگاه ذخیره می‌شوند. اگر می‌خواهید افکار خود و در نتیجه ذهنتان را مدیریت کنید، باید از این ضمیر ناخودآگاه استفاده کنید. ضمیر ناخودآگاه، نیروگاهی است که انرژی ذهن را تولید می‌کند. این بخش، خانه‌ی خاطرات و افکار شماست و دائماً کار می‌کند و بر سایر بخش‌های ذهن (ضمیر خودآگاه و نیمه خودآگاه) تأثیر می‌گذارد.

تأثیرات ضمیر ناخودآگاه

این سه بخش همیشه با هم کار می‌کنند. افکاری که ریشه‌شان در ضمیر ناخودآگاه قرار دارد، سیگنال‌های فیزیکی و احساسی را در ناخودآگاه تحریک می‌کنند. آیا تا به حال احساس پیش‌بینی یا احساس آزاردهنده‌ای داشته‌اید که حس کنید چیزی درست نیست؟ در چنین لحظاتی، پای ناخودآگاه در میان است. سپس، وقتی این افکار و احساسات به بخش آگاه ذهن می‌رسند، شما کاملاً از آن‌ها آگاه می‌شوید و در گفتار و رفتارتان خود را نشان می‌دهند.

تمام این توضیحات چه فایده‌ای برای مدیریت ذهن دارند؟ خوب، احتمالاً می‌دانید که اگر بخواهید چیزی را تغییر دهید، باید از آن آگاه باشید. در مورد افکار سمی هم قضیه به همین شکل است. اول از هر چیزی باید ضمیر ناخودآگاه را درگیر کرد تا افکار سمی به ذهن خودآگاه کشیده شوند. وقتی که به ذهن خودآگاه رسیدند، می‌توانید فرآیند تغییر دادن آن‌ها را شروع کنید.

برای کمک به شما در انجام این کار، من روشی به نام «چرخه‌ی عصبی» (Neurocycle) را توسعه دادم. این روش در واقع یک تمرین مدیریت ذهن است که بر اساس 30 سال تحقیق در علوم فکری توسعه یافته است. من روش چرخه‌ی عصبی را در یک کارآزمایی بالینی مورد آزمایش قرار دادم. داوطلب‌های شرکت‌کننده از این روش استفاده کردند تا افکار سمی خود را مدیریت کنند. بعد از پایان کارآزمایی، شرکت‌کننده‌ها افکار سمی کمتری و سطوح پایین‌تری از استرس سمی را تجربه کردند و به‌طور کلی، افسردگی و اضطراب در این گروه حدود 80 درصد کمتر شد.

نتایج مثبت آزمایش در کتاب پاکسازی آشفتگی های ذهن

بعد از آزمایش، شرکت‌کننده‌ها گزارش دادند که احساس می‌کنند کنترل بیشتری بر ذهن خود دارند و توانمندتر از قبل هستند. مطالعات مختلف نشان می‌دهند که خودمختاری و توانمندسازی می‌تواند به افراد کمک کند تا سلامت روانی و جسمی بهتری داشته باشند.

پذیرش، پردازش و مفهوم‌سازی مجدد از اصول اساسی چرخه‌ی عصبی هستن.

یه شب وقتی تویِ وان حموم بودم، گوشواره‌ی الماسم که بچه‌م بهم هدیه داده بود تویِ آب افتاد. برای یه لحظه وحشت کردم؛ ولی این وحشت خیلی طول نکشید.

من خیلی سریع وضعیت و واکنش خودم رو کنترل کردم و بعد ذهنیت خودم رو پردازش کردم و فهمیدم که این یه واکنش طبیعی به ازدست‌دادن یه هدیه خاصه. این برای پردازش مشکل بود؛ ولی برای این‌که بتونم گوشواره رو پیدا کنم، مغزم باید پاسخ دیگه‌ای پیدا می‌کرد. بعد مغز من فرمان داد (فکر کرد) که من آب تویِ وان رو تخلیه کنم تا بتونم بهتر وضعیت رو ببینم. با استفاده از این روش من یهویی چشمم به گوشواره خورد و اون رو پیدا کردم.

