آیا تا به حال احساس کرده‌اید که تلاش‌های شما پراکنده و بدون نتیجه است؟ کتاب آن یک چیز (The ONE Thing) نوشته گری کلر، راهکاری عملی و ثابت‌شده برای رسیدن به موفقیت پایدار است.خلاصه کتاب آن یک چیز به شما یاد می‌دهد که چگونه با تمرکز بر “یک چیز” مهم در زندگی، بیشترین نتایج ممکن را به‌دست آورید. گری کلر در کتاب آن یک چیز استدلال می‌کند که تمرکز روی “آن یک چیز”، کلید دستیابی به موفقیت بزرگ و پایداری در زندگی است. او از تجربه‌های شخصی و علمی خود برای اثبات این ادعا استفاده می‌کند و به شما یاد می‌دهد چگونه از پراکندگی ذهنی، مدیریت زمان نادرست و اتلاف انرژی جلوگیری کنید. با پیروی از این اصول، میتوانید با سرعت و دقت بیشتری به اهداف بزرگ‌تر خود نزدیک شوید.
در این مقاله، خلاصه‌ای جامع از کتاب آن یک چیز را خواهید خواند و با اصول کلیدی این کتاب آشنا می‌شوید که به شما کمک می‌کند تا اولویت‌های واقعی‌تان را شناسایی و به اهداف بزرگ‌ترتان دست پیدا کنید.
“خلاصه کتاب آن یک چیز” – نتایج فوق‌العاده با کمترین تلاش
حقیقت شگفت انگیز ساده در پشت نتایج فوق العاده نوشته گری کلر جی پی پاپاسان. شما به دنبال کمتر هستید شما می‌خواهید حواس پرتی کمتر و کمتری داشته باشید رگبار روزانه ایمیل‌ها پیامک‌ها توییت‌ها پیام‌های متنی و جلسات شما رو پریشون کرده و باعث استرس شما میشه مطالبات و نیازهای همزمان کار و خانواده وقت زیادی میگیره و مهلت های از دست رفته، حقوق کمتر استرس زیادی میده. شما میخواید بهره‌وری بیشتری در کار خودتون داشته باشید درآمد بیشتر برای شیوه زندگی بهتر شما رضایت بیشتری از زندگی و زمان بیشتری برای خودتون خانواده و دوستان خودتون می‌خواهید با کتاب آن یک چیز نوشته گری کلر اکنون میتونید هر دو رو داشته باشید هم کمتر و هم بیشتر آن یک چیز نتایج فوق‌العاده‌ای رو در هر زمینه ای از زندگی شما از جمله کاری شخصی خانوادگی و معنوی ارائه میده.
آن یک چیز بارها و بارها در زندگی افراد موفق ظاهر میشه زیرا این یک حقیقت اساسیه استفاده از آن یک چیز در کار و در زندگی ساده‌ترین و هوشمندانه‌ترین کاریه که میتونید انجام بدید تا خودتون رو به سوی موفقیت مورد نظر خودتون سوق بدید در خلاصه کتاب آن یک چیز خواهیم آموخت درباره شش دروغ بین شما و موفقیت و نحوه غلبه بر اونها در دسترس نبودن همیشگی نیروی اراده و نحوه استفاده موثر از اون تا حد ممکن.
چطور میشه یک سوال متمرکز ساخت چگونه میشه با استفاده از ماتریس پرسش بزرگ مسیر پاسخ‌های عالی را پیمود نحوه توقف زمان مقدمه فیلم حقه‌بازان شهر به عنوان یکی از بامزه‌ترین فیلم‌های تمام دوران میزان غیرمنتظره‌ای از خرد و بینش در خودش داره در صحنه‌ای به یاد موندنی کرلی گاوچران خورده شیشه دار و میچ حقه باز گروه رو در جستجوی گله گاوهای ولگرد ترک میکنند. کرلی اسب خودش رو متوقف میکنه و به طرف میچ برمیگرده کرلی آیا میتونی راز زندگی چیه نه چیه کرلی اینه یکی از انگشتای خودشو بالا نگه می‌داره میچ انگشتت کرلی یک چیز فقط یک چیز به اون پایبند باش و همه چیز بی معنا میشه میچ عالیه اما او یک چیز چیه کرلی چیزیه که خودت باید بفهمی راز موفقیت از دهان یک شخصیت داستانی بیرون میاد.
ریز شدن و تمرکز بر اهمیت‌های اصلی
چه نویسندگان اون رو می‌دونستند و چه ناخواسته به اون اشاره کردند اون چه نوشتند حقیقت محض بود آن یک چیز بهترین راه برای رسیدن شما به خواسته‌هاتونه. اگر همه افراد ساعت یکسانی در روز دارند چرا به نظر میرسه برخی از افراد بسیار بیشتر از دیگران کار میکنند پاسخ اینه که اونها رسیدن به قلب چیزها را محور رویکرد خودشون قرار میدن اونها ریز میشن. ریز شدن نادیده گرفتن همه کارهایی که میتونید انجام بدید و انجام کارهایی که باید انجام بدید. ریز شدن تشخیص اینه که همه چیز به یک اندازه اهمیت نداره ریز شدن یافتن مواردیه که بیشترین اهمیت رو دارند ریز شدن متوجه شدن اینه که نتایج فوق العاده به طور مستقیم با میزان محدودیت تمرکز شما تعیین میشن وقتی تا حد ممکن ریز بشید و پیش برید به آن یک چیز خیره خواهید شد.