تویِ این وضعیت، من از اصول چرخه‌ی عصبی برای مدیریت ذهن خودم استفاده کردم.

برای اینکه شما نیز بتوانید مانند من پذیرش، پردازش و مفهوم‌سازی مجدد را انجام دهید، لازم است که پنج مرحله را پشت سر بگذارید. می‌توانید اصول چرخه‌ی عصبی را در موقعیت‌های استرس‌زا، مانند گم شدن یک وسیله‌ی ارزشمند یا افکار منفی مکرر، مانند استرس در محل کار، به کار ببرید.

مرحله اول: پذیرش

پذیرش به معنای کسب آگاهی و پذیرش افکار و احساسات سمی است. این مرحله به عنوان «جمع‌آوری» شناخته می‌شود. در این مرحله، شما باید گزارشی از وضعیت خود به خودتان ارائه دهید تا بفهمید اوضاع دقیقاً چگونه است. با ارزیابی تجربیات خود و بررسی علائم ناراحتی، مانند ضربان قلب سریع، اطلاعاتی جمع‌آوری کنید. به عنوان مثال، من در مرحله‌ی اول متوجه شدم که اضطراب شدیدی دارم و وحشت‌زده هستم، زیرا گوشواره‌ی باارزشم را گم کرده‌ام.

مرحله دوم: پردازش

پس از پذیرش افکار و احساسات خود، می‌توانید آن‌ها را پردازش کنید. این پردازش شامل تفکر عمیق است و به شما کمک می‌کند تا به ذهن ناخودآگاه خود تلنگر بزنید. پردازش شامل دو مرحله است که به آن‌ها بازتاب (Reflect) و نوشتن (Write) می‌گویند.

در حین تفکر عمیق، هدف شما درک دلیل پشت افکار و احساساتتان است. من در وان حمام متوجه شدم که وحشت من ناشی از گم شدن گوشواره‌ام است. در این مرحله، پنج بار از خودتان بپرسید: چرا؟ این کار به شما کمک می‌کند تا به ریشه‌یابی افکار و احساسات خود بپردازید. سپس، اطلاعاتی که از وضعیت موجود جمع‌آوری کرده‌اید و آنچه از تفکر عمیق یاد گرفته‌اید را بنویسید. نوشتن، افکار و احساسات شما را منظم و منسجم می‌کند.

مرحله سوم: مفهوم‌سازی مجدد

آخرین اصل چرخه‌ی عصبی، مفهوم‌سازی مجدد است. با انجام این کار، تصمیم جدیدی می‌گیرید که شما را به سمت مثبت‌تری هدایت می‌کند. این اصل نیز شامل دو مرحله است که به ترتیب بررسی مجدد و دسترسی فعال نامیده می‌شوند.

بررسی مجدد مانند ویرایش یک متن است. به متن نوشته‌شده‌ی خود برگردید و ببینید چه افکار و رفتارهای مثبتی را می‌توانید در پیش بگیرید. سپس، از طریق مرحله‌ی «دسترسی فعال» به این افکار و رفتارهای مثبت بال و پر بدهید. «دسترسی فعال» به این معناست که شما یک تصمیم منطقی را به یک عمل منطقی تبدیل کنید؛ مانند کاری که من انجام دادم. من ابتدا تصمیم گرفتم که آب در وان را تخلیه کنم (این مرحله‌ی چهارم بود) و سپس واقعاً آب را تخلیه کردم (این مرحله‌ی پنجم یا دسترسی فعال بود).

تغییر افکار سمی و ایجاد رفتارهای مثبت، فرآیندی نیست که بتوانید در یک شب به نتیجه برسانید. بسیاری از افراد بر این باورند که عادت‌های جدید در مدت ۲۱ روز شکل می‌گیرند؛ اما واقعیت این است که این فرآیند بسیار بیشتر از این زمان طول می‌کشد. در واقع، برای ایجاد یک عادت جدید، به طور متوسط ۶۳ روز زمان نیاز است.

این عدد تصادفی نیست. پژوهشگران کالج سلطنتی لندن در سال ۲۰۱۰ به این نتیجه رسیدند که واقعاً همین مقدار زمان لازم است تا افراد عادت‌های جدید را در خود شکل دهند. همچنین، کارآزمایی بالینی مربوط به چرخه‌ی عصبی نشان داد که پس از ۶۳ روز، تغییراتی در ساختار مغزی شرکت‌کنندگان ایجاد شده است که نشان‌دهنده‌ی شکل‌گیری عادت‌های جدید و مثبت در آن‌هاست

برای تغییر موفقیت‌آمیز افکار سمی، لازم است که به مدت ۶۳ روز هر روز تمرین‌های مشخصی را انجام دهید. در این مدت، فکر جدید و مثبت در ۲۱ روز اول جایگزین افکار سمی می‌شود و پس از ۶۳ روز، این فکر به یک عادت تبدیل خواهد شد.

جدول زمانی تمرین‌های کتاب

این پنج مرحله به صورت زیر در یک جدول زمانی قرار می‌گیرند: از روز اول تا روز ۲۱، هر روز برای چند دقیقه مراحل جمع‌آوری، بازتاب، نوشتن، بررسی مجدد و دسترسی فعال را انجام می‌دهید. برای آماده‌سازی خود برای انجام تمرین‌ها، می‌توانید از روش‌های مراقبه استفاده کنید و سپس برای هر مرحله ۵ دقیقه وقت بگذارید. پس از ۲۱ روز، روزهای باقی‌مانده را به اجرای مرحله‌ی دسترسی فعال اختصاص دهید. این به این معناست که تا روز ۶۳، تمرین عملی کردن تفکر مثبت و جدید را ادامه خواهید داد. برای افزایش تأثیر این مرحله، حداقل هفت بار در روز مرحله‌ی دسترسی فعال را تمرین کنید.

طی این ۶۳ روز، چند نقطه‌ی عطف مهم را تجربه خواهید کرد که می‌توانند به عنوان انگیزه عمل کنند.

نقطه عطف اول (روز هفتم): در این روز، نسبت به تلاش‌های خود امیدوار می‌شوید. در این مرحله، دندریت‌های مغز شما به تدریج تغییر می‌کنند. دندریت‌ها ساختارهایی هستند که خاطرات و افکار را در خود نگه می‌دارند.

نقطه عطف دوم (روز چهاردهم): در این روز، افکار جدید شما قوی‌تر می‌شوند و احساس قوی‌تری از موفقیت پیدا می‌کنید. ممکن است در این مرحله وسوسه شوید که تمرین را کنار بگذارید؛ اما از این احساس به عنوان یک عامل محرک استفاده کنید تا بیشتر ادامه دهید.

نقطه عطف سوم (روز بیست و یکم): در این مرحله، ساختارهای مربوطه در مغز شما به اندازه‌ی کافی قوی هستند که بتوانند افکار شما را برای مدت طولانی حفظ کنند. در این روز، تفاوت‌ها را متوجه می‌شوید و احساس عزم راسخ پیدا می‌کنید.

نقطه عطف نهایی (روز ۶۳): در این روز، اوج تأثیرات این تمرین‌ها را احساس می‌کنید. تفکر جدید شما به ذهن ناخودآگاهتان منتقل می‌شود و به یک عادت تبدیل می‌شود. در این روز متوجه می‌شوید که می‌توانید افکار سمی خود را تغییر دهید و این احساس قدرت فوق‌العاده‌ای به شما می‌دهد.