به دست آوردن نتایج فوق‌العاده چیدن دومینو بسیار ساده است شما آنها را در یک ردیف قرار میدید و به اولین مهره ضربه میزنید با این حال در دنیای واقعی پیچیده‌تره. چالش اینه که زندگی همه چیز رو برای ما تنظیم نمیکنه و نمیگه از اینجا باید شروع کنید بنابراین در عوض هر روز باید اولویت‌های خودتون رو از نو تنظیم کنید دومینوی اول را بیابید و تا زمانی که سقوط کنه به اون ضربه بزنید این رویکرد کار میکنه زیرا موفقیت فوق العاده ثمره کار متوالیه نه کار همزمان. قضیه دومینو در مورد زندگی شما و در کوچکترین لحظه در هر روز که تصمیم میگیرید حرکت بعدی شما چی باشه صدق میکنه. موفقیت با موفقیت بنا میشه.
دروغ‌های موفقیت – گمراه کننده‌های رایج
این یک چیز در یک زمانه بخش اول دروغ‌ها اونها ما رو گمراه و منحرف میکنند با گذشت زمان افسانه‌ها و ناراستی‌ها اونقدر در هم می‌پیچند که در نهایت شبیه هم به نظر میان و شبیه حقیقت به نظر می‌رسند سپس ما تصمیم گیری های مهم رو بر اساس آنها شروع می کنیم چالشی که همه ما هنگام شکل گیری استراتژی های موفق خودمون با اون روبرو هستیم اینه که موفقیت دروغ‌های خاص خودش رو نیز داره. اگر بخواهیم پتانسیل خودمون رو به حداکثر برسونیم باید مطمئن بشیم که این دروغ‌ها رو در رختخواب جا میزاریم.
دروغ شماره ۱
همه چیز به یک اندازه اهمیت دارند برابری یک ایده آله که به نام عدالت دنبال میشه در دنیای واقعی نتایج هیچ چیز هرگز برابر نیست مهم نیست افراد چقدر با استعداد هستند هیچ دو نفری هرگز برابر نیستند برابری یک دروغ همه چیز به یک اندازه مهم نیست و موفقیت یک بازی نیست که هر کسی بیشترین تلاش را میکنه برنده باشه.
با این حال اغلب افراد روزانه همین بازی را انجام می دهند اگرچه فهرست وظایف و کارهایی که باید انجام بشه به عنوان فهرستی مفید از بهترین نیت‌های ما عمل میکنه اما همچنین ما رو با چیزهای بی اهمیت و بیهوده که ما فکر می‌کنیم موظف به انجام اونها هستیم ما رو تحت فشار قرار میدن فقط به این دلیل که در لیست ما هستند اما موفق ها متفاوت عمل میکنند موفق ها همیشه بر حسب اولویت کار میکنند شما به جای یک لیست از کارها به یک لیست موفقیت نیاز دارید. لیستی که به طور هدفمند حول رسیدن به نتایج خارق العاده ایجاد شده اگر فهرست کارهای شما شامل همه چیزه احتمالاً شما را به هر جایی میبره جز جایی که میخواید برید.
اصل پاره تو که به عنوان اصل ۲۰۸۰ نیز شناخته میشه بیانگر اینه که کمترین تلاش شما ۲۰ درصد منجر به حصول اکثریت نتایج شما میشه این اصل به روشنی به ما نشون میده که اکثریت خواسته های ما از اقلیت کارهایی میاد که انجام میدیم.
نتایج خارق العاده به شکل غیرمنتظره‌ای با اقدامات کمتر از آنچه اکثر مردم تصور میکنند به دست میاد این اصل بسته به شرایط میتونه ۲۰۹۰ هم باشه جایی که ۹۰ درصد موفقیت شما از ۲۰ درصد تلاش شما ناشی میشه یا ۱۰۷۰ فقط بدونید که اینها همه از همین اصل پیروی میکنند حقیقت اینه که همه چیز به یک اندازه مهم نیست بعضی چیزا بیشتر از بقیه اهمیت دارند .هنگامی که از اصل پاره تو استفاده کنید لیست کارهای در انتظار انجام به یک لیست موفقیت تبدیل میشه برای رسیدن به بیشترین موفقیت با بزرگترین فهرستی که میخواید شروع کنید اما این طرز فکر را توسعه بدید که چند مورد مهم را برگزینید تا به اون یک چیز اصلی خاتمه ندادید متوقف نمیشید.
دروغ شماره ۲
عملکرد چندگانه یا چند وظیفه‌ای همزمان انجام دادن چندین کار است که زیر آن تقریبا همه اون را به عنوان یک کار موثر میپذیرند. اما وقتی سعی میکنید دو کار رو همزمان انجام بدید نمیتونید هر دو رو به خوبی انجام بدید. عملکرد چندگانه راهی موثر برای انجام نافرجام کارهاست.
اصطلاح چند وظیفه‌ای در دهه ۱۹۶۰ برای توصیف توانایی رایانه در انجام سریع بسیاری از وظایف به وجود آمد. با این حال این اصطلاح ذاتاً فریبنده است. منظور از چند وظیفه‌ای انجام چندین وظیفه است که به طور متناوب از یک منبع استفاده میکنند. اما با گذشت زمان این زمینه تغییر کرد و به این معنی شد که چندین کار به طور همزمان توسط یک منبع انجام بشه.