قدرت و انعطاف‌پذیری مغز

در بخش قبلی متوجه شدید که می‌توانید با استفاده از روش چرخه‌ی عصبی تغییرات ساختاری در مغز خود ایجاد کنید. یک واقعیت جالب این است که مغز همیشه در حال تغییر است. تجربیات و حالات ذهنی شما، ساختار و ترکیب شیمیایی مغز را تحت تأثیر قرار می‌دهند و وقتی که با چالش‌ها یا افکار سمی مواجه می‌شوید، این تغییرات می‌توانند به سلامت روحی و جسمی شما آسیب برسانند.

خبر خوب این است که شما می‌توانید مغز خود را قوی‌تر کنید. مغزی که قوی‌تر می‌شود، انعطاف‌پذیرتر است و می‌تواند به راحتی افکار سمی را تغییر دهد.

چگونه می‌توان مغز را قوی کرد؟ شما می‌توانید مغز خود را با استفاده از فرآیندی به نام «ساخت مغز» قوی‌تر کنید. این فرآیند شامل مراحل چرخه‌ی عصبی نیز می‌شود. با پیروی از این مراحل و تمرینات، می‌توانید به بهبود وضعیت ذهنی و افزایش قدرت مغز خود بپردازید.

ساخت مغز به معنای به‌کارگیری پنج مرحله‌ی چرخه‌ی عصبی برای یادگیری و درک اطلاعات جدید و چالش‌برانگیز است. برای اینکه بتوانید بهترین عملکرد را داشته باشید، باید بیشتر اوقات از غذاهای سالم استفاده کنید. مغز شما نیز به همین صورت عمل می‌کند؛ اما برای مغز، غذای سالم به معنای اطلاعات مثبت است. بر اساس تحقیقات من، فرآیند ساخت مغز می‌تواند عملکرد فکری، عاطفی و اجتماعی افراد را تا ۷۵ درصد بهبود بخشد. همچنین، این فرآیند به سازمان‌دهی بهتر مغز کمک می‌کند.

استفاده از چرخه‌ی عصبی برای تقویت مغز

چگونه می‌توان از پنج مرحله‌ی چرخه‌ی عصبی برای تقویت مغز استفاده کرد؟ برای شروع، هدف شما باید درک عمیق اطلاعاتی باشد که مغز را تغذیه می‌کنند. تصور کنید که در حال آماده شدن برای یک امتحان هستید یا قرار است چیزی که یاد گرفته‌اید را برای چند دانش‌آموز توضیح دهید. برای موفقیت در هر دو مورد، باید آنچه را که می‌خوانید به‌طور کامل درک کنید.

مرحله اول: جمع‌آوری اطلاعات

در مرحله‌ی اول، اطلاعات مفیدی که می‌توانند مغز شما را بسازند، انتخاب کنید. این اطلاعات می‌تواند شامل یک کتاب، مقاله، پادکست یا هر منبع دیگری باشد. سپس، بخش کوچکی از آن اطلاعات را به مغز خود وارد کنید؛ مثلاً چند پاراگراف از مقاله یا کتابی که انتخاب کرده‌اید را بخوانید یا چند دقیقه از پادکست را گوش دهید.

مرحله دوم: بازتاب

در مرحله‌ی دوم، از خودتان چند سؤال درباره‌ی اطلاعاتی که وارد مغزتان کرده‌اید، بپرسید. چند بار آن اطلاعات را مرور کنید و برای اطمینان از درک کامل آن‌ها، آن‌ها را تکرار کنید.

مراحل سوم و چهارم: نوشتن و بررسی مجدد

در این مراحل، آنچه را که یاد گرفته‌اید، یادداشت کنید و دوباره بخوانید. این کار به مغز شما کمک می‌کند تا ساختارهای خود را تغییر دهد و اطلاعات را بهتر سازمان‌دهی کند.

مرحله پنجم: دسترسی فعال

در مرحله‌ی آخر، فرآیند ساخت مغز را تکمیل کنید. در این مرحله، خود را به‌عنوان یک معلم تصور کنید و اطلاعات جدیدی که یاد گرفته‌اید را با صدای بلند برای خود توضیح دهید. این کار باعث تقویت ساختارهای مغز و حافظه‌ی شما می‌شود.

چرخه‌ی عصبی و مدیریت آسیب‌ها

واقعیت تلخی که وجود دارد این است که هر فردی در یک مقطع از زندگی خود دچار آسیب‌های جسمی و روحی می‌شود. این آسیب‌ها می‌توانند ناشی از تجربیات شدید مانند جنگ یا مشکلات روزمره‌ای مانند بیماری یا خیانت باشند. مهم است که به این آسیب‌ها توجه کنید، زیرا افکار سمی ناشی از آن‌ها می‌توانند به مغز و بدن شما آسیب برسانند.

برای کار بر روی آسیب یا تروما، سه جنبه وجود دارد که باید در نظر بگیرید: تأثیر، علت و زمینه. تأثیر تروما به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه خود و روابطتان آسیب دیده‌اند. با در نظر گرفتن علت و زمینه تروما، می‌توانید بفهمید چه اتفاقی افتاده و چگونه به آن واکنش نشان داده‌اید.

برای مقابله با این الگوهای فکری، می‌توانید از اصول چرخه‌ی عصبی استفاده کنید. پذیرش، پردازش و مفهوم‌سازی مجدد، اصولی هستند که برای مقابله با این افکار به کار می‌روند. پذیرش به شما کمک می‌کند تا از تأثیر تروما آگاه شوید، پردازش به شما امکان می‌دهد علت و زمینه‌ی تروما را درک کنید و مفهوم‌سازی مجدد به شما این امکان را می‌دهد که تأثیر تروما را تغییر دهید و دیدگاه مثبت‌تری نسبت به خود و روابطتان ایجاد کنید.

روش‌های مفهوم‌سازی مجدد

چند روش وجود دارد که می‌توانید برای مفهوم‌سازی مجدد تأثیر تروما از آن‌ها استفاده کنید. اولین مورد این است که به دنبال احتمالات باشید: حتی بدترین موقعیت‌ها نیز می‌توانند نتایج مثبتی داشته باشند. به عنوان مثال، پس از اینکه پسرم در اردوی مدرسه مورد حمله قرار گرفت، با مدیر مدرسه صحبت کردم تا در مورد آموزش‌های امنیتی با دانش‌آموزان صحبت کند. آن‌ها این کار را انجام دادند و در اردوهای بعدی، مشکل ایمنی برای بچه‌ها به وجود نیامد.

سعی کنید تصور کنید که در روزها، ماه‌ها و سال‌های آینده، اتفاقات و چیزهای مثبتی برایتان رخ می‌دهد. این می‌تواند به شما کمک کند تا بر آینده تمرکز کنید. به عنوان مثال، وقتی آن حادثه برای پسرم رخ داد، به این فکر افتادم که از این به بعد بیشتر مراقب او باشم. آن حادثه به من اجازه داد تا بر آینده تمرکز کنم.

آخرین روش، یادآوری تجربیات ناخوشایندی است که در گذشته با آن‌ها روبه‌رو شده‌اید. این روش را جدی بگیرید و ببینید چه روزهای بدی را پشت سر گذاشته‌اید. اگر توانسته‌اید آن‌ها را پشت سر بگذارید، پس می‌توانید دوباره این کار را انجام دهید.

مدیریت ذهن برای زندگی سالم

در بخش قبلی توضیح دادم که علاوه بر خواب کافی، تغذیه سالم و ورزش، مدیریت ذهن نیز در داشتن سبک زندگی سالم نقش دارد. نکته‌ی جالب این است که مدیریت ذهن می‌تواند به شما کمک کند تا در سایر زمینه‌ها نیز بهبودهایی ایجاد کنید. با استفاده از روش چرخه‌ی عصبی، می‌توانید نه تنها ذهن خود را مدیریت کنید، بلکه به ایجاد عادات سالم در خواب، تغذیه و ورزش نیز بپردازید.

با پیروی از این مراحل و تمرینات، می‌توانید به بهبود وضعیت ذهنی و افزایش قدرت مغز خود بپردازید..