ما میتونیم دو یا چند کار را مانند همزمان راه رفتن و صحبت کردن انجام بدیم اما نمیتونیم روی دو کار به طور همزمان تمرکز کنیم چرا که توجه ما جابجا میشه. این کار برای رایانه‌ها خوبه اما پیامدهای جدی برای انسان داره. وقتی از تمرکز روی انجام کاری به سراغ وظیفه دیگری میریم دو اتفاق رخ میده. اولین مورد تقریبا آنیه شما تصمیم به تغییر دارید. مورد دوم کمتر قابل پیش بینیه شما باید قوانین را برای هر کاری که قصد انجام اون رو دارید در نظر بگیرید. شروع کار جدید و بازگشت مجدد به کار قبلی همیشه مدتی طول میکشه و هیچ تضمینی وجود نداره که از همون جایی که کار را متوقف کردید ادامه بدید. پس چرا وقتی در حال انجام مهمترین کار خودتون هستید باید چند وظیفه‌ای بودن رو تحمل کنید فقط به این دلیل که شغل روزانه ما جراحی نیست؟ توجیهی بر این نیست که تمرکز برای رسیدن ما به موفقیت کم اهمیته. کار شما شایسته احترامه.
دروغ شماره ۳
برخلاف تصور اکثر مردم، موفقیت یک ماراتون از اقدامات منظم نیست. برای دستیابی به موفقیت نیازی نیست که شما فردی همیشه منظم و منضبط باشید که در اون هر عمل شما طبق پیش بینی و آموزش باشه. موفقیت در واقع یک مسابقه کوتاه ۱-۲ سرعت با نظم و انضباط کافی تا عادت در شما ایجاد بشه و شروع به کار کنه و تسلط پیدا کنه. شما میتونید با نظم و انضباط کمتر از آنچه که فکر میکنید موفق بشید. به یک دلیل ساده. موفقیت اینه که کار درست را انجام بدید نه اینکه همه چیز رو درست انجام بدید.ترفند موفقیت انتخاب عادت مناسب و ایجاد نظم کافی برای ایجاد اونه. همین با تبدیل شدن این عادت به بخشی از زندگی شما شبیه یک فرد منضبط میشید. اما فقط همین نخواهد بود. شما فردی خواهید بود که از نظر انتخابی برای ایجاد یک عادت قوی استفاده میکنید.
۶۶ روز تا نقطه شیرین نظم و انضباط درست راه زیادی را پیش میبره و ایجاد عادات فقط در ابتدا سخته. با گذشت زمان ایجاد عادتی که دنبالش هستید آسون‌تر میشه. حفظ عادات به انرژی و تلاش بسیار کمتری نسبت به شروع اون نیاز داره. در سال ۲۰۰۹ محققان کالج دانشگاهی لندن این سوال را مطرح کردند که ایجاد یک عادت جدید چقدر طول میکشه. نتایج نشون میده که به طور متوسط ۶۶ روز طول میکشه. ۶۶ روز نشان دهنده رسیدن به یک نقطه شیرین بود که عادت به رفتارهای آسان تر روزهای کمتر و عادت به رفتارهای دشوار روزهای بیشتری طول میکشه.
افراد خیلی موفق ابر انسان نیستند. اونها فقط از نظر انتخابی برای ایجاد چند عادت مهم استفاده کردند. یکی یکی در طول زمان.
دروغ شماره ۴
اکثر مردم میدونند که قدرت اراده مهمه اما بسیاری ممکنه به طور کامل ندانند که چقدر برای موفقیت اهمیت داره. اراده اونقدر مهمه که استفاده موثر از اون باید در اولویت اول باشه. متاسفانه به این دلیل که همیشه در دسترس نیست استفاده بهینه از اون مستلزم مدیریت اونه.
اراده یک مسئله زمان‌بندیه. وقتی اراده خودتون رو دارید راه خودتون رو در پیش میگیرید. اراده عمر باتری محدودی دارد اما میتوانید آن را با کمی استراحت شارژ کنید. شما باید بر سوخت اراده خودتون نظارت داشته باشید. نیروی اراده قوی مستلزم داشتن یک مخزن پره. هرگز اجازه ندید به دلیل کمبود سوخت مهمترین موارد به خطر بیفتند.
درست و منظم غذا بخورید و استراحت کافی داشته باشید. چگونه اراده خودتون رو به کار بندازید در مورد این مسئله فکر کنید به اون توجه کنید به اون احترام بزارید. شما هر روز در زمانی که قدرت اراده شما قویه مهمترین کارها را انجام میدید. حداکثر قدرت به معنای حداکثر موفقیت.
دروغ شماره ۵
ایده تعادل دقیقاً اون ایده بزرگ و در عین حال چندان کاربردی نیست. در تلاش شما برای رسیدگی به هر چیز همه چیز با کمبود مواجه میشن و هیچ چیز به تکامل نمی‌رسند. وقتی میگیم تعادل نداریم معمولا به این احساس می‌پردازیم که برخی از اولویت‌ها مواردی که برای ما اهمیت دارند کم ارزش هستند یا برآورده نشدند. مشکل اینه که وقتی بر آنچه واقعا مهمه تمرکز میکنید یک چیز همیشه کم خواهد بود.
همیشه مواردی انجام نشده باقی خواهند ماند و رها کردن برخی کارها یک کار لازم برای حصول نتایجه است. شما نمی‌توانید همه چیز را رها کنید، و اینجاست که ایجاد تعادل اهمیت پیدا می‌کند. شما باید بین کار و زندگی شخصی خودتون تعادل ایجاد کنید. یک تعادل رو در کار خودتون برقرار کنید. کار رو به عنوان یک مهارت یا دانش در نظر بگیرید که باید بر اون تسلط داشته باشید. عدم تعادل در کار باعث میشه که شما زمان نامتناسبی رو به آن یک چیز خودتون اختصاص بدید و بقیه روزهای کاری هفته ماه و سال را از تعادل خارج کنید. زندگی کاری شما به دو حوزه تقسیم میشه: آنچه بیش از همه اهمیت داره و همه چیزهای دیگه. شما باید آنچه را که اهمیت داره به حد افراط انجام بدید و با آنچه برای بقیه چیزها اتفاق میفته خوب باشید. موفقیت حرفه‌ای این رو ایجاب میکنه.
زندگی شخصی خودتون رو متعادل کنید. بپذیرید که زندگی شما دارای حوزه‌های متعددیه و هر یک از آنها حداقل توجه رو می‌طلبه تا احساس کنید یک زندگی دارید. اگر همه رو رها کنید، تاثیرات منفی اون را خواهید دید. این موضوع نیاز به هوشیاری دائمی داره. هرگز نباید بیش از حد طولانی یا دور از تعادل در زندگی خودتون باشید تا همه اونها حوزه‌های فعال زندگی شما باشند. زندگی شخصی شما این رو ایجاب میکنه.
مسئله تعادل در واقع یک مسئله اولویت‌بندی داره. وقتی زبان کار خودتون رو از حالت متوازن به اولویت‌بندی تغییر میدید، انتخاب‌های خودتون رو واضح تر می‌بینید. وقتی قراره کار کنید، کار کنید و وقتی قراره بازی کنید، بازی کنید. این یک طناب بازی عجیبه که در حال انجام اون هستید، اما زمانی که اولویت‌های خودتون رو با هم قاطی کنید، همه چیز از هم می‌پاشه.
دروغ شماره 6
این احتمالاً بدترین دروغ در بین دروغ‌های مذکوره زیرا اگر از موفقیت بزرگ بترسید یا از اون اجتناب میکنید یا تلاش خودتون رو برای رسیدن به اون به طور کامل انجام نمی‌دید. هیچ کس سقف نهایی خودش را برای دستیابی به موفقیت نمی‌دونه، بنابراین نگرانی در مورد اون اتلاف وقته. وقتی به خودتون اجازه میدید بپذیرید که بزرگ بودن اون چیزیه که میتونید به اون دست پیدا کنید، به گونه دیگر به اون نگاه میکنید. بزرگ فکر کردن برای حصول نتایج فوق العاده ضروریه.
موفقیت نیاز به عمل داره و عمل نیاز به تفکر، اما نکته مهم اینجاست: تنها اقداماتی که به یک سکوی اولیه برای رسیدن به موفقیت بزرگ تبدیل میشن، اونهایی هستند که در ابتدا با تفکر بزرگ آغاز میشن. این ارتباط را برقرار کنید و اهمیت میزان بزرگ فکر کردن رو پیدا کنید. همه افراد به یک اندازه زمان دارند و سخت‌کوشی کار دشواریه، در نتیجه اونچه در زمان کار انجام میدید تعیین میکنه که چه چیزی را به دست خواهید آورد. و از آنجا که آنچه انجام میدید با آنچه شما فکر میکنید تعریف میشه، اینکه چقدر بزرگ فکر میکنید سکوی پرتابی برای رسیدن به میزان موفقیت‌های فوق العاده است. از بزرگ بودن نترسید، از متبسط بودن بترسید. فقط زندگی بزرگ به شما امکان میده زندگی واقعی و پتانسیل کاری خودتون رو تجربه کنید.
راه ساده برای کارآمدی و موفقیت
موفقیت به اینجا برمیگرده: تناسب در هر لحظه از زندگی. اگر میتونید صادقانه بگید این همون جاییه که من قرار بوده در حال حاضر باشم، دقیقاً همون کاری رو که قرار بوده انجام بدم، در این صورت تمام امکانات شگفت انگیز برای زندگی شما ممکن میشه.
سوال متمرکز نحوه طرح سوالاتی که از خودتون می‌پرسین پاسخ‌هایی رو تعریف میکنه که در نهایت به زندگی ما تبدیل میشن. چالش اینه که سوال درست همیشه چندان واضح نیست. اکثر چیزهایی که ما میخواهیم با نقشه راه یا مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها ارائه نمی‌شن، بنابراین طرح سوال مناسب دشواره و وضوح باید از ما ناشی بشه. برای به دست آوردن پاسخ‌هایی که به دنبال اون هستیم، باید سوالات مناسب طرح کنیم و ما موظف هستیم که سوالات مخصوص به خودمون رو طراحی کنیم.
چطور میتونیم با سوالات غیرمعمول که شما را به پاسخ‌های غیرمعمول میرسونه کنار بیایید؟ شما یک سوال می‌پرسید، سوال متمرکز. هر کسی که رویای یک زندگی غیرمعمول رو داره باید روشی غیرمعمول برای زندگی داشته باشه. سوال متمرکز همون روش غیرمعموله. سوال متمرکز همه سوالات احتمالی را به یک سوال میرسونه: آن یک چیزی که میتونم انجام بدم چیه؟ چطور با انجام اون همه چیزهای دیگه آسون‌تر یا غیر ضروری خواهند بود؟
قسمت ۱: اون یک چیز که میتونم انجام بدم. این سوال موجب عمل متمرکز میشه. این سوال شما را مجبور میکنه به سمت چیز خاصی برید. عبارت می‌توانم یک دستور تعبیه شده در سوال که شما را به انجام اقدامات ممکن راهنمایی میکنه. نباید انجام داد، می‌توان انجام نداد یا حالا انجام ندهم عبارت می‌توانم هر بار بر همه اینها غلبه میکنه.
قسمت ۲: چگونه با انجام آن. این به شما میگه معیاری وجود داره که باید پاسخ شما را برآورده کنه. این یک پل بین انجام دادن سرسری یک کار و انجام کاری برای یک هدف خاصه.
قسمت ۳: همه چیزهای دیگر آسان‌تر یا غیر ضروری خواهند بود. این آخرین آزمایش اهرمیه این میگه که وقتی اون یک چیز را انجام میدید هر کار دیگری رو میتونید برای رسیدن به هدف خودتون انجام بدید یا با تلاش کمتری انجام بدید یا دیگه حتی لازم به انجام اون نیست. این امر با تغییر کارکرد و جلوگیری از حواس پرتیها پتانسیل پاسخ را برای تغییر زندگی شما بالا میبره. سوال متمرکز از شما می‌خواد که اولین قطعه دومینو را پیدا کنید و تا زمانی که اون را ننداختید روی اون تمرکز کنید.
عادت‌های موفقیت‌آمیز و اهمیت سوال متمرکز
پس از انجام این کار یک ردیف دومینو در پشت اون یا آماده سقوط یا در حال سقوط خواهید یافت. عادت موفقیت شکستن عادت‌ها میتونه سخت باشه و ایجاد اون نیز دشواره اما ما ناخودآگاه در حال ایجاد عادت‌های جدید هستیم. وقتی طرز فکر یا شیوه‌ای را برای مدت طولانی پی می‌گیریم و ادامه میدیم یک عادت جدید ایجاد کردیم. انتخابی که ما با اون روبرو هستیم اینه که آیا میخواهیم عاداتی را ایجاد کنیم که به اونچه ما از زندگی میخواهیم منجر بشه یا خیر. اگر چنین کنیم سوال متمرکز قوی ترین عادت موفقیت که میتونیم داشته باشیم.
بدیهی شما میتونید با تجزیه و تحلیل هر جنبه کوچک از کارهایی که ممکنه انجام بدید خودتون رو خسته کنید. در عوض با کارهای بزرگ شروع کنید و ببینید شما را به کجا میرسونه. سوال متمرکز میتونه شما رو به سمت آن یک چیز خود در زمینه‌های مختلف زندگی سوق بده. شما همچنین میتونید یک بازه زمانی مانند هم اکنون یا امسال برای رسیدن فوری به اهداف خودتون یا در پنج سال آتی یا یک روز در آینده برای رفتن به سمت تحقق اهداف خودتون در نظر بگیرید تا به سوی نتایج مورد نظر خودتون حرکت کنید.
نخستین قدم برای ایجاد عادت موفقیت‌آمیز
در اینجا چند نمونه سوال متمرکز وجود داره که باید از خودمون بپرسیم: برای زندگی معنوی من آن یک چیز که میتونم برای کمک به دیگران انجام بدم چیه؟ برای سلامت جسمی من آن یک چیز که میتونم
- برای رسیدن به اهداف رژیم غذایی خودم انجام بدم چیه؟
- برای زندگی شخصی من آن یک چیز که میتونم برای بهبود مهارتم انجام بدم چیه؟
- برای روابط کلیدی من آن یک چیز که میتونم برای بهبود رابطه با همسر یا شریکم انجام بدم چیه؟
- برای شغل من آن یک چیز که میتونم انجام بدم تا مطمئن بشم که به اهدافم می‌رسم چیه؟
- برای کسب و کار من آن یک چیز که میتونم انجام بدم تا ما رو رقابتی تر کنه چیه؟
- برای امور مالی من آن یک چیز که میتونم برای افزایش دارایی خالص خودم انجام بدم چیه؟
برای اینکه آن یک چیز خود را جز برنامه روزانه خودتون قرار بدید ابتدا باید اون رو درک کرده و باور کنید. اگر این کار رو نکنید اقدامی نخواهید کرد. سپس باید هر روز سوال متمرکز خودتون رو بپرسید. وقتی این کار را انجام بدهید جهت شما مشخص میشه. هنگامی که سوال متمرکز را به یک عادت تبدیل کردید به طور کامل از قدرت خودتون استفاده میکنید تا به نتایج مورد نظر خودتون برسید. برای کمک به خود از یادآوری‌ها استفاده کنید مانند نصب یک تابلو که میگه تا زمانی که آن یک چیز من انجام نشه همه چیزهای دیگه حواس من را پرت میکنند. و حتماً از پشتیبانی استفاده کنید. تحقیقات نشون میده که اطرافیان شما میتونن به شدت بر شما تاثیر بذارند. ایجاد این عادت میتونه پایه و اساس موفقیت در بسیاری از افراد بشه. بنابراین عادت موفقیت خودتون رو در استفاده از سوال متمرکز تا حد ممکن قوی نگه دارید.
مسیر پاسخ‌های عالی
سوال متمرکز به شما کمک میکنه آن یک چیز خودتون رو در هر شرایطی شناسایی کنید. این سوال نشون میده که شما از زمینه‌های بزرگ زندگی خودتون چه می‌خواهید و سپس آنچه را که باید انجام بدید برای رسیدن به اون بررسی میکنید. این یک فرایند ساده است: یک سوال عالی بپرسید، سپس به دنبال یک پاسخ عالی باشید. یک سوال عالی بپرسید. سوالات عالی مانند اهداف متعالی بزرگ و خاص هستند. ماتریس سوالات بزرگ را در نظر بگیرید: ربع اول بزرگ و مشخص بودن، ربع دوم بزرگ و گسترده بودن، ربع سوم کوچک و گسترده بودن، ربع چهارم کوچک و مشخص بودن. هنگام استفاده از ماتریس پرسش بزرگ در موضوعی مانند افزایش فروش به تفکیک زیر می‌رسید:
ربع چهارم کوچک و مشخص بودن: برای افزایش فروش ۵ درصدی در سال جاری چه کاری میتونم انجام بدم؟ این پرسش شما را در جهت خاصی قرار میده اما هیچ چیز واقعا چالش برانگیز در مورد این سوال وجود نداره. برای اکثر فروشندگان افزایش ۵ درصدی فروش میتونه به راحتی اتفاق بیفته زیرا بازار به نفع شما تغییر کرده. اهداف پایین نیازی به اقدامات خارق العاده ندارند بنابراین به ندرت منجر به نتایج خارق العاده میشن.
ربع سوم کوچک و گسترده بودن: برای افزایش فروش چه کار میتونم انجام بدم؟ این واقعا یک سوال دستاوردی نیست. این بیشتر یک سوال طوفان فکریه. این سوال برای فهرست‌بندی گزینه‌های شما عالیه اما برای محدود کردن گزینه‌ها و کوچک شدن به موارد بیشتری نیازه. متاسفانه این نوع سوال سوالیه که اکثر مردم میپرسند و سپس تعجب میکنند که چرا پاسخ‌های آنها نتایج خارق العاده‌ای به همراه نداره.
ربع دوم بزرگ و وسیع بودن: چه کاری میتونم انجام بدم تا فروش من دو برابر بشه؟ در اینجا یک سوال بزرگ داریم اما هیچ چیز مشخص نیست. شروع خوبی است اما فقدان جزئیات سوالات بیشتری نسبت به پاسخ‌ها به جا میاره. هنوز گزینه‌های زیادی وجود داره و بدون جزئیات نخواهید دونست که از کجا شروع کنید.
ربع اول بزرگ و مشخص بودن: چه کاری میتونم انجام بدم تا فروش من در شش ماه دو برابر بشه؟ حالا شما همه عناصر یک سوال بزرگ رو دارید. این یک هدف بزرگ و مشخصه. شما فروش رو دو برابر میکنید که آسان نیست و یک بازه زمانی شش ماهه دارید که یک چالشه. بنابراین اگر چه کاری میتونم انجام بدم تا فروش را در شش ماه دو برابر کنم یک سوال بزرگه. چطور میتونید اون رو قوی تر کنید؟ اون رو به سوال متمرکز تبدیل کنید. آن یک چیز که می‌توانم انجام دهم تا فروش را در شش ماه دو برابر کنم به طوری که با انجام این کار همه چیزهای دیگه آسان تر یا غیر ضروری بشن چیه؟ یک پاسخ عالی پیدا کنید. پاسخ‌ها در سه دسته ارائه میشن: دوتایی، مدت دار و امکان‌پذیر. افراد موفق دو مورد اول را درک میکنند اما آنها را نادیده می‌گیرند. اونها تمایلی به رضایت از شرایط عادی ندارند وقتی که دستیابی به شرایط فوق العاده ممکنه. یک سوال عالی پرسیدن و بهترین پاسخ را می‌خوند.
تحقیقات و تجربیات دیگران، نقطه شروع شما
تحقیقات و تجربیات دیگران بهترین مکان برای شروع به جستجوی پاسخ شماست. با داشتن این دانش میتونید معیار تعیین کنید. با یک رویکرد مدت‌دار به حداکثر زمان خودتون می‌رسید، اما اکنون در حداقل زمان ممکن به موفقیت خواهید رسید. این تنها کاری نیست که انجام میدید، بلکه به قله‌ای تبدیل میشید که باید در اونجا بایستید و ببینید آیا میتونید موارد بعدی را تشخیص بدید. به این می‌گن روند محبوب و این مرحله دوم است. از اونجا که پاسخ شما اصیل خواهد بود، احتمالا برای پیاده‌سازی اون باید به نوعی خود را دوباره از نو بسازید.
یک پاسخ جدید معمولا نیاز به یک رفتار جدید داره. بنابراین تعجب نکنید اگر در مسیر یک موفقیت بزرگ در روند کار تغییر کردید.
یک ضرب‌آهنگ طبیعی در زندگی ما وجود داره که به یک فرمول ساده برای پیاده‌سازی اون یک چیز و دستیابی به نتایج فوق‌العاده تبدیل میشه. هدف، اولویت و بهره‌وری، کارآمدترین افراد با هدف شروع میکنند و مانند قطب‌نما از اون استفاده میکنند.
زندگی با هدف و اولویت
با هدف و با اولویت زندگی کنید. اینکه ما که هستیم و کجا می‌خوایم بریم تعیین میکنه که چه کار می‌کنیم و چه کاری رو به انتها می‌رسونیم. زندگی با هدف، قوی‌ترین و شادترین زندگی‌هاست. خوشبختی در راه انجام و تحقق اتفاق می‌افته. قدرت هدف، مستقیم‌ترین راه رسیدن به قدرت و سرچشمه نهایی قدرت شخصیه. قدرت اعتقاد و قدرت استقامت نسخه لازم برای حصول نتایج فوق‌العاده است. اینه که بدونید چه چیزی برای شما مهمه و میزان مشخصی از اقدامات روزانه را در راستای اون انجام بدید.
مسیری را انتخاب کنید و از اون مسیر شروع کنید و ببینید اون رو چگونه دوست دارید. زمان همه چیز رو روشن میکنه و وضوح رو به ارمغان میاره و اگر متوجه شدید که اون مسیر رو دوست ندارید، همیشه میتونید نظر خودتون رو تغییر بدید. شما یاد میگیرید چگونه بزرگ فکر کنید اما ریز بشید و کم عمل کنید. برای بهره‌وری زندگی کنید. موفق‌ترین افراد، مولدترین و کارآمدترین افراد هستند. افراد مولد کارها را به انجام و پایان می‌رسونند.
مسدود یا متوقف کردن زمان یک روش نتیجه‌گرایانه از نگاه بعد زمان و استفاده از اونه. این راهیه برای اطمینان از اینکه آنچه باید انجام بشه، حتماً انجام بشه. بنابراین به سراغ تقویم خودتون برید و تمام مدتی که برای انجام آن یک چیز خودتون نیاز دارید را مسدود کنید.
هر روز این سوال متمرکز را برای زمان متوقف شده خودتون بپرسید: «امروز آن یک چیزی که من میتونم برای آن یک چیز خودم انجام بدم که با انجام اون بقیه کارها آسان‌تر یا غیر ضروری میشن چیه؟» وقتی پاسخ اون رو بیابید بیشترین فعالیت را برای بهترین کار خودتون انجام میدید به این ترتیب نتایج فوق العاده حاصل میشه هنگامی که آن یک چیز خودتون رو برای یک روز انجام بدید میتونید بقیه کار را به هر چیز دیگه‌ای اختصاص بدید فقط از سوال متمرکز برای تعیین اولویت بعدی خودتون استفاده کنید و زمان لازم را برای اون کار قائل بشید این روش را تا پایان روز کاری خودتون تکرار کنید
مسدود کردن زمان برای یک چیز
انجام همه کارهای دیگه ممکنه به شما کمک کنه شب‌ها بهتر بخوابید اما بعیده که شما رو ارتقا بده برای دستیابی به نتایج زمان این سه مورد رو به ترتیب زیر مسدود کنید یک زمان استراحت خودتون رو مسدود کنید افراد موفق سال خودشون رو با برنامه‌ریزی برای زمان استراحت و تعطیلات خودشون شروع میکنند زیرا که به اون نیاز دارند.
دو زبان آن یک چیز خودتون را مسدود کنید بله آن یک چیز شما در رتبه دوم قرار میگیره چرا زیرا اگر از زمان بازآفرینی شخصی خودتون غافل بشید نمیتونید موفقیت را در زندگی حرفه‌ای خودتون حفظ کنید.
زمان برنامه‌ریزی خودتون رو مسدود کنید یعنی زمانی که شما در مورد اینکه کجا هستید و کجا می‌خواهید باشید تعامل میکنید هر هفته یک ساعت وقت بذارید تا اهداف سالانه و ماهانه خودتون رو مرور کنید. از خودتون بپرسید بر اساس جایی که من در حال حاضر هستم آن یک چیز که باید در این هفته انجام بدم تا در مسیر هدف ماهیانم و در جهت دستیابی به هدف ماهانم در راستای هدف سالانم انجام میدم چیه.
از زمان مسدودی خودتون محافظت کنید برای اینکه بازه‌های زمانی واقعاً مسدود بشن باید از اون محافظت بشه بهترین راه برای انجام این کار اتخاذ این طرز فکری که بازی‌های زمانی قابل جابجایی نیستند بنابراین وقتی شخصی سعی میکنه در اون زمان مسدود شده با شما ملاقات کنه فقط بگید متاسفم. من در اون زمان قرار ملاقات دارم و زمان‌های دیگه‌ای رو به وی پیشنهاد بدید.
سه تعهد دستیابی به نتایج فوق العاده از طریق مسدود کردن زمان نیاز به سه تعهد داره یک راه تسلط رو دنبال کنید وقتی تسلط رو به جای هدف به عنوان یک مسیر بدونید احساس میکنید در دسترس و دست یافتنی است یک دیدگاه سالم از تسلط به این معنی است که بهترین کار را انجام بدید تا در مهمترین کار خودتون بهتر بهترین باشید.
حرکت از ای به پی
دو از ای به پی حرکت کنید. راه تسلط بر چیزی ترکیبی است. این کار حرکت از ای رویکرد کارآفرینی به پی رویکرد هدفمند نامیده میشه. رویکرد طبیعی ما کارآفرینیه دیدن کاری که میخواهیم انجام بدیم یا نیازمند انجام آن هستیم با انجام با اشتیاق با انرژی و با توانایی های طبیعی.
با این حال توانایی‌های طبیعی ما دارای سقف دستاورد سطح بهره‌وری و موفقیت که در نهایت به بالاترین حد خودش میرسه افراد بسیار مولد محدودیت‌های رویکرد طبیعی خودشون رو به عنوان آخرین کلمه موفقیت خودشون نمی‌پذیرند وقتی پیر و به سقف محدودیت می‌برید همه چیز متفاوت به نظر میرسه.
سه چرخه پاسخگویی رو زنده کنید حصول کامل نتایج با مسئولیت هیچ کس جز خود شما در برابر اونها قدرتمندترین کاریه که میتونید برای موفقیت خودتون انجام بدید. بنابراین پاسخگویی و مسئولیت پذیری به احتمال زیاد مهمترین مورد از این سه تعهده بدون اون مسیر شما در راه تسلط به محض روبرو شدن با یک چالش قطع میشه و نمیتونید بفهمید که چگونه میتونید از سقف موفقیتی که در این راه به دست خواهید آورد عبور کنید.
افراد پاسخگو و مسئولیت پذیر شکست‌ها رو جذب و حذف کرده و به راه خودشون ادامه میدن اونها نتیجه‌گرا هستند و هرگز از اقدامات سطوح مهارت مدل ها سیستم ها یا روابطی که کار خودشون را انجام نمی دهند دفاع نمی کنند.
وقتی چیزی در زندگی اتفاق میفته شما میتونید پاسخگو یا غیر مسئول باشید وقتی چیزی در زندگی اتفاق میفته شخص پاسخگو به دنبال واقعیته و اون رو تصدیق میکنه راه حلی پیدا میکنه و با اون کنار میاد اما فرد غیرمسئول از واقعیت فرار میکنه و با اون مبارزه میکنه اون رو سرزنش میکنه و بهونه‌های شخصی میاره و منتظر و امیدوار میمونه.
دزدان بهره‌وری
بهترین نیت های ما میتونن به سرانجام نرسند. همانطور که شش دروغ وجود داشت که شما را فریب بدن و گمراه کنند چهار دزد نیز وجود داره که میتونه شما را نگه داشته و بهره‌وری شما را از شما سلب کنه یک ناتوانی در نگفتن اینکه وقتی سعی میکنید تمرکز کنید اما حواس شما پرت میشه یک چیزه اما اینکه قبل از رسیدگی به کار مورد نظر انجام اون کار مختل میشه چیز دیگه‌ای.
1. محافظت از تمرکز
راه محافظت از آنچه به اون بله گفتید و موثر باقی ماندن اون اینه که به کسی که میتونه شما را از مسیرتون خارج کنه نه بگید بنابراین در اینجا یک قانون ساده وجود داره. درخواست باید به آن یک چیز شما مربوط باشه تا به اون توجه کنید.
2. ترس از هرج و مرج
ترس از هرج و مرج وقتی فقط روی یک چیز تمرکز میکنید به هم ریختگی اجتناب ناپذیره در حالی که به مهمترین کار خودتون می‌پردازید جهان نمیشینه و منتظر به سرانجام رسیدن کار شما نمی‌مونه این برای شما مهمه که به جای مبارزه با اون اون رو بپذیرید.
3. عادات بهداشتی و سلامتی
عادات بهداشتی و سلامتی ضعیف سوء مدیریت انرژی شخصی دزد خاموش بهره‌وریه. این مهمه که ورزش کنید مدتی را برای مدیتیشن اختصاص بدید و حتما هشت ساعت بخوابید سلامتی خودتون رو فدای تلاش بیش از حد نکنید.
4. حمایت محیط
محیط از اهداف شما پشتیبانی نمیکنه محیط اطراف شما همون چیزیه که هر روز می بینید و تجربه میکنید افراد مناسب در زندگی شما و محیط فیزیکی مناسب در مسیر روزانه شما از تلاش‌های شما برای رسیدن به یک چیز حمایت میکنند.
ارزش سفر
به همون میزان که موفقیت رضایت بخشه به همون اندازه هم سفر احساس رضایت میده در واقع یک دلیل حتی بهتر برای رسیدگی به آن یک چیز ما در هر روز وجود داره پشیمون نباشیم زندگی خیلی کوتاه‌تر از اینه که بتونیم شایدها و ای کاش ها رو روی هم تلنبار کنیم.
موفقیت یک کار درونیه وقتی خودتون رو جمع و جور و سرپا کنید دنیا سر جاش قرار میگیره شما میدونید چه باید بکنید شما میدونید چگونه این کار را انجام بدید.
گام بعدی شما ساده است شما همون اولین قطعه دومینو هستید.
خرید اینترنتی کتاب آن یک چیز
با خرید نسخه اصلی کتاب آن یک چیز، بیشترین تاثیر رو در زندگی خودتان بذارید.
نسخه اصلی کتاب آن یک چیز یاد می ده که چگونه میتوانید با حذف عوامل مزاحم و پراکنده، به اولویت‌های واقعی زندگی‌تان بپردازید.
فرصت را از دست ندهید! درصورت نیاز و برای خرید کتاب آن یک چیز با تخفیف از فروشگاه کتاب خلاصینو روی لینک زیر کلیک کنید.
میخواهم کتاب آن یک چیز را بخرم.