تصور کنید که در روزها، ماه‌ها و سال‌های آینده، اتفاقات و تجربیات مثبتی برای شما رخ می‌دهد. این تصور می‌تواند به شما کمک کند تا بر روی آینده تمرکز کنید. به عنوان مثال، وقتی حادثه‌ای برای پسرم پیش آمد، به این فکر افتادم که از این پس بیشتر مراقب او باشم. این تجربه به من این امکان را داد که بر آینده تمرکز کنم.

روش دیگری که می‌توانید از آن استفاده کنید، یادآوری تجربیات ناخوشایندی است که در گذشته با آن‌ها مواجه شده‌اید. این روش را جدی بگیرید و به یاد بیاورید که چه روزهای سختی را پشت سر گذاشته‌اید. اگر توانسته‌اید آن‌ها را فراموش کنید، پس می‌توانید دوباره این کار را انجام دهید.

    مدیریت ذهن برای عادات سالم

شما می‌توانید ذهن خود را برای بهبود عادات خواب، تغذیه و ورزش بهتر مدیریت کنید. در بخش قبلی توضیح دادم که علاوه بر خواب کافی، تغذیه مناسب و ورزش، مدیریت ذهن نیز در داشتن سبک زندگی سالم نقش مهمی دارد. نکته‌ی جالب این است که مدیریت ذهن می‌تواند به شما کمک کند تا در سایر زمینه‌ها نیز بهبودهایی ایجاد کنید.

برای اطمینان از خواب بهتر، ایجاد عادت‌های غذایی سالم و انجام ورزش، می‌توانید از روش چرخه‌ی عصبی (شامل اصول سه‌گانه و پنج مرحله‌ی آن) استفاده کنید. اگر بتوانید این کارها را انجام دهید، تا پایان عمر یک زندگی سالم برای خود خواهید ساخت.

شما ممکن است بارها شنیده باشید که خواب کافی برای سلامتی بسیار مفید است. هر فرد به مقدار مشخصی خواب نیاز دارد؛ ممکن است شما به ۶ ساعت خواب نیاز داشته باشید و فرد دیگری به ۹ ساعت. نکته مشترک این است که وقتی ذهن آشفته باشد، بی‌خوابی به سراغ شما می‌آید و خواب شما به هم می‌ریزد.

رفع آشفتگی ذهن(پاکسازی آشفتگی ها)

خوشبختانه، اگر از روش چرخه‌ی عصبی برای ساختن مغز و مدیریت افکار سمی و آسیب‌های روحی استفاده کنید، می‌توانید آشفتگی را از بین ببرید. این کار باعث می‌شود که مغز شما برای خواب بهتر آماده شود.

برای بهبود کیفیت خواب و افزایش آن، پیشنهاد می‌کنم روزانه یک ساعت به تفکر عمیق بپردازید. این به معنای این است که به ذهنت اجازه دهید در میان شلوغی‌های روزانه، یک ساعت در دنیای خیالی خود بماند و خیال‌پردازی کند یا درباره یک موضوع جدی فکر کند. این کار باعث بهبود جریان خون به مغز و استراحت آن می‌شود و افکار شما را واضح‌تر می‌کند. تمام این‌ها به شما کمک می‌کند تا خواب شبانه‌ی بهتری داشته باشید.

تغذیه سالم

پس از بیداری، باید به تغذیه خود توجه کنید. منظور من این نیست که پرخوری کنید، بلکه باید مواد غذایی مغذی، تازه، ارگانیک و عاری از مواد شیمیایی مصنوعی مصرف کنید. این یک عادت غذایی سالم است که می‌توانید با استفاده از روش چرخه‌ی عصبی آن را ایجاد کنید.

بهبود عادات غذایی

با استفاده از اصول روش چرخه‌ی عصبی، می‌توانید انتخاب‌ها و الگوهای غذایی خود را بپذیرید، طرز فکر و احساس خود را در مورد غذا پردازش کنید و هر اقدامی که می‌توانید برای تغییر عادت غذایی انجام دهید، تصور کرده و آن را عملی کنید.

اهمیت ورزش

آخرین موردی که برای داشتن سبک زندگی سالم باید به آن توجه کنید، ورزش است. فعالیت بدنی فواید زیادی برای سلامتی دارد؛ از افزایش سطح انرژی و بهبود خلق‌و‌خو تا کاهش استرس و بهبود فرآیند تفکر و یادگیری. همچنین، ورزش می‌تواند احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب را کاهش دهد.

نگرش مثبت نسبت به ورزش

با استفاده از چرخه‌ی عصبی، می‌توانید نگرش‌های خود را نسبت به ورزش بپذیرید، به منشأ آن‌ها فکر کنید و آن‌ها را بهبود دهید. وقتی این کار را انجام دهید، می‌توانید یک روتین ورزشی منظم در زندگی خود ایجاد کنید. مطمئن باشید که بدن و ذهنت از شما برای انجام این کار تشکر خواهند کرد.

پیام اصلی کتاب پاکسازی آشفتگی های ذهن

خلاصه کتاب پاکسازی آشفتگی‌های ذهن می‌خواهد این نکته را بیان کند که: مدیریت ذهن و پاکسازی افکار سمی و عادات بد باعث می‌شود سبک زندگی سالم‌تری داشته باشید و خطر ابتلا به بیماری‌های مختلف را کاهش دهید. هر زمان که بخواهید با اثرات ذهنی تروما مبارزه کنید و روش‌های مثبت‌تری برای تفکر و زندگی انتخاب کنید، می‌توانید از روش چرخه‌ی عصبی و اصول آن برای پذیرش، پردازش و مفهوم‌سازی مجدد استفاده کنید. شما می‌توانید در مدت زمان ۶۳ روز، با یک فکر یا عادت مقابله کنید و به‌تدریج کنترل ذهن خود را به‌دست آورید و کیفیت کلی زندگی‌تان را افزایش دهید.

تمرین صبحگاهی

به شما توصیه می‌کنم که هر صبح کمی تمرین مدیریت ذهن انجام دهید. احتمالاً شما نیز با من موافقید که اگر صبح را به خوبی یا بدی آغاز کنید، می‌تواند بر کل روز شما تأثیر بگذارد. اگر از خواب بیدار شوید و فوراً با مشکلات خود دست‌و‌پنجه نرم کنید یا داستان‌های ناامیدکننده را از اخبار یا رسانه‌های اجتماعی بشنوید، احتمالاً کل روز با احساسات و افکار منفی روبه‌رو خواهید شد.

تمرکز بر مدیریت ذهن

سعی کنید هر صبح بر روی مدیریت ذهنتان کار کنید و تمرکز خود را افزایش دهید و از خواندن اخبار منفی دوری کنید. خلاصه کتاب “نشخوار ذهنی” درباره‌ی صدای درونی ما و تأثیر آن بر سلامت جسمی و روانی صحبت می‌کند. بسیاری از اضطراب‌ها و استرس‌هایی که در طول روز تجربه می‌کنیم، ریشه در همین صدای درونی دارند و اگر نتوانیم این صدای آزاردهنده را ساکت کنیم، به زودی کنترل زندگی را از دست خواهیم داد و به فردی بی‌اراده تبدیل می‌شویم که انگیزه‌ای برای انجام هیچ کاری ندارد.

اهمیت صدای درونی

در کتاب پاکسازی آشفتگی های ذهن با تحقیقات و مطالعات زیادی روبه‌رو می‌شوید که اهمیت صدای درونی در موفقیت یا عدم موفقیت را نشان می‌دهند.

اشتراک گذاری:

رویا سعادتی

عضویت در خبرنامه

درخبرنامه ما عضو شوید

با عضویت تو خبرنامه خلاصینو، جدیدترین خلاصه‌ کتاب‌ها رو مستقیماً دریافت کنید. همچنین از پیشنهادات ویژه ما بهره‌مند بشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *